ابن یمین
ابن یمین فَرومَدی | |
---|---|
زادهٔ | ۶۶۴ خورشیدی ۶۸۵ هجری قمری |
درگذشت | پیش از ۷۴۶ خورشیدی ۷۶۹ هجری قمری |
آرامگاه | آرامگاه ابن یمین در فرومد |
ملیت | ایرانی |
دیگر نامها | امیر فخرالدین محمود بن امیر یمینالدین طغرایی |
پیشه | شاعر |
سبک | عراقی |
دوره | فرمانروایی سربداران تیموریان |
اِبن یَمین (زاده ۶۶۴ – درگذشته ۷۴۶ ه.ش) با نام کامل فخرالدین محمود بن یمینالدین طغرایی مستوفی بیهقی فَریُومَدی، شاعر و قطعهسرای ایرانی بود که بخش اعظم زندگانی وی در روستای فرومد (واقع در استان سمنان و از حوالی شاهرود که سابقاً از توابع خراسان بود) سپری شد. وی را به جهت شغل استیفاء — مأمور محاسبه مالیات و اخذ آن — و طغرانویسی — نوشتن و مهر نمودن نامههای سلطان در دربار —، مستوفی و طغرایی میخواندند.
تاریخ ولادت ابن یمین بهطور مشخص، معلوم نیست تاریخ ولادت او توسط منابعی، بین ۶۸۲ تا ۶۶۹ ه.ق تخمین خوردهاست. وی دوران کودکی خویش را هم عصر با حکومت سلطان محمد خدابنده و در زادگاهش، فریومد گذراند. او همچون پدرش به دستگاه خواجه علاءالدین محمد وارد شد و هنگامی که سلطان ابوسعید بهادرخان به سال ۷۳۶ ه.ق درگذشت، همراه خواجه علاءالدین به دربار طغاتیمور پیوست و به همین جهت چند سالی را در استرآباد گذراند. ابن یمین پس از بالاگرفتن قیام سربداران، از دربار طغای خارج شد و با او در جنگی که میان سربداران و ملک معزالدین حسین کرت — از فرمانروایان هرات — به سال ۷۴۳ ه.ق درگرفت شرکت کرد. امیرمسعود در این نبرد شکست خورد و گریخت. در پی این شکست ابن یمین نیز اسیر شد. همین درگیری سبب شد تا دیوان اشعار ابن یمین ناپدید شود. پس از اسارت، او را در درگاه ملک حسین حاضر کردند و ملک حسین از او دلجویی و سپس او را آزاد کرد. ابن یمین نیز قطعهای را در تاسف از از دست رفتن دیوانش و قدردانی از سلطان سرود. ابن یمین دوران ابتدایی و انتهایی زندگی خویش را در فرومد گذراند و در دوران زندگی در آنجا به کشاورزی مشغول بود و از این طریق امرار معاش میکرد و به فقرا بسیار رسیدگی میکرد.
با وجود اختلافها در تاریخ مرگ ابن یمین، روز شنبه، هشتم ماه جمادی الآخر سال ۷۶۹ ه.ق را تاریخ مرگش عنوان کردهاند. منابع دیگر بین دو سال ۷۴۳ و ۷۴۵ ه.ش در اختلاف هستند. از احوالات شخصی و خانوادگی ابن یمین، اطلاعات دقیقی در دست نیست. در جایی از اشعارش سه تا چهار فرزند را برای خود مدعی است ولی تنها ۲ نام از فرزندانش را نام میبرد. او را فردی ادیب و شاعر توصیف کردهاند که از دوران نوجوانی توسط پدرش به مشاعره و مناظره واداشته میشد.
دیوانی که از ابن یمین بر جای ماندهاست، شامل قصیده، غزل، مقطع، رباعی و چند ترجیعبند، ترکیببند، مسمط، مخمس، مستزاد و چند مثنوی است. در دیوان او برخی ماده تاریخ و چیستان نیز وجود دارد. دیوان اصلی او در سال ۷۶۳ ه.ق در جنگ میان سربداران و معزالدین حسین کرت به غارت رفت و دیگر یافت نشد. به گفته خودش، ۱۰ سال بعد از این واقعه، آنچه از دیوانش در یاد و خاطره و همچنین در «جرائد افاضل نامدار» و «سفائن اماثل» باقی مانده بود، مجدد گردآوری کرد و سرودههای سالهای پس از آن را نیز به آن افزود تا دیوانی دیگر رقم بخورد. امروزه از این دیوان، نسخههای مختلفی در دست میباشد. اهمیت و شهرت ابن یمین طغرایی، بیشتر به سبب قطعات معروف اوست که بر مضامین اخلاقی و اجتماعی سروده شدهاست. مضامین غزلیات او نیز غالباً عاشقانه است. اشعار او روان و منسجم و خالی از تکلف و علمفروشی و دنباله سبک خراسانی توصیف شدهاست.
زندگی
[ویرایش]نام و تبار
[ویرایش]امیر فخرالدین محمود بن یمینالدین طغرایی فریومدی، مشهور به ابن یمین، شاعر پارسیگوی قرن هشتم ه.ق است.[۱][۲] در ریحانة الادب و الذریعه عنوان خراسانی نیز به نام او افزوده شدهاست.[۳][۴] ذبیحالله صفا نام کامل او را «امیر فخرالدین محمود بن امیر یمینالدین طغرایی مستوفی بیهقی فریومدی» گزارش میکند.[۵] وی را به جهت شغل استیفاء در دربار (مأمور محاسبه مالیات و اخذ آن)، مستوفی میخواندند.[۶][۷]
پدرش امیر یمینالدین بود که فردی ادیب و شاعر بودهاست. یمینالدین مردی فاضل بود که در دستگاه حکومتی خواجه علاءالدین محمد فریومدی — صاحب دیوان و وزیر خراسان — به استیفاء و طغرانویسی اشتغال داشت. ظاهراً همین شغل پدرش بودهاست که ابن یمین و پدرش را به لقب طغرایی شهره کردهاست.[۸][۹] به گزارش شفاءالدین صفا، پدرش ترکتبار بود که در زمان سلطان محمد خدابنده، در روستای فَریومَد (فرومد) زمینی خرید و در آنجا ساکن شد.[۱۰] پدرش در شکوفاشدن استعداد شاعری ابن یمین تأثیر بسزایی داشت و از روزگار نوجوانی فرزندش، او را به مشاعره و مناظره وامیداشت. پدرش در سال ۷۲۲ ه.ق درگذشت و در فریومد دفن شد. مادر ابن یمین تا سال ۷۴۱ ه.ق زنده بود و در فریومد میزیست.[۱۱] فَریُومَد که گاهی فَرومَد و فِریوَند نیز خوانده شدهاست، یکی از روستاهای منطقه سبزوار محسوب میشود.[۱۲] دولتشاه از پدرش اشعاری را گزارش میکند و آنها را مشهور میداند.[۱۳]
سرگذشت
[ویرایش]تاریخ ولادت ابن یمین بهطور مشخص، معلوم نیست اما از آنجا که در برخی از اشعارش به سالهای ۷۰۳ و ۷۰۴ ه.ق اشاره داشتهاست و با توجه به اینکه اگر در آن تاریخ، بیست ساله بودهاست، طبعاً تاریخ ولادت او ۶۸۵ ه.ق بود.[۱۴] او را متولد یکی از سالهای ۶۶۳، ۶۶۵ و ۶۶۹ ه.ق نیز دانستهاند.[۱۵] وی دوران کودکی خویش را در زادگاهش، فریومد گذراند. وی تحصیلات مقدماتی خویش را در همانجا گذراند و احتمالاً در همان دوران به علوم معقول و منقول مهارت یافت.[۱۶] زادگاه او در دوران حیاتش، از جهت فرهنگی در سطح بالایی قرار داشت و او در این مکان به تحصیل طب و ادبیات پرداخت.[۱۷] مکاتبات شاعری ابن یمین با پدرش در دوران نوجوانی شهرت داشتهاست.[۱۸][۱۹]
از آنجا که شغل طغرایی و دیوانی در خاندان ابن یمین موروثی بودهاست، ابن یمین نیز در جوانی به این شغل اشتغال داشت. او همچون پدرش به دستگاه خواجه علاءالدین وارد شد و هنگامی که سلطان ابوسعید بهادرخان به سال ۷۳۶ ه.ق درگذشت، همراه خواجه علاءالدین به دربار طغاتیمور پیوست و به همین جهت چند سالی را در استرآباد گذراند.[۲۰] ابن یمین منصب محاسبه و دریافت مالیات و همچنین و نگارش نامههای سلطان را در خدمت خواجه علاءالدین محمد فریومدی، وزیر خراسان، به سال ۷۴۲ ه. ق، بر عهده داشت و از منشآت او بعضی در کهنترین ویرایش دیوانش که ظاهراً پیش از سال ۹۳۱ ه.ق نوشته شده، موجود است و دو نامه از آنها نیز انتشار یافتهاست.[۲۱] ابن یمین بینندهٔ کشمکشاهای پیدرپی امیران خراسان در عهد فترت میان ایلخانان و یورش تیمور بود و گاه در این کشمکشها و جنگها نیز حضور داشت.[۲۲] او بعدها پس از بالاگرفتن قیام سربداران، در سال ۷۴۳ ه.ق از دربار طغای خارج شد و با امیرمسعود سربداری در مقابل سپاهیان ملک معزالدین حسین کرت — از فرمانروایان هرات — به جنگ پرداخت. این نبرد در ناحیه زاوه از نواحی تربت حیدریه کنونی رخ داد و امیرمسعود در این نبرد شکست خورد و گریخت. با شکست سپاهیان امیرمسعود، ابن یمین نیز اسیر شد. در این درگیری، دیوان اشعار ابن یمین ناپدید شد. پس از اسارت، وی را به درگاه ملک حسین آوردند و سلطان از او دلجویی کرد و سپس او را آزاد کرد. ابن یمین نیز قطعهای را در تاسف از از دست رفتن دیوانش و قدردانی از سلطان سرود.[۲۳] او در این خصوص چنین سرودهاست:[۲۴]
بچنگال غارتگران اوفتاد | وز آن پس کسی زو نشانی نداد |
ابن یمین پس از این واقعه، چندسالی را در درگاه سلطان هرات گذراند و قصایدی در مدح سلطان و برخی از درباریان او سرود. ابن یمین پس از مدتی به زادگاه خود فریومد عزیمت کرد و در زمین ارث پدری خود، سکنی گزید.[۲۵][۲۶] او پس از خروج از درگاه سلطانی و با وجود دوری گزیدن از دستگاه حکومتی، همچنان به امیران شیعی سربداران ارادت میورزید و در مدح آنان همچون وجیهالدین مسعود و نجمالدین علی موید؛ اشعاری را سرودهاست.[۲۷]
وی در جوانی سفری به جرجان داشتهاست و از آنجا با پدرش، مکاتباتی به نظم داشتهاست. از آنچه در دیوان او آمدهاست، او مدتی را در تبریز، سلطانیه و عراق اقامت داشتهاست. تاریخ دقیق این سفرها و مدت اقامتهای ابن یمین در این سرزمینها مشخص نیست؛ اما به گفته خودش، روزگار خوشی در این دوره زمانی نداشتهاست و قدر او در این مناطق دانسته نمیشد. او در دوران اقامت در تبریز، در دستگاه غیاثالدین محمد پسر خواجه رشیدالدین فضلالله — وزیر سلطان ابوسعید — حضور داشت.[۲۸] وی در اشعاری آن وزیر را ستایش کرد، ولی کارش در آن شهر دوام نیافت؛ چنانکه ناگزیر شد در قطعهای که خطاب به غیاثالدین محمد سرود، از او اجازه بازگشت به شهر خویش را بخواهد.[۲۹]
ابن یمین در عراق در خدمت خواجه سعدالدین مسعود از امیران اینجو بود.[۳۰] منظور از عراق، نواحی غربی ایران است که «ماعدا خراسان» نام داشت. وی پس از ناامیدی از مردمان آن دیار، به خراسان بازگشت.[۳۱] در سال ۷۵۴ ه.ق به هنگامی که خواجه یحیی کرابی — از امیران سربداران — به قصد ملاقات طغاتیمور به استرآباد میرفت، ابن یمین او را همراهی کرد. احتمالاً این آخرین سفر ابن یمین بودهاست که از فریومد خارج شدهاست. وی در این سفر نهایی خود اشعاری را در مدح طغاتیمور و دوستی و اتحاد میان امیر سربداران و وی سرود. در همین سفر و در مجلس جشنی، خواجه یحیی به اشاره و دستور طغاتیمور کشته شد. پس از این واقعه، ابن یمین به فریومد بازگشت و تا پایان عمر در آنجا باقی ماند و انزوا گزید. او در این دوران جز به ندرت، قصیدهای نمیسرود. با این همه او پس از آغاز حکومت خواجه نجمالدین علی موید، اشعاری را در مدح او سرود.[۳۲] پس از بازگشت به خراسان، ابن یمین در همان حال با گروهی از امیران و وزیران عهد خود، در بخش خاوری ایران ارتباط داشت و آنها را میستود. از ممدوحان ابنیمین، گذشته از خواجه علاءالدین محمد فریومدی، باید طغاتیمورخان، ملک معزالدین ابوالحسین محمد بن غیاثالدین کرت، خواجه وجیهالدین مسعود سربداری، خواجه علی سربداری، پهلوان حسن دامغانی سربداری و جانشین او خواجه نجمالدین علی مؤید سربداری را نام برد.[۳۳] به گزارش دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، احتمالاً وی در دوران جوانی، اشعاری را نیز در مدح بزرگان خراسان سروده که پس از مفقود شدن دیوانش، از بین رفتهاست.[۳۴]
در دانشنامه اسلام آمدهاست که وی از سربداران مقرری دریافت میکرد.[۳۵] مدرس تبریزی در ریحانة الادب گزارش میکند که وی در دوران زندگی در فریومد به کشاورزی مشغول بود و از این طریق امرار معاش میکرد و به فقرا بسیار رسیدگی میکرد.[۳۶][۳۷] زندگانی ابنیمین در سبزوار و فرومد، به قناعت گذشت و اصولاً وی مردی قانع، گوشهگیر، دهقانپیشه و معتقد به بنیادهای اخلاقی بود.[۳۸]
مرگ و آرامگاه
[ویرایش]ابن یمین در سال ۷۶۹ ه. ق[۳۹] مصادف با سومین سال حکومت نجمالدین علی موید، درگذشت. دولتشاه سمرقندی به تبعیت از اوحدی و شوشتری، تاریخ ۷۴۵ ه.ق را در خصوص سال درگذشت ابن یمین، نادرست میداند.[۴۰] با این وجود، صفا در تاریخ ادبیات ایران، به نقل از دولتشاه، سال درگذشت ابن یمین را ۷۴۵ ه.ق میداند و از کتاب ریاض العارفین، تاریخ ۷۴۳ ه.ق به عنوان سال درگذشت ابن یمین گزارش میکند.[۴۱] آقابزرگ طهرانی نیز در الذریعه، به نقل از فصیحی خوافی، تاریخ مرگش را سال ۷۶۹ ه.ق مصادف با روز شنبه، هشتم ماه جمادی الآخر گزارش میکند.[۴۲] صفا نیز با اشاره به همین نقل، آن را تاریخ صحیحتر در خصوص سال مرگ ابن یمین میداند. او به نقل از فصحی مینویسد:[۴۳]
بود تاریخ هجرت هفتصد با شصت و نه | روز شنبه هشتم ماه جمادی الآخرین | |
گفت رضوان حور را برخیز و استقبال کن | خیمه بر صحرای جنت میزند ابن یمین |
آوردهاند که او در هنگام مرگ چنین سرودهاست:[۴۴]
منگر که دل ابن یمین پرخون شد | بنگر که از این سرای فانی چون شد | |
مصحف بکف و چشم بره روی بدوست | با پیک اجل خندهزنان بیرون شد |
در مجالس المومنین آمدهاست که ابن یمین در روستای فریومد درگذشت[۴۵] و در کنار مزار پدرش یمینالدین طغرایی دفن شدهاست.[۴۶] دولتشاه در این خصوص مینویسد: «مرقد منور او بفریومد در صومعه والد اوست در پهلوی والد روحالله روحهما و ارسل الینا فتوحهما».[۴۷] قبر دیگری در اصفهان در محله بیدآباد به نام ابن یمین شاعر مشهور است[۴۸] که احتمالاً غیر از این ابن یمین فریومدی باشد.[۴۹]
آرامگاه ابن یمین در ابتدا، ساختمانی از خاک و خشت بود که رو به ویرانی گذاشته بود. با پیگیریهای عبدالرفیع حقیقت، یک ساختمان شش گوشه به جای ساختمان قدیمی طراحی و ساخته شد. سنگ قبر شش گوشه ابن یمین در وسط بنا قرار دارد و شش گوشه بنا، تداعی کننده یک گل باز شدهاست. فضای سبز اطراف آرامگاه نیز با نرده محصور شدهاست.[۵۰][۵۱] این بنا که در سال ۱۳۵۳ ه.ش ساخته شدهاست، به عقیده برخی، نمادی از کلاه سربداران میباشد. بر روی سنگ قبر ابن یمین نوشته شدهاست: «آرامگاه امیر فخرالدین محمد ابن یمینالدین متخلص به ابن یمین، شاعری بودهاست دانشمند، دوران زندگی را با کمال مناعت و وارستگی به پایان رساندهاست».[۵۲] اداره کل میراث فرهنگی، از سال ۱۳۸۳تا ۱۳۹۷ ه.ش در پی دریافت سند مالکیت مجموعه آرامگاه ابن یمین بودهاست که پس از ۱۴ سال، سند این مجموعه به نام اداره کل میراث فرهنگی استان سمنان، صادر گردید.[۵۳] این سازمان مرمت سازی این بنا را در چند نوبت تا مردادماه ۱۳۹۹ ه.ش تکمیل نمودهاست.[۵۴][۵۵]
نسل و فرزندان
[ویرایش]از احوالات شخصی و خانوادگی ابن یمین، اطلاعات دقیقی در دست نیست. وی در بخشی از دیوان خود، از اشعار خود با عنوان «فرزندان روحانی» خویش یاد میکند و در کمی بعد از «سهچار» فرزند جسمانی برای خود نیز یاد میکند. او در «کارنامه» خویش تنها از دو فرزند خویش نام میبرد و نامهای آنها را حسن و محمد گزارش میکند. وی در گزارشی، محمد را از جهت فضل و سرایش شعر و سخنوری میستاید.[۵۶]
دیوان ابن یمین
[ویرایش]دیوانی که از ابن یمین بر جای ماندهاست، شامل قصیده، غزل، مقطع، رباعی و چند ترجیع بند، ترکیب بند، مسمط، مخمس، مستزاد و چند مثنوی است. در دیوان او برخی ماده تاریخ و چیستان نیز وجود دارد. دیوان اصلی او در سال ۷۶۳ ه.ق در جنگ میان سربداران و معزالدین حسین کرت به غارت رفت و دیگر یافت نشد. به گفته خودش، ۱۰ سال بعد از این واقعه، آنچه از دیوانش در یاد و خاطره و همچنین در «جرائد افاضل نامدار» و «سفائن اماثل» باقی مانده بود، مجدد گردآوری کرد و سرودههای سالهای پس از آن را نیز به آن افزود تا دیوانی دیگر رقم بخورد.[۵۷] ابن یمین در دو نوبت، به جمعآوری اشعارش اقدام کرد. نوبت اول در سال ۷۴۶ ه.ق و نوبت دوم در سال ۷۵۹ ه.ق بود.[۵۸] امروزه از این دیوان، نسخههای مختلفی در دست میباشد.[۵۹] به گزارش مجمع الفصحاء نزدیک به دوهزار بیت از ابیات باقی مانده از ابن یمین، مربوط به همان دیوان بودهاست.[۶۰] صفا گزارش میکند که تلاشها برای یافتن دیوان مفقود شده ابن یمین بینتیجه ماند.[۶۱] آقابزرگ طهرانی نام دیوان او را در جایی دیوان ابن یمین[۶۲] و در جای دیگر دیوان یمین فریومدی گزارش میکند.[۶۳] از این دیوان نسخههای قدیمی مربوط به قرن نهم موجود است.[۶۴]
دو مثنوی او با نامهای «چهارپند انوشیروان» و «انوشیروان و موبدان» شامل سخنان حکمتآمیز منسوب به انوشیروان است که در آداب زندگی و تدبیر معاش، راستی و نیکوکاری سروده شدهاست. این دو مثنوی به وزن و اسلوب شاهنامه فردوسی و به شیوه اندرزنامههای منظوم شکل گرفتهاست. در دایرة المعارف بزرگ اسلامی آمدهاست که: «مثنوی «مجلس افروز» منظومهای است عرفانی در بیان صفات و کیفیات عشق و رسیدن به مقام وصال و شرح احوال آن، و مثنوی عرفانی دیگری به بحر هزج مسدس مقصور در بیان شرایط طلب و فنای طالب در مطلوب. بخش کوچکی از دیوان شامل قطعات و اشعار عربی اوست در اخلاق، حکمت، نصیحت و موضوعات دیگر که غالباً به نظم فارسی ترجمه شدهاند و چند ملمع نیز در میان آنها دیده میشود. یکی از رسائل ابن یمین که خطاب به خواجه علاءالدین وزیر و شکایت از بیالتفاتی اوست، در حقیقت منظومهای است موقوف القوافی که از انواع بسیار نادر شعر فارسی است و دو نمونهٔ آن از سوزنی در کتاب المعجم فی معاییر اشعار العجم نقل شدهاست.»[۶۵] همچنین قطعه شعر مشهور با مطلع «آنکس که بداند و بخواهد که بداند/خود را به بلندای سعادت برساند» سروده وی است.[۶۶]
تصحیح و انتشار
[ویرایش]دهخدا مینویسد که دیوانی از ابن یمین در کتابخانه مجلس وجود داشتهاست که خود دهخدا آن را تصحیح کردهاست. وی در ادامه گزارشش مینویسد که در آن، اشعار ابن یمین فریومدی با اشعار شاعر دیگری به نام ابن یمین که بیسواد و عامی بودهاست، در هم آمیخته شدهاست. دهخدا این موارد را در حاشیه با عنوان اصل و الحاقی متذکر شدهاست. مصلحالدین مهدوی این احتمال را میدهد که ابن یمین عامی مورد اشاره دهخدا، در اصفهان مدفون باشد.[۶۷] دیوانی از ابنیمین در دست است، با مقدمهای که شاعر در آن نوشته، در سال ۷۵۴ هجری قمری فراهم آمده و از قصیده، غزل، ترکیببند، قطعه و رباعی، مجموعاً در حدود ۱۵ هزار بیت دارد.[۶۸] در سال ۱۳۱۷ ه.ش سعید نفیسی قطعات و رباعیات ابن یمین را با مقدمهای از احوالات او به چاپ رسانید.[۶۹] این دیوان شامل غزلیات ابن یمین نبوده و در ۲۸۳ صفحه منتشر شدهاست.[۷۰] سالها بعد، حسینعلی باستانی راد دیوان ابن یمین را بر اساس چند نسخه تصحیح کرد و به سال ۱۳۴۴ ه.ش به چاپ رساند. این اثر در سال ۱۳۶۳ ه.ش به همان شکل مجدد تجدید چاپ شد.[۷۱]
ترجمه
[ویرایش]گزیدهای از اشعار ابن یمین که شامل بر ۱۵۹ قطعه از اوست، برای اولین بار به سال ۱۸۵۲ میلادی در وین به کوشش فن شلشتاوسرد به زبان آلمانی ترجمه شد و به چاپ رسید. در سال ۱۸۷۹ میلادی دومین دوره از نسخه به طبع درآمد. در طبع دیگری، به سال ۱۸۶۵ میلادی در کلکته، با عنوان کتاب مقطعات ابن یمین من تصنیفات ابن یمین فریومدی، در انتشارات مظهر العجائب به چاپ رسید. رادول به سال ۱۹۳۳ میلادی گزیده دیگری را که مشتمل بر ۱۰۰ قطعه از ابن یمین بود، با ترجمه انگلیسی در لندن منتشر کرد.[۷۲] ترجمه دیگری از اشعار منتخب ابن یمین به زبان انگلیسی توسط شاعر آمریکایی رالف والدوامرسن در سالهای ۱۸۴۷ تا ۱۸۶۷ میلادی منتشر کرد.[۷۳] در سال ۱۳۱۷ ه.ش نیز دیوان اشعار او توسط همو منتشر شد.[۷۴] در سال ۱۹۶۵ میلادی شرح احوال و آثار ابن یمین تحت عنوان شمهای از یک سخنور ایرانی توسط علیرضا حکمت و تحت نظارت ا.س براگینسکی به زبان روسی ترجمه و منتشر شد.[۷۵]
مذهب و مسلک
[ویرایش]مذهب ابن یمین همچون بسیاری از مردمان سبزوار در روزگار سربداران، تشیع بود.[۷۶][۷۷] به گزارش مجتبائی در دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، نزدیک شدن او به دستگاه حکومتی از انگیزههای مذهبی خالی نبود. برخی از اشعار او در مدح و نعت علی بن ابیطالب و فرزندان او بودهاست.[۷۸] او از نخستین شاعرانی توصیف شدهاست که در وصف نبرد کربلا و امامان شیعه، شعر سرودهاست.[۷۹] در مجمع الفصحاء ماجرایی از علت مدح نکردن علی بن موسی الرضا از او گزارش شدهاست که بر اساس آن، ابنیمین با اشاره به اینکه جبرئیل مدح کننده علی بن ابیطالب بودهاست، او قادر به مدح پسرش، علی بن موسی الرضا نخواهد بود. الذریعه این ماجرا را چنین نقل میکند:[۸۰]
ببنده ابن یمین گفت دوستی که تویی که شعر توست که بر آسمان رسیده سرش | ||
چرا مدیح سرای رضا همی نشوی که در جهان نبود کس به پاکی گهرش | ||
بگفتمش که نیارم ستود امامی را که جبرئیل أمین بوده مادح پدرش |
وی را شاعری فاضل و قانع معرفی کردهاند زهد را پیشه کرده بود و عرفان مذاق و درویش مشرب بود. مدرس تبریزی او را از بزرگان عرفان و ارباب سیر و سلوک دانستهاست.[۸۱] به عقیده راون، در اشعار ابن یمین عقاید مالتوزیانیسم و مانی کئیسم وجود دارد.[۸۲]
سبک و هنر شعری
[ویرایش]مضامین غزلیات او عاشقانه است ولی در آنها اشارات اخلاقی و عرفانی نیز وجود دارد.[۸۳][۸۴] سخن او از تشبیهات و تعبیرات بدیع خالی نیست. وی مثنویای با نام «کارنامه» دارد که در سال ۷۴۱ ه.ق و یک سال پیش از مرگ خواجه علاءالدین وزیر سروده شده، در کارنامه شعری خود دارد. «کارنامه» ابن یمین، همچون «کارنامه بلخ» سنایی، وصف احوالات شاعر بودهاست که مخاطبش باد میباشد.[۸۵]
در قرن هفتم و هشتم ه. ق، شعر انتقادی رواج فراوان یافت و علت آن، آشفتگی اوضاع زمان، استیلا مغولان و ظهور حکومتهای غیر صالح در ایران بود. با بروز و رشد فسادهای اجتماعی، انتقادهای اجتماعی نیز رشد میکرد و شدت مییافت و چه بسا به صورت هزل نیز نمایان میشد. ابن یمین از جمله شعرایی است که شعر انتقادی بسیاری را سرودهاست.[۸۶] اشعار او غالباً در ابیاتی روان و بیتکلف، خوانندگان را به کار و کوشش و قناعت و استقلال ترغیب میکند. او در اشعارش به پرهیز از طمع و زیادهطلبی، صیانت نفس از ذلت و خواری دعوت میکند. قطعات ابن یمین با وجود کوتاه و در عین سادگی، به روشنی از اوضاع و احوال بیسامان جاری و معضلات اخلاقی، اجتماعی و سیاسی روزگارش گزارش میکند. گرچه در این قطعات نیز گهگاه مدایحی از شاهان و وزیران دیده میشود، اما در مواردی که تعدادشان کم نیست، سخن او با کنایهها و طنزهای تند و شکایتهای تلخ از نامردمی و دون طبعی و قدرناشناسی اینگونه اشخاص همراه است. در کلام ابن یمین از تکلف و تصنع خبری نیست و از لحاظ انسجام و سادگی و روانی، ممتاز بودهاست. البته او در غزل، قصیده و رباعی به پای شاعران پیش از خودش و حتی برخی از معاصرینش نمیرسید. او گاهی خود را شاعری بلانظیر و هم تراز با عنصری و انوری و حتی برتر از آنان میشمرد که این جز پندار و بلندپروازی شاعرانه، نبودهاست. مایه اصلی شعرها او، دیدهها و دریافتهای شخصی او بودهاست و از تجربههای خویش در دورانهای پرتحول و اضطراب زندگانیاش در آن اشعار استفاده بردهاست. همین امر نیز سبب شدهاست تا اشعارش بر دل بنشیند و بر زبانها جاری بوده باشد.[۸۷] مدرس تبریزی با متوسط دانستن قریه شعری ابن یمین، دلیل مورد توجه قرار گرفتن اشعارش را مضمون اشعارش میداند که مشتمل بر اخلاق، نصایح، شهامت، عزت نفس، علو همت، مفاسد چاپلوسی و مذمت رهین منت بودن ناکسان بودهاست.[۸۸] در دانشنامه اسلام نیز اشعار او نچندان با کیفیت، با تکرار فراوان و همراه با سرقتهای ادبی توصیف شدهاست.[۸۹]
در خصوص اثرپذیری وی از آثار و منابع دیگر، تحقیقی با عنوان «ابن یمین فریومدی و تأثیر قرآن و حدیث در دیوان او» منتشر شدهاست که به تحقیق در خصوص میزان استفاده قرآن و احادیث اسلامی از جانب ابن یمین در اشعارش پرداختهاست. مؤذنی در این تحقیق گزارش میکند که میزان استفاده ابن یمین از آیات و احادیث قرآن، همچون سایر شاعران هم عصرش بودهاست. ابن یمین با استفاده از احادیث و آیات، بیشتر در زمینه توصیف و نعت پیامبر اسلام و علی بن ابیطالب و سایر امامان شیعه و همینطور تشریح توحید خداوند پرداختهاست. وی با ا��تباس و تلمیح از آیه ۲۵۵ بقره که میگوید: «اللَّهُ لَا إِلٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ ۚ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ» چنین سرودهاست:[۹۰]
آن حی لاینام که ذات وی از ازل | دارد فراغ تا ابد از نوم و از سبات |
صفا گزارش میکند که سخن او روان و منسجم و خالی از تکلف و علمفروشی و دنباله سبک خراسانی است. قطعههای ابن یمین به سبب اشتمال بر اندرز، طعن و طنز، رواج و شهرت بسیار یافت و بر زبان شعر دوستان جاری گشت و از این بابت میان شاعران معاصر خود منفرد شد. در قصیدهسرایی و مثنویپردازی توانا بود. از میان مثنویهای او، مثنوی «مجلسافروز» به بحر خفیف مخبون محذف، در تحقیق و عرفان، همچنین مثنوی بینام دیگری هم در این موضوع به بحر هزج مسدس مقصور، مشهورتر است. کتاب ریحانه الادب نیز این فهرست کتابها را، به او نسبت دادهاست: انشا طغرل، به نام مجموعهٔ منشات؛ انوار المبارک، چشمه فائز، کلیات طغری، مجموعهٔ اشعار؛ مجموعه الغرائب؛ المرآت المفتوحه.[۹۱] در تحقیقی که بر روی ۱۵۰ قطعه شامل ۷۶۰ بیت از سرودههای ابن یمین صورت گرفتهاست، قلمروی زیباشناختی آن مورد بررسی قرار گرفتهاست ک نتیجه آن شامل جدول ذیل است:[۹۲]
تضاد | تشبیه | تمثیل | ایهام | تلمیح | جناس | جمع کل بیتها | ||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
حسی به حسی | عقلی به حسی | تناسب | سایر ایهامها | دینی | ملی | |||||
تعداد | ۱۸۰ | ۱۰۰ | ۱۰۴ | ۴۹ | ۲۳ | ۲۵ | ۲۴ | ۱۳ | ۸۵ | ۷۶۰ |
بسامد | ۲۳٫۶٪ | ۲۶٫۸٪ | ۶٫۴٪ | ۶٫۳٪ | ۴٫۸٪ | ۱۱٫۱٪ |
اثرگذاری و اهمیت
[ویرایش]اهمیت و شهرت ابن یمین طغرایی، بیشتر به سبب قطعات معروف اوست که بر مضامین اخلاقی و اجتماعی سروده شدهاست.[۹۳] وجه امتیاز ابن یمین نسبت به سایر شعرا، شرایط ویژه جامعه او بودهاست که طالب اشعار با مضامین اخلاقی بودهاند. در جامعه ایرانی پس از مغول که آسیبهای اجتماعی بسیاری را تجربه کردهاست، احتیاج به احیاء روحیه اخلاقی بود که ابن یمین در اشعارش به آنها پرداختهاست. همین مورد سبب شدهاست تا اشعار او در میان مخاطبان و منتقدان اشعار، اهمیت و جایگاه ویژهای داشته باشد. علامه شبلی نعمانی در خصوص اهمیت و جایگاه اشعار ابن یمین مینویسد: «ابن یمین اشعار اخلاقی را به قدری خوب بیان میکند که تا به امروز کسی به آن خوبی از عهده آن بر نیامدهاست و چون قال او از حالش حکایت میکند، لذا در خوانند اثری دارد که در کلام دیگران نیست.»[۹۴]
با وجود آنکه ابن یمین خود از شعر سعدی تأثیر بسزایی گرفته بود، حافظ نیز که او را آخرین غزلسرای سنتی میدانند، از اشعار ابن یمین بهره چندانی بردهاست که چندان مورد توجه حافظ پژوهان قرار نگرفتهاست. با دقت به دیوان حافظ و مقایسه آن با دیوان ابن یمین، از لحاظ واژه، ترکیب و مضمون همگانی کشف میشود که نشانه تاثیرپذیری حافظ از اشعار ابن یمین دارد. بنابر شواهدی، اشعار ابن یمین ده سال قبل از مرگش به نواحی فارس و شیراز نیز رسیده بود و حافظ از برخی از آثار او در دیوان خود بهره بردهاست. تاثیرپذیری حافظ از ابن یمین، شامل موارد ترکیبها، مضمونها و استقبالها میباشد.[۹۵] همچنین از ابن یمین در مشاعرههایی با سلمان ساوجی، حافظ شیرازی، عبید زاکانی، اوحدی مراغهای، رکن صاین، نزاری قهستانی و شرفالدین رامی یاد شدهاست که البته چیزی از آنها اکنون در دست نیست. تنها در حق حافظ نامی که گویا حافظ شیرازی است، شعری وجود دارد که در آن آمدهاست:[۹۶]
چه غم از طعنه ایام تو را ابن یمین | که چو حافظ به جهان یار و نگاری داری |
منبعشناسی
[ویرایش]برای دستیابی به شرح احوالات و آثار ابن یمین، میتوان به آثاری چون مجمع الفصحاء، ریاض العارفین، آتشکده، بهارستان، مجمل فصیحی، مجالس المومنین قاضی نورالله، حبیب السیر، نذکرة الشعراء دولتشاه، روضات الجنات فی اوصاف مدینه هرات، تاریخ مفصل ایران و از سعدی تا جامی مراجعه کرد. علاوه بر آن در مقدمه دیوان ابن یمین به قلم سعید نفیسی نیز به شرح احوالات ابن یمین پرداخته شدهاست.[۹۷]
در زمینه بررسی قطعات ابن یمین، آثاری نگارش یافتهاست. پایاننامهای با عنوان تحلیل تطبیقی ساختاری و محتوایی قطعههای انوری و ابن یمین اثری از لطفی کوشکی که در آن نویسنده در آن به بررسی سه حوزه معنایی، زبانی و ادبی قطعات این دو شاعر میپردازد از جمله این آثار است. در این تحقیق تنوع مضمونپردازی ابن یمین نسبت به انوری، بیشتر توصیف میشود و آرایههای به کار رفته در اشعار ابن یمین، آسانتر و طبیعیتر از انوری قلمداد میشود.[۹۸] رشید یاسمی در سال ۱۳۰۳ ه.ش کتابی سودمند با عنوان احوال ابن یمین در تهران منتشر کرد.[۹۹] این کتاب در ۱۴۸ صفحه به چاپ رسیدهاست.[۱۰۰] در خصوص تفاوت و تمایز اشعار دو شاعر ابن یمین فریومدی و ابن یمین شبرغانی که گویا در دیوانها با هم در هم آمیخته شدهاست، مقالهای با عنوان ابن یمین و ابن یمین شبرغانی منتشر شدهاست که مورد توجه پژوهشگران غربی نیز قرار گرفتهاست. کتاب ابن یمین اثر رادول دیگر اثری است که به مقایسه ابن یمین با عمر خیام پرداختهاست. در این اثر به ارتباط ابن یمین با دربار و سربداران و اشعار اخلاقی او اشاره شدهاست. کتاب محاکمه قطعات ابن یمین و سعدی مع سوانح ابن یمین اثر علی شبیر، از آثار مقایسهای در این ارتباط است که قطعات اخلاقی ابن یمین را با قطعات اخلاقی سعدی مقایسه کردهاست و مقام شعری سعدی را از ابن یمین برتر دانسته شدهاست.[۱۰۱]
پانویس
[ویرایش]- ↑ مجتبائی، «ابن یمین»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ Rypka, “IBN-I YAMlN”, Encyclopaedia of Islam.
- ↑ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۸: ۲۸۲.
- ↑ طهرانی، الذریعه، ۹: ۳۴.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ۳: ۹۵۱.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ۳: ۹۵۲.
- ↑ Rypka, “IBN-I YAMlN”, Encyclopaedia of Islam.
- ↑ مجتبائی، «ابن یمین»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ Rypka, “IBN-I YAMlN”, Encyclopaedia of Islam.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ۳: ۹۵۱–۹۵۲.
- ↑ مجتبائی، «ابن یمین»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۸: ۲۸۴.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ۳: ۹۵۲.
- ↑ مجتبائی، «ابن یمین»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ مهدوی، اعلام اصفهان، ۱: ۲۳۱.
- ↑ مجتبائی، «ابن یمین»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ Rypka, “IBN-I YAMlN”, Encyclopaedia of Islam.
- ↑ مجتبائی، «ابن یمین»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ Rypka, “IBN-I YAMlN”, Encyclopaedia of Islam.
- ↑ مجتبائی، «ابن یمین»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ۳: ۹۵۲.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ۳: ۹۵۴.
- ↑ مجتبائی، «ابن یمین»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ۳: ۹۵۵.
- ↑ مجتبائی، «ابن یمین»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ Rypka, “IBN-I YAMlN”, Encyclopaedia of Islam.
- ↑ مجتبائی، «ابن یمین»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ مجتبائی، «ابن یمین»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ۳: ۹۵۳.
- ↑ مجتبائی، «ابن یمین»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ۳: ۹۵۳.
- ↑ مجتبائی، «ابن یمین»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ۳: ۹۵۴.
- ↑ مجتبائی، «ابن یمین»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ Rypka, “IBN-I YAMlN”, Encyclopaedia of Islam.
- ↑ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۸: ۲۸۳.
- ↑ موذنی، «ابن یمین فریومدی و تأثیر قرآن و حدیث در دیوان او»، دانشکده ادبیات و علوم انسانی.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ۳: ۹۵۶.
- ↑ Rypka, “IBN-I YAMlN”, Encyclopaedia of Islam.
- ↑ مجتبائی، «ابن یمین»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ۳: ۹۵۶.
- ↑ طهرانی، الذریعه، ۹: ۳۴.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ۳: ۹۵۶–۹۵۷.
- ↑ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۸: ۲۸۴.
- ↑ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۸: ۲۸۴.
- ↑ مجتبائی، «ابن یمین»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ۳: ۹۵۷.
- ↑ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۸: ۲۸۴.
- ↑ مهدوی، اعلام اصفهان، ۱: ۲۳۱.
- ↑ «آرامگاه ابن یمین»، خبرگزاری تسنیم.
- ↑ «آرامگاه ابن یمین فریومدی»، صدا و سیمای مرکز سمنان.
- ↑ «آرامگاه ابنیمین؛ خاستگاه گردشگری فرومد»، امرداد.
- ↑ «آرامگاه ابن یمین به نام میراث فرهنگی سند خورد»، خبرگزاری مهر.
- ↑ «مرمت و بهسازی آرامگاه ابن یمین»، خبرگزاری ایسنا.
- ↑ «مرمت و بهسازی آرامگاه ابن یمین»، وزارت میرا�� فرهنگی.
- ↑ مجتبائی، «ابن یمین»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ مجتبائی، «ابن یمین»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ Rypka, “IBN-I YAMlN”, Encyclopaedia of Islam.
- ↑ مجتبائی، «ابن یمین»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۸: ۲۸۳.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ۳: ۹۵۵.
- ↑ طهرانی، الذریعه، ۹: ۳۴.
- ↑ طهرانی، الذریعه، ۹: ۱۳۱۶.
- ↑ Rypka, “IBN-I YAMlN”, Encyclopaedia of Islam.
- ↑ مجتبائی، «ابن یمین»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ شفیعی، گوهرهای منثور، ۳: ۶۴.
- ↑ مهدوی، اعلام اصفهان، ۱: ۲۳۱.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ۳: ۹۵۶.
- ↑ مجتبائی، «ابن یمین»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ طهرانی، الذریعه، ۹: ۳۴.
- ↑ احمدی دارانی، «حافظ و ابن یمین»، آینه میراث.
- ↑ مجتبائی، «ابن یمین»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ رادفر، «شناخت بیشتر ابن یمین»، دانشکده ادبیات و علوم انسانی.
- ↑ مجتبائی، «ابن یمین»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ رادفر، «شناخت بیشتر ابن یمین»، دانشکده ادبیات و علوم انسانی.
- ↑ مجتبائی، «ابن یمین»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ Rypka, “IBN-I YAMlN”, Encyclopaedia of Islam.
- ↑ مجتبائی، «ابن یمین»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ Rypka, “IBN-I YAMlN”, Encyclopaedia of Islam.
- ↑ طهرانی، الذریعه، ۹: ۳۴.
- ↑ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۸: ۲۸۲.
- ↑ طهرانی، الذریعه، ۹: ۳۴.
- ↑ مجتبائی، «ابن یمین»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ موذنی، «ابن یمین فریومدی و تأثیر قرآن و حدیث در دیوان او»، دانشکده ادبیات و علوم انسانی.
- ↑ مجتبائی، «ابن یمین»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ۳: ۳۳۳.
- ↑ مجتبائی، «ابن یمین»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۸: ۲۸۲–۲۸۴.
- ↑ Rypka, “IBN-I YAMlN”, Encyclopaedia of Islam.
- ↑ موذنی، «ابن یمین فریومدی و تأثیر قرآن و حدیث در دیوان او»، دانشکده ادبیات و علوم انسانی.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ۳: ۹۵۶–۹۵۷.
- ↑ بنیطالبی و صادقی، «بررسی بوطیقای قطعات ابن یمین»، مطالعات ایرانی.
- ↑ مجتبائی، «ابن یمین»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ بنیطالبی و صادقی، «بررسی بوطیقای قطعات ابن یمین»، مطالعات ایرانی.
- ↑ احمدی دارانی، «حافظ و ابن یمین»، آینه میراث.
- ↑ احمدی دارانی، «حافظ و ابن یمین»، آینه میراث.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ۳: ۹۵۱.
- ↑ بنیطالبی و صادقی، «بررسی بوطیقای قطعات ابن یمین»، مطالعات ایرانی.
- ↑ مجتبائی، «ابن یمین»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ طهرانی، الذریعه، ۹: ۳۴.
- ↑ رادفر، «شناخت بیشتر ابن یمین»، دانشکده ادبیات و علوم انسانی.
منابع
[ویرایش]منابع فارسی (مکتوب)
- احمدی دارانی، علیاکبر (۱۳۸۸). «حافظ و ابن یمین» (PDF). آینه میراث (چهل و پنجم).
- بنیطالبی، امین؛ صادقی، اسماعیل (۱۳۹۹). «بررسی بوطیقای قطعات ابن یمین فریومدی» (PDF). مطالعات ایرانی. نوزدهم (سی و هفتم): ۴۳–۶۹.
- صفا، ذبیحالله (۱۳۶۹). تاریخ ادبیات در ایران و در قلمرو و زبان فارسی. تهران: فردوس.
- طهرانی، آقابزرگ (۱۴۰۸). الذریعة إلی تصانیف الشیعة. تهران: اسماعیلیان و کتابخانه اسلامیه.
- رادفر، ابوالقاسم (۱۳۷۷). «شناخت بیشتر ابن یمین در پرتو منابع خارجی» (PDF). دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه باهنر کرمان (چهارم).
- شفیعی، علی (۱۳۹۹). گوهر منثور (درهای پراکنده). قم: میراث نبوت. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۶۷۹۸-۰۹-۵.
- مدرس تبریزی، محمدعلی (۱۳۶۹). ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب. تهران: کتابفروشی خیام.
- مهدوی، مصلحالدین (۱۳۸۶). اعلام اصفهان. به کوشش نصراللهی، غلامرضا. اصفهان: سازمان فرهنگی شهرداری اصفهان. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۲۵۸۸-۴۸-۰.
- مجتبائی، فتحالله (۱۳۸۸). «ابن یمین». دانشنامه بزرگ اسلامی. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- موذنی، علیمحمد (۱۳۸۰). «ابن یمین فریومدی و تأثیر قرآن و حدیث در دیوان او» (PDF). دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران. ۳۶–۳۷ (۱۵۸–۱۵۹): ۸۳–۹۶.
منابع فارسی (آنلاین)
- امرداد (۳۱ تیر ۱۳۹۸). «آرامگاه ابنیمین؛ خاستگاه گردشگری فرومد». amordadnews.com. دریافتشده در ۱۳ آبان ۱۳۹۹.
- خبرگزاری ایسنا (۲۶ مرداد ۱۳۹۹). «مرمت و بهسازی آرامگاه ابن یمین فرومدی». isna.ir. دریافتشده در ۱۳ آبان ۱۳۹۹.
- خبرگزاری تسنیم (۱۳۹۷). «آرامگاه ابن یمین فریومدی کجاست؟». tasnimnews.com. دریافتشده در ۱۳ آبان ۱۳۹۹.
- خبرگزاری مهر (۱۹ خرداد ۱۳۹۷). «مجموعه آرامگاه ابن یمین فرومدی به نام میراث فرهنگی سند خورد». mehrnews.com. دریافتشده در ۱۳ آبان ۱۳۹۹.
- صدا و سیمای مرکز سمنان. «آرامگاه ابن یمین فریومدی». semnan.irib.ir. بایگانیشده از اصلی در ۲ نوامبر ۲۰۲۱. دریافتشده در ۱۳ آبان ۱۳۹۹.
- وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی (۲۶ مرداد ۱۳۹۹). «مرمت و بهسازی فضای اطراف آرامگاه ابن یمین فرومدی در میامی». mcth.ir. دریافتشده در ۱۳ آبان ۱۳۹۹.[پیوند مرده]
منابع انگلیسی
- Rypka, J. (1986). "IBN-I YAMlN". Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی). Vol. 3 (2rd ed.). Leiden: E. J. Brill. p. 968-969.
برای مطالعه بیشتر
[ویرایش]- صفا، ذبیحالله (۱۳۶۹). تاریخ ادبیات در ایران و در قلمرو و زبان فارسی. تهران: فردوس.