پرش به محتوا

ایلات قوم لر

صفحه حفاظت‌شده
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

لرها گروهی از مردمان ایرانی هستند که در مرکز، غرب، جنوب و جنوب غربی ایران زندگی می‌کند، زبان آن‌ها لری است و بیشتر آن‌ها پیرو مذهب شیعه دوازده‌امامی هستند. ایلات قوم لر به دو دستهٔ لر بزرگ و لر کوچک (بخشی از مردم فِیلی) تقسیم می‌شوند که خود دارای زیرمجموعه‌های متعددی هستند.[۱]

پراکندگی

قوم لر دارای تقسیم‌بندی‌های زیادی است که در مهم‌ترین و کلی‌ترین تقسیم‌بندی به دو شاخه لر بزرگ و لر کوچک تقسیم می‌شود.[۲] در برخی منابع مانند دانشنامه ایرانیکا، لک‌ها و لرها در یک دسته‌بندی قرار گرفته‌اند.[۲] مردم لر دارای پراکندگی در مناطق غرب و جنوب غربی ایران هستند. مناطق زیر طبق دانشنامه ایرانیکا مناطقی است که عشایر لر در آن ییلاق و قشلاق کرده یا یکجانشین شده‌اند.[۲][۳]
به طور کلی لرها در استان های،چارمحال و بختیاری،خوزستان،لرستان،کهگیلویه و بویراحمد،همدان،فارس،اصفهان،ایلام،مرکزی زندگی می کنند.[۴]


ایلات لر کوچک

دیناروند، نام یک ایل لُر، پراکنده در لرستان، ایلام و خوزستان است.[۵] ایل دیناروند فرزندان شاه دینار از خاندان کارن هستند.[۶]

  • زند

طایفه زند، از شاخه‌های لرهای شمالی به‌شمار می‌آمدند که در میانهٔ زاگرس و دشت‌های همدان به روش دامداری می‌زیستند.[۷]در بیشتر منابع از زند به عنوان ایلی لر نام برده شده‌است.[۸][۹][۱۰][۱۱][۱۲][۱۳][۱۴][۱۵][۱۶][۱۷] دهخدا زند را ایلی لر معرفی می‌کند.[۱۸]خان‌های زند که سلسلهٔ زندیه را تشکیل دادند، خود را لر معرفی می‌کردند.[۱۹]همچنین در کتب درسی جمهوری اسلامی ایران هم به لر بودن زندها اشاره شده‌است.[۲۰] البته برخی منابع این طایفه را کُرد معرفی‌کرده‌اند.[۲۱]

  • ترکاشوند

ترکاشوند نام یکی از ایلات لُر[۲۲] ساکن در لرستان، همدان، کرمانشاه و نواحی اطراف است.[۲۳] دانشنامه ایرانیکا ترکاشوندها را با اصالتی لُرتبار معرفی می‌کند.

  • بالوند

بالَه‌وند (یا بالَوَنْد)، از طوایف لر، ساکن هُلیَلان * در استان ایلام. ظاهراً نام باله‌وند با باله نسبت دارد. در میان نام رؤسای قدیمی ایل، نامهای باله و میرباله و بالة دوم دیده می‌شود. باله‌وندها اصلاً شاخه‌ای از «بزرگ ایل» دِلفانِ لرستان‌اند که گویا به دلیل اختلافاتی که در منطقة دلفان بروز کرد، محل سکونت خویش را ترک و به هلیلان کوچ کردند[۲۴][۲۵]

  • سگوند

سکوند، به قولی برگرفته از سکا به معنی دلیر و شجاع[۲۶] یکی از ایلات لر ساکن غرب و جنوب غرب ایران و شرق و جنوب شرقی عراق است.[۲۷] گستره سکونتگاه این ایل، از جنوب استان کرمانشاه (منطقه سکاوند)، نواحی مرکزی استان لرستان تا شمال استان خوزستان می‌باشد. ایل سگوند شامل دو طایفه به اسم سگوند رحیم‌خانی و سگوند حاجی‌علی‌خانی است.[۲۶]

  • تیره‌های اصلی سگوند رحیم‌خانی: مُختوا، حاجی کَلی، قلی، محمد، حاجی‌مَشه، خداوردی، علی‌دوست، سگوند خرده، مهدی‌خانی، شه‌عَینَل
  • تیره‌های الحاقی سگوند رحیم‌خانی: عین‌الوند، کولی‌وند، نوکره مرا، مال امیر، چتال، لیوه، دَلی، سالاری‌ها، کرد، سَلیوَرزی، ساکی، رشنو
  • تیره‌های اصلی سگوند حاجی‌علی‌خانی: مختوا، قلی، علی‌دوست، خداوردی (این چهار تیره در سگوند رحیم‌خانی نیز هستند)
  • تیره‌های الحاقی سگوند حاجی‌علی‌خانی: پیامنی، فقیر، چک مسی، شاکی[۲۶]
  • بالاگریوه

بالاگِریوِه، یکی از ایلات بزرگ لر کوچک است.[۲۸] ولادیمیر مینورسکی خاورشناس و ایران‌شناس معروف روسی طایفه‌های بالاگریوه را به عنوان لرهای اصیل معرفی می‌کند.[۲۹] این ایل شامل طایفه‌های جودکی، دیرکوند، رشنو، بهاروند، میر، قلاوند و پاپی می‌شود، مسیو چریکف در سفرنامه خود طایفه‌های بالاگریوه را ده طایفه معرفی می‌کند که عبارتند از دیرکوند، پیرانه وند، باج آلاوند، ساکی، جودکی، رشنی، ماما صارم، مکان علی و مقیمه.[۳۰] سکونت‌گاه این ایل شمال خوزستان، جنوب و شرق لرستان و شرق استان ایلام است، شهرهای اندیمشک، پلدختر، دره‌شهر، خرم‌آباد و قسمت‌هایی از دزفول و ملایر محل زندگی این ایل هستند.[۲۸] مردم این ایل به زبان لری بالاگریوه‌ای صحبت می‌کنند.

  • میرزاوند

میرزواند، یکی از طوایف لُر می‌باشد که قسمتی از آن‌ها در بخش الوارگرمسیری و اندیمشک و قسمتی دیگر در خرم‌آباد و در دوره چگنی ساکن هستند اسم این طایفه از اسم نیای آن‌ها به نام میرزا شکل گرفته‌است.

میرزاوند نام یکی از دهستان‌های بخش الوار گرمسیری. این دهستان در خاور بخش واقع محدود است از شمال و باختر به دهستان قیلاب بالا از جنوب به اندیمشک هوا گرمسیر آب از رودخانه‌های بالارود-زوال چشمه-چل-جوروند-محمودعلی مرتفع‌ترین قلل در این دهستان عبارتند از کوه کرک-تخت اره-کلزار این دهستان از هفت آبادی تشکیل گردیده جمعیت آن در حدود ۱۵۰۰ نفر است و قراء مهم آن عبارتند از محمودعلی-جوروند-چل ساکنان از طایفه میرزاوند می‌باشند.[۳۱]

  • بیرانوند

بیرانوند، یکی از ایلات لر ساکن پیشکوه در لرستان است، این ایل به دو شاخهٔ آلاهیان و دشاییان تقسیم می‌شود.[۳۲] بیرانوندها از ایل‌های لری بودند که در شکل‌گیری حکومت زندیه نقش داشتند. بیرانوندها در کنار سکوندها، پاپی‌ها و چگنی‌ها در شورش سال ۱۳۰۲ خورشیدی علیه نیروهای دولتی حکومت پهلوی شرکت داشتند.[نیازمند منبع]

  • قیاسوند

قیاسوند، از ایلات لرستان می‌باشد قیاسوند یکی از طوایف که در بالاگریوه ساکن می‌باشد. عده‌ای از ایل قیاسوند در پلدختر خرم‌آباد بروجرد درود ازنا الیگودرز ساکن هستند و در خارج از لرستان در قزوین، لوشان، نهاوند، ملایر، ایلام، دره شهر، اندیمشک، کرمانشاه و… در کشور عراق با فامیلی القیسی و الفیلی و ساکن هستند.[نیازمند منبع]

  • حسنوند

حسنوند، نام یکی از ایلات لر است. محل سکونت این ایل لرستان و ایلام است این ایل بخشی از ایل بزرگ سلسله است.[۳۳][۳۴]

  • چگنی

چگنی، از بزرگ‌ترین ایلات لر ساکن در ایران و عراق است، چگنی‌ها در ایران عمدتاً در استان‌های لرستان، قزوین، فارس ساکن هستند، گروهی از چگنی‌ها در دوران صفویان به قزوین و خراسان تبعید شدند، چگنی‌ها به گویش خاصی از زبان لری سخن می‌گویند که به آن لری چگنیونه می‌گویند. آن‌ها در قرون دهم و یازدهم هجری در دم و دستگاه حکومت صفوی راه یافتند و به همین دلیل در قزوین پایتخت صفویه ساکن شدند.[۳۵] البته دانشنامه ایرانیکا، لغتنامه دهخدا و ایرج افشار سیستانی، چگنی‌ها را کرد تبار معرفی می‌کنند.[۳۶][۳۷][۳۸][۳۹]

  • ساکی

ساکی، یکی از ایل‌های لر ساکن لرستان و خوزستان است که پس از کشته شدن حسین‌خان ساکی رئیس ایل در اوایل حکومت قاجار فروپاشید و هم‌اکنون یکی از طایفه‌های ایل سکوند محسوب می‌شود.[۲۷]

  • کوشکی

کوشکی، از طوایف قدیمی لرستان و جز ایل دیرکوند می‌باشد، حمدالله مستوفی کوشکی را مهاجر از استان فارس می‌داند اما عده‌ای دیگر کوشکی را از نژاد کاسیان می‌دانند.[۴۰]

  • هداوند

ایل هداوند یکی از ایل‌های لر استان تهران است که بیشتر در منطقهٔ ورامین شامل شهرستان‌های ورامین، پیشوا، پاکدشت ساکن هستند، ایل هداوند در زمان شاه عباس به ورامین تبعید شدند.[۴۱]

  • عبدولی

عبدولی، از طوایف بزرگ لر ساکن در کوهدشت و اندیمشک است، سکونتگاه این طایفه شهرستان کوهدشت بوده که بنا به دلایلی عده‌ای از آن‌ها به خوزستان مهاجرت کردند. در جنگ کوهدشت با سپاه انگلستان این طایفه نقش بزرگی ایفا کرده‌است.[۴۲]

  • کایدخورده

کایدخورده، از طوایف بزرگ لر ساکن ایلام است، این ایل در شهرستان‌های دهلران، اندیمشک، شوش، بخش موسیان و مورموری ساکن است، جمعیت ایل کایدخورده حدود ۲۰٬۰۰۰ نفر تخمین زده می‌شود.[۴۳]

  • جنگروی

جنگروی، از طوایف لر کوچک است که بنیان‌گذار اتابکان لر کوچک بودند، شجاع الدین خورشید از این طایفه بود واتابکان لر کوچک ۴۳۶ سال عمر کرد.[۴۴]

  • کاکاوند

ایل کاکاوند، یکی از طوایف لر از گروه دلفان[۴۵][۴۶][۴۷] است که به زبان لکی تکلم می‌کنند.[۴۵][۴۸][۴۷] آرنولد تالبوت ویلسون در یک گزارش ارتش محرمانه بریتانیایی، در سال۱۹۱۲ ایل کاکاوند را پرطرفدارترین قبایل لرستان دانست که به راحتی برای حمله به کرمانشاه و مسیرهای اصلی تجارت، اقدام می‌کردند را معرفی کرد.[۴۵][۴۸][۴۷] این ایل ساکن استان کرمانشاه و لرستان است.[۴۹][۵۰] مذهب کاکاوندها شیعه است اما گروهی از آنان پیرو آیین اهل حق هستند.[۴۵][۴۷] گستره سکونت ایل در استان کرمانشاه، شهرستان هرسین و شهرستان صحنه واستان لرستان، شهرستان دلفان می‌باشد. بخش دیگری از کاکاوندها در استان قزوین[۴۵] و کردستان عراق ساکن هستند. همچنین علی‌اکبر دهخدا کاکاوندها را کرد دانسته‌است.[۵۱]

  • سلورزی

سلورزی یا سلاحورزی، از طوایف لر ساکن لرستان و ایلام است.[۵۲] حمدالله مستوفی در قرن هفتم نام آن‌ها را به شکل سلبوری ذکر کرده‌است.[۵۳] اتابکان لر کوچک از طایفه لر جنگروی که شعبه‌ای از طایفه سلورزی است، بودند.[۵۴] پس از سقوط اتابکان لر کوچک توسط شاه عباس صفوی سلسله‌ای دیگر به اسم والیان فیلی از وابستگان به این خاندان در نواحی لرستان و ایلام شکل گرفت، شخصی به‌نام حسین‌خان سولویزی از طایفهٔ سولویزی بنیان‌گذار این سلسله بود.[۵۵]

  • باجولوند

باجُولْوَنْد، یا باجلان نام یکی از ایلات بزرگ منطقه با لهجه‌ای از زبان کردی و لری که در غرب ایران و شمال شرقی عراق زندگی می‌کنند. برخی آن‌ها را لر و برخی کرد دانسته‌اند. دانشنامه جهان اسلام آن‌ها را یک ایل لر و دانشنامه ایرانیکا آن‌ها را کرد دانسته‌است. در متون تاریخی نام این ایل به صورتهای باجو، باجَلَند، باج‌الان، بَجوران و بَجِلان نیز آمده‌است. شاخه اصلی باجلان‌ها در منطقه سرپل ذهاب، بن کوره و قوره‌تو در شمال شهرستان خانقین عراق سکونت دارند. شاخه کوچک‌تری از آنها در شهرستان موصل، بر کرانه چپ رود دجله سکونت دارند. گفته می‌شود باجولوندها مدتها قبل از استان فارس به لرستان تغییر مکان دادند. از جمله باجلان‌های مشهور در عراق می‌توان به ابراهیم باجلان فرمانده پیشمرگه‌های کردستان و از سران اتحادیه میهنی اشاره کرد.[۵۶]

ایلات باجولوند

ایلات لر بزرگ

  • سرخی

سُرخی یکی از ایلات لر ساکن استان فارس می‌باشد.[۵۷]طوایف شش‌گانه سرخی خود را لر می‌دانند فرهنگ و گویش آن‌ها رنگ بوی اصیل لری آمیخته با مردم دشتی و دشتستان دارد[۵۸]

  • ممسنی

ممسنی ایلات لر است که در حال حاضر در شهرستان‌های ممسنی و رستم استان فارس زندگی می‌کند و از ۳ طایفهٔ رستم، بکش، جاوید تقسیم می‌شود. ممسنی‌ها بعد از ایل‌های بختیاری و بهمئی بزرگ‌ترین گروه ایلی قوم لر را تشکیل می‌دهند.[۵۹] مردم ایل ممسنی به گویش لری ممسنی سخن می‌گویند.[۶۰]

  • حیات‌داوودی

حیات‌داوودی، طایفه‌ای از لرها است که در ناحیهٔ حیات داوود دشتستان بوشه�� زندگی می‌کنند.[۶۱] حیات داوودی‌ها یکی از چهار گروه لر بزرگ به‌شمار می‌آیند اما آن‌ها اصل خود را از حیات‌غیبی‌های خرم‌آباد می‌دانند و در نتیجه از لر کوچک می‌دانند، حیات‌داوودی‌ها به زبان لری سخن می‌گویند و شیعه مذهب هستند.[۶۲] و عمده سکونت آنان در حاشیهٔ شمال خلیج‌فارس است که از بندر دیلم، گناوه، بندر بوشهر و در استان خوزستان در شهرهای هندیجان، ماهشهر، اهواز زندگی می‌کنند.

  • جاکی «کهگیلویه»

جاکی یکی از ایلات بزرگ گروه لر شیعه مذهب است که امروزه به نام ایلات کهگیلویه شهرت دارت و به دو دستهٔ لیراوی و چهار بنیچه منشعب می‌شدند. امروزه دیگر نامی از ایل جاکی و شاخه‌های آن در میان نیست و هر یک از ایلات و طوایف وابسته به آن به‌طور مستقل در استان کهگیلویه و بویراحمد پراکنده‌اند.[نیازمند منبع]

  • چهاربنیچه

شامل ایلات بویراحمد، دشمن زیاری، چرام و نوئی

  • ایل بویراحمدی

بویراحمدی یکی از ایلات کهگیلویه است، ایل بویراحمدی جز لر بزرگ محسوب می‌شود. این ایل از ۲۳ طایفه ساکن کهگیلویه و بویراحمد و فارس و کرمان (شهرستان رابر)تشکیل شده‌است، سکونتگاه این ایل منطقه‌ای حدود سواحل خلیج فارس تا یاسوج و تا کوه‌پایه‌های دنا و فارس و کرمان را در بر می‌گیرد.[۶۳] ایل بویراحمد حدود ۱٬۰۰۰٬۰۰۰ نفر جمعیت دارد.[۶۴] گویش این ایل لری بویراحمدی است.

  • تامرادی

ایل تامرادی بزرگ‌ترین ایل بویر احمدی که در استان کهگیلویه و بویراحمد ساکن است، سکونت‌گاه این طایفه شهرهای یاسوج، دهدشت مارگون است، تامرادی حدود ۱۵۰۰۰۰هزار نفر جمعیت دارد، تامرادی از دو واژهٔ تات (عمو) و مرادی (اسم مردانه مراد) تشکیل شده‌است. و تاته مراد از نسل اردشیر سوم ساسانی می‌باشد.[۶۵]

  • 'چرام

چرام از ایلات لر کهگیلویه و چهاربنیچه است که حدود ۱۰٬۰۰۰ نفر جمعیت دارد، این ایل از ۵ طایفه و ۱۳ تیره تشکیل شده‌است، نیمی از این ایل هنوز زندگی کوچرو دارند.[۴۷]

  • دشمن زیاری

دشمن‌زیاری از ایلات لر کهگیلویه است که در استان‌های کهگیلویه و بویراحمد و استان فارس زندگی می‌کنند اما بیشتر در شهرهای دهدشت و بیضا ساکن هستند. گویش این ایل لری بویراحمدی است. اصالتاً دشمن زیاری‌ها از نژاد آل کاکویه هستند.[نیازمند منبع]

  • لیراوی‌ها

لیراوی‌ها شامل دو گروه بزرگ لیراو کوه و لیراو دشت هست. ایلات لیراوی کوه شامل ایلات طیبی، یوسفی، خدری، شیرعالی، بابویی و آغاجری می‌باشند. در این میان طوایف یوسفی با ایل بهمئی ادغام شدند و خدری‌ها پراکنده در سایر ایلات شدند.[نیازمند منبع]

  • طیبی

طیبی از ایلات بزرگ لر کهگیلویه شاخه لیراوی است که در شهرستان کهگیلویه و بهبهان، لنده و سایر شهرها ساکن هستند. این ایل ۱۰۰٬۰۰۰ نفر جمعیت دارد.[۶۶][۶۷]

  • ایل بهمئی

بهمئی از ایلات لر کهگیلویه است.طبق روایات و مستندات ایلات لیراوی زیرمجموعه ایل بهمئی هستند. ایل بهمئی دومین بزرگ ترین ایل ایران از لحاظ جمعیت و اولین از لحاظ جغرافیا می‌باشد . همچنین بزرگ‌ترین ایل در میان ایلات کهگیلویه و خوزستان است. که در خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد و فارس و بوشهر و اصفهان و چارمحال و بختیاری و شهرستان بهمئی ساکن هستند و سرزمین بهمئی از خاک دیشموک و کوه منگشت تا کوه غارون تا شهرستان باشت و باوی و بهبهان و باغ‌ملک تا شیراز کشیده میشود. قابل توجه است بیش از چهل درصد مردم خوزستان را بهمئی ها تشکیل میدهند. طبق مستندات نسل بهمئی ها از بهمن شاه هخامنشی-کیانی است و از ایلات کهگیلویه می‌باشند. این ایل دارای 38 طایفه زیرمجموعه است که همه این طوایف نسل خود را به بهمن شاه هخامنشی می‌رسانند. ایل بهمئی به سه تیره احمدی، مهمدی و علاالدینی تقسیم می‌شود. ایل بهمئی همانند دیگر ایلات لر جنگ هایی با رضاشاه داشته اند(جنگ حسین خان بهمئی ۱۳۰۳، جنگ خداکرم خان بهمئی ۱۳۱۶، جنگ بوری خان بهمئی۱۳۲۰). ایل بهمئی قریب به ۴,۰۰۰,۰۰۰ میلیون نفر جمعیت دارد و به زبان لری بهمئی صحبت میکنند.[۶۸]

  • باوی

ایل باوی از ایلات اصیل و ریشه دار در ایلات کهگیلویه بلوک لیراوی می‌باشد، نام این ایل به صورت بابوی و بابویی نیز ذکر شده‌است.[۶۳] بارون دوبد جمعیت این ایل را ۴٬۰۰۰ خانوار ذکر کرده‌است.[۶۹]

  • آغاجری

آغاجری یکی از ایلات لیراوی می‌باشد که به احتمال زیاد اصالتی ترک تبار دارند ولی از زمان‌های گذشته وارد کهگیلویه شد و جزئی از ایلات لیراوی کهگیلویه شد. که هم‌اکنون در شهرهای آقاجاری، سردشت و بهبهان زندگی می‌کنند.[نیازمند منبع]

این طایفه هم به مرور زمان پراکنده شده و در استانهای مختلف کشور حضور دارند.

  • یوسفی

یوسفی‌ها که با نام ایسوی شناخته می‌شوند خود یکی از طوایف بزرگ لیراو کوه می‌باشند اما در گذر زمان آنان جزئی از ایل بهمئی شدند. و امروزه به نام ایل بهمئی از آنان یاد می‌شود. که در شهرهای سرآسیاب یوسفی و بهمئی زندگی می‌کنند.[نیازمند منبع]

  • شیرعالی و خدری

این گروه هم به مرور زمان در ایل بهمئی ادغام شده‌اند. و هم‌اکنون قسمتی از آنان در میان لرهای بهمئی زندگی می‌کنند.[نیازمند منبع]

  • لیراو دشت

به لرهای مناطق وسیعی از ساحل خلیج فارس که شامل سواحل شهر هندیجان تا بندر دیلم، گناوه و بوشهر و مناطقی چون دشتستان و تنگستان را در بر می‌گیرد.[نیازمند منبع]

  • بوربور

ایل بوربور از ایلات لر ایران است که امروزه در سراسر این کشور پراکنده شده‌است. از مناطق سکونت بوربورها می‌توان به آذربایجان، ورامین، خراسان شمالی، فارس و کرمان اشاره کرد. برخی از بوربورها زیرمجموعه‌هایی از ایلات دیگر چون افشار، بهارلو، بختیاری، هداوند، خمسه، قشقایی و ترکمن شده‌اند.[۷۰]

ایلات بختیاری

بختیاری‌ها جزئی از لر بزرگ هستند و به زبان لری بختیاری تکلم می‌کنند.[۷۱]

  • ایل جانکی

جانکی یکی از ایل‌های بزرگ بختیاری است که به دو قسمت جانکی گرمسیر و جانکی سردسیر تقسیم شده‌است. جانکی که از توابع و متعلقات مالمیر است که به نام ایذه شناخته می‌شود. خاک جانکی از لردگان تا ایذه و قسمت‌هایی از شوشتر و مسجدسلیمان محدود می‌شود. ایل جانکی از نخستین طایفه‌هایی است که از رودخانه کارون عبور کرده و به دشت ایذه و قلعه تل راه یافت. بعد از جانکی‌ها، طایفهٔ بهداروند در مالمیر سکنا گزید که بعدها توسط رضا شاه کوچانده شد.[نیازمند منبع]

طایفه بهوند (بهوندی)، مکوند، زنگنه، آل خورشید، ممبینی، کرد زنگنه، گورگیری (گل‌گیری) و میلاسی (بخش گرمسیری آن‌ها)

  • ایل دورکی

دورکی یکی از چهار باب شاخه هفت لنگ و یکی از قدیمی ترین ایلات قوم لر می باشد.به گفته رنکینگ مورخ اروپایی دورکی ها از خالص ترین نژاد های قوم لر می باشد.[۷۲]به گفته سردار اسعد بختیاری ایل دورکی از آن دسته مردم ایرانی است که نه از جایی آمده و نه اصالتش به جایی دیگر برمی‌گردد بلکه باید ریشه این ایل را در مردم بومی خوزستان و مردم قدیم ایران یافت.[۷۳]جمعیت ایل دورکی در حدود ۱۴۰ سال پیش ۱۲ هزار خانوار بود.[۷۴]که در شهرستان های،دزفول اندیکا گتوند لالی کوهرنگ شهرکرد الیگودرز اردل مسجدسلیمان ایذه شوشتر لردگان فارسان کیار فریدونشهر اهواز آبادان خمینی شهر و فولادشهر زندگی می کنند.

  • ایل بهداروند

بهداروند، یا بختیاروند، طایفه‌ای از ایل بختیاری، شاخه هفت‌لنگ است. این طایفهٔ بزرگ بختیاری، به «بهداروند» یا «بختیاروند» نیز، شهرت دارد. در ساختار اجتماعی ایل بختیاری، بهداروند، به طایفه و نیز، به یکی از چهار باب تشکیل‌دهندهٔ شاخهٔ هفتلنگ بختیاری، اطلاق می‌شود.[۷۵]

  • آسترکی

آسترکی طایفهٔ بزرگی از ایل بختیاری شاخه دورکی می‌باشد. طوایف لر در ایران به دو دسته لر کوچک و لر بزرگ تقسیم می‌شوند. آسترکی از طوایف لر بزرگ است. سردسیر آن‌ها ۱. شهرستان بروجن در استان چهارمحال و بختیاری ۲. شهرستان الیگودرز و شهرستان دورود در استان لرستان ۳. شهرستان فریدون‌شهر در استان اصفهان و گرمسیر آن‌ها در شهرستان لالی و شهرستان مسجدسلیمان در استان خوزستان است.[۷۶]

  • ایل بابادی

بابادی یکی از ۴ (یا باب) شاخه هفت لنگ بختیاری است که به دلیل تعداد خانوار و جمعیت زیاد، آن را ایل بابادی نیز می‌گویند. در حال حاضر محل سکونت اصلی ایل بابادی در کوهرنگ، بیرگان، فارسان، مسجدسلیمان، خانمیرزا، ایذه، اردل، لالی و شوشتر است اما در گذشته آنان نیز مانند سایر بختیاری‌ها به ییلاق و قشلاق (سردسیر و گرمسیر) کوچ می‌کردند.[۷۷]

  • منجزی

منجزی یکی از طوایف بزرگ لر بختیاری از شاخه هفت لنگ و از باب بهداروند است، این طایفه از ۹ تیره تشکیل شده‌است. سکونتگاه منجزی‌ها استان اصفهان، خوزستان و چهارمحال و بختیاری است.[۷۸]

پانویس

  1. صیفی‌نژاد، جواد. لرهای ایران: لُر بزرگ و لُر کوچک. آتیه، تهران:۱۳۸۱
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام asayer-tribes وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
  3. "BAḴTĪĀRĪ TRIBE" (به انگلیسی). دانشنامه ایرانیکا. Archived from the original on 15 April 2013. Retrieved 14 September 2014.
  4. جغرافیای قوم لر(۲۸).
  5. «دایره المعارف بزرگ اسلامی». cgie.org.ir. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۱۲-۱۴.
  6. محمد، بن جریر طبری (۱۳۷۵). تاریخ طبری. تهران: اساطیر.
  7. «کریم‌خان زند چگونه به موقوفات توجه نشان می‌داد». www.cgie.org.ir. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۲-۱۸.
  8. سفرنامه مسعود میرزا ظل السلطان (ص۹۷).
  9. تاریخ ایران از دوران باستان تا قرن هجدهم، نیکول پیگولوسکایا و چهار ایرانشناس دیگر، ترجمه کریم کشاورز (ص۶۱۴).
  10. سفرنامه کارستن نیبور (ص۱۶۸).
  11. مسافرت به ارمنستان و ایران، پ.آ. ژوبر. ترجمه محمودهدایت (ص۱۳۵).
  12. تاریخ ایران از باستان تا امروز، داماندایو، ترجمه کیخسروکشاورزی (ص۲۹۹).
  13. پژوهشی دربارهٔ قوم لر و پراکندگی جغرافیایی لرها در ایران، سکندر امان الهی بهاروند، چاپ دوم (ص۴۴و۵۵).
  14. کریم خان زند، عبدالحسین نوائی، (ص۳۵).
  15. مردم‌شناسی ایران، هنری فیلد، ترجمه عبدالله فریار (ص۱۳۳).
  16. «کریم‌خان زند امپراتور هند را که به انگلستان امتیاز داده بود تقبیح کرد». روزنامه جهان صنعت. ۲۰۲۰-۰۳-۲۶. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۲-۱۸.
  17. ERPx.ir؛ فرازمند، محمد صالح (۲۰۲۲-۰۳-۲۹). «سلسله زندیه». موسسه فرهنگی آموزشی هدایت میزان. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۲-۱۸.
  18. «معنی زند | لغت‌نامه دهخدا». vajehyab.com. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۲-۱۸.
  19. صدر کشاورز، محمدعلی (۱۳۶۹). عقاب کمازان. تهران: چاپ خوشه. ص. صفحه ۴۵ و ۶۸.
  20. تاریخ ۳ دوازدهم انسانی (ص۱۹).
  21. گرانت واتسن، رابرت. تاریخ ایران. امیرکبیر. ص. ۴۵.
  22. «دانشنامه جهان اسلام - بنیاد دائرة المعارف اسلامی - کتابخانه مدرسه فقاهت». lib.eshia.ir. دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۱۱-۰۵.
  23. معصومه ابراهیمی. «ترکاشوند». دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. دریافت‌شده در ۲۲ اوت ۲۰۲۱.
  24. «باله‌وند - ویکی فقه». fa.wikifeqh.ir. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۲-۲۳.
  25. «بالاوند دانشنامه جهان اسلام».
  26. ۲۶٫۰ ۲۶٫۱ ۲۶٫۲ «ایل سگوند، نام و تاریخ آن». کیهان فرهنگی. ۱ اسفند ۱۳۷۸. دریافت‌شده در ۱۶ دسامبر ۲۰۲۰.
  27. ۲۷٫۰ ۲۷٫۱ «ایل سگوند، نام و تاریخ آن». کیهان فرهنگی. ۱ اسفند ۱۳۷۸. دریافت‌شده در ۱۶ دسامبر ۲۰۲۰.
  28. ۲۸٫۰ ۲۸٫۱ بالاگریوه، مرادحسین پاپی (۱۳۹۰). تبارهخامنش دیاربالاگریوه. خرم‌آباد: افلاک. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۱۸۶-۰۰۹-۹.
  29. مینورسکی، ولادیمیر (۱۳۹۳). لرها و لرستان. ترجمهٔ سکندر امان‌الهی بهاروند. تهران: آرون. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۲۳۱-۲۵۷-۳.
  30. چریکف، مسیو (۱۳۷۹). سیاحتنامه مسیو چریکف. تهران: امیر کبیر. شابک ۹۶۴-۰۰-۰۶۳۳-۵.
  31. حسینعلی رزم آرا. «فرهنگ جغرافیایی ایران جلد ششم». دایره جغرافیایی ستاد ارتش.
  32. پیر اوبرلینگ (۱۵ دسامبر ۱۹۸۹). «BAYRĀNAVAND». دانشنامه ایرانیکا. دریافت‌شده در ۱۱ مه ۲۰۲۰.
  33. «ḤASANVAND». دانشنامه ایرانیکا (به انگلیسی). دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۰۵-۲۴.
  34. ««حسنوند»». دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. ۱۳۹۸-۰۹-۰۵. دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۰۵-۲۴.
  35. فیلد، هنری (۱۳۴۳). مردم‌شناسی ایران. تهران: ابن سینا.
  36. خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام iranicaonline وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
  37. خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام loghatnaameh وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
  38. پیر ابرلینگ (۱۵ دسامبر ۱۹۹۰). «ʿAŠĀYER». دانشنامه ایرانیکا. دریافت‌شده در ۹ آوریل ۲۰۲۰.
  39. کرمانشاه و تمدن دیرینهٔ آن، ایرج افشار سیستانی، انتشارات نگارستان، چاپ دوم، تهران ۱۳۸۱
  40. امان‌الهی، سکندر (۱۳۸۱). جغرافیای لرستان: کوشکی. خرم‌آباد: انتشارات تابان.
  41. امان‌الهی بهاروند، سکندر. قوم لر. آگاه، تهران: ۱۳۹۳
  42. «نسخه آرشیو شده». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۵ اوت ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۲۸ ژوئن ۲۰۱۶.
  43. کرد، مراد (۱۳۸۹). شناسنامه کامل قوم بختیاری. اصفهان: آسمان نگار. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۸۷۸۲-۷۱-۴.
  44. «جنگروی». پارسی ویکی. بایگانی‌شده از اصلی در ۱۰ مارس ۲۰۱۶.
  45. ۴۵٫۰ ۴۵٫۱ ۴۵٫۲ ۴۵٫۳ ۴۵٫۴ «KĀKĀVAND». Encyclopædia Iranica. بایگانی‌شده از اصلی در ۱۷ مه ۲۰۱۸. دریافت‌شده در ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۴.
  46. از جغرافیای سیاسی کیهان ص ۶۱ و ۶۸.
  47. ۴۷٫۰ ۴۷٫۱ ۴۷٫۲ ۴۷٫۳ ۴۷٫۴ «دلفان». دانشنامه جهان اسلام. دریافت‌شده در ۲۶ مارس ۲۰۱۶.
  48. ۴۸٫۰ ۴۸٫۱ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام ToolAutoGenRef2 وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
  49. مرادخانی، صفیه (۱۳۹۰). آیین سوگواری در ایل کاکاوند. نشریه فرهنگ مردم ایران. ص. ۹۳. دریافت‌شده در ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۴.
  50. «نسخه آرشیو شده». بایگانی‌شده از اصلی در ۴ ژوئیه ۲۰۱۷. دریافت‌شده در ۱۰ ژانویه ۲۰۲۰.
  51. «کاکاوند». لغتنامه دهخدا. بایگانی‌شده از اصلی در ۶ اکتبر ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۴.
  52. امان‌اللهی بهاروند، سکندر. قوم لر. تهران: آگه. شابک ۹۶۴-۳۲۹-۱۳۵-۹.
  53. مستوفی، حمدالله. تاریخ گزیده. اصفهان: انتشارات الکترونیکی قائمیه.
  54. ابوالفضل خطیبی. «اتابکان لرستان». دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
  55. اکبری، مرتضی (۱۳۸۶). تاریخ ایلام از شروع تا قاجاریه. قم: درالفقه. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۹۹-۲۱۲-۴.
  56. «باجولوند (باجلان)». دانشنامه جهان اسلام. دریافت‌شده در ۲۶ مارس ۲۰۱۶.
  57. ایل ناشناخته پژوهشی در در کوه نشینان سرخی فارس، عبدلله شهبازی، (ص۲۰۵).
  58. همان کتاب (ص۲۰۶).
  59. حبیبی فهلیانی، حسن (۱۳۷۱). ممسنی در گذرتاریخ. انتشارات نوید شیراز.
  60. امان‌الهی بهاروند، سکندر. قوم لر. آگه. تهران: ۱۳۹۳
  61. امان‌الهی بهاروند، سکندر (۱۳۹۳). قوم لر. تهران: آگه. شابک ۹۶۴-۶۴۳-۱۰۰-۳.
  62. صیفی‌نژاد، جواد (۱۳۸۱). لرهای ایران: لُر بزرگ، لُر کوچک. تهران: آتیه. شابک ۹۶۴-۷۴۰۹-۲۲-۲.
  63. ۶۳٫۰ ۶۳٫۱ صیفی نژاد، جواد. لرهای ایران: لر بزرگ، لر کوچک. آتیه، تهران: ۱۳۸۱
  64. «People Group profiles, lists, resources and maps | Joshua Project». www.joshuaproject.net. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۸-۰۳.
  65. باور، محمود. کهگیلویه و ایلات آن. انتشارات نوید شیراز، شیراز: ۱۳۹۲
  66. امان‌الهی بهاروند، سکندر (۱۳۹۳). پژوهشی دربارهٔ پیوستگی قومی و پراکندگی جغرافیایی لرها در ایران. آگاه. شابک ۹۶۴-۳۲۹-۱۳۵-۹.
  67. حمدالله مستوفی. تاریخ گزیده
  68. افشار نادری، نادر. مونوگرافی ایل بهمئی. تهران: ۱۳۴۷
  69. حسن بن حسن فسائی، تاریخ فارسنامه ناصری. ج۲، ص۲۷۰، چاپ سنگی، تهران: ۱۳۱۳
  70. داریوش بوربور (۱۲ نوامبر ۲۰۱۴). «BURBUR TRIBE». دانشنامه ایرانیکا. دریافت‌شده در ۱۲ نوامبر ۲۰۱۴.
  71. خدابخش قربان‌پور دستکی (زمستان ۱۳۸۱). «ایران‌شناسی: بختیاری‌ها؛ گذشته و حال». مجله مطالعات ملی. دریافت‌شده در ۳۱ اکتبر ۲۰۱۴.
  72. سیری در جغرافیا و عشایر بومی استان خوزستان(ص۸۲).
  73. تاریخ بختیاری(۲۸).
  74. سیری در عشایر بومی خوزستان(۵۶).
  75. «نمودار اجتماعی طوایف بختیاری». دانشنامه ایرانیکا.
  76. آسترکی، لغت‌نامهٔ دهخدا
  77. امانی، منصور (۱۳۸۲). تاریخ ایذه و قوم بختیاری. دارالکتاب. شابک ۹۶۴-۵۵۹۴-۵۳-۷. دریافت‌شده در ۱۶ دسامبر ۲۰۲۰.[پیوند مرده]
  78. «Bakhtyārī». Encyclopædia Britannica. دریافت‌شده در ۲۵ مارس ۲۰۱۴.

منابع

  • کتاب فرهنگ جغرافیایی ایران جلد ۶(تقسیمات لرستان و خوزستان) نوشته سرتیپ دکتر حسینعلی رزم آرا فروردین ۱۳۳۰ ه‍.ش
  • امان‌الهی بهاروند، سکندر (۱۳۹۳). پژوهشی دربارهٔ پیوستگی قومی و پراکندگی جغرافیایی لرها در ایران. آگاه. شابک ۹۶۴-۳۲۹-۱۳۵-۹.
  • صیفی نژاد، جواد (۱۳۸۱). لرهای ایران: لُر بزرگ، لُر کوچک. تهران: آتیه. شابک ۹۶۴ - ۷۴۰۹- ۲۲-۲.
  • مینورسکی، ولادیمیر (۱۳۸۹). لرها و لرستان. ترجمهٔ سکندر بهاروند. تهران: آرون. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۲۳۱-۲۵۷-۳.