کوارتت نهایی Quotes

“«این‌جا وطن من است. امید به چتر حمایت‌گر سرزمین دیگری ندارم. و وطن به مادر می‌ماند: اگر همان یکی که خودت داری از تو محافظت نکند، دیگری نمی‌تواند بیاید و مادرت شود. اگر یکی برای خودت نداشته باشی، یتیمی.»”
― Armina Salemi, کوارتت نهایی

“در میان طوفان خاطرات، صدای نجوای ملایمی را شنید. «نمی‌ذارم خاموش شی.»”
― Armina Salemi, کوارتت نهایی

“زشون متنفرم. از همه‌شون. از اینجا هم متنفرم.»
سوشیانس صورت بن را در دست می‌گیرد. «نباش. نذار فقط چون زورشون بیشتره، تو رو از خونه‌ت بیرون کنن. اینجا وطن توئه. مال توئه”
― Armina Salemi, کوارتت نهایی

“صلح به‌خاطر صلح نیست، صلح به‌خاطر تمام انسان‌هاست.”
― Armina Salemi, کوارتت نهایی

“همسرم، تنها کسی که تغییری نمی‌کند. تنها کسی که همیشه می‌جنگد، حتی وقتی که نمی‌جنگد.”
― Armina Salemi, کوارتت نهایی

“شاید هم از این‌که چیزی چنین مادی در نظرش این‌گونه معنوی جلوه می‌کند احساس گناه می‌کرد. ولی آشپزی، یا به‌طور دقیق‌تر پختن چیزهایی که نه به‌قصد بقا، که به‌قصد خلق زیبایی انجام می‌شدند، به او آرامش می‌بخشید.”
― Armina Salemi, کوارتت نهایی

“گاهی، اگر مدتی طولانی پنهان شوی و با هیولایی نجنگی، وقتی سرانجام شجاعتت را جمع کنی، هیولا قوی‌تر از چیزی شده که فکرش را می‌کردی.”
― Armina Salemi, کوارتت نهایی

“بدترین قسمت ازدست‌دادن آدم‌ها، فقدان صدای‌شان بود. زیروبمی که در هیچ صدای دیگری تکرار نمی‌شد.”
― Armina Salemi, کوارتت نهایی

“وطن به مادر می‌ماند: اگر همان یکی که خودت داری از تو محافظت نکند، دیگری نمی‌تواند بیاید و مادرت شود. اگر یکی برای خودت نداشته باشی، یتیمی‌.”
― Armina Salemi, کوارتت نهایی

“جهان پر شده بود از آدم‌هایی که فکر می‌کردند هیچ جنگی جنگ آن‌ها نیست، آدم‌هایی که تصور می‌کردند همه‌ی جنگ‌ها جنگ آن‌هاست و دسته‌ی سوم: آدم‌هایی که زورشان به جنگ‌ها نمی‌رسید، از بد حادثه در چنگال گروه دوم اسیر بودند و در سکوت خیرخواهانه‌ی گروه اول پاره‌پاره می‌شدند. ویریدیس از همه‌شان متنفر بود: مهربان‌ها، ظالم‌ها، مظلوم‌‌ها. از آن‌ها که می‌مردند، آن‌ها که می‌کشتند و آن‌ها که هیچ کاری نمی‌کردند.”
― Armina Salemi, کوارتت نهایی

“مردهای مذهبیِ متعصب نیستن که مصیبت درست می‌کنن. مصیبت زیر سر کسیه که به اون‌ها ایمان می‌آره.”
― Armina Salemi, کوارتت نهایی

“تاریخ هرگز چیزی را نمی‌بخشد. این چیزی ست که به آن ماهیتی متفاوت با قصه‌ها می‌بخشد. در قصه‌ها همه رستگارند و در تاریخ، همه گناهکار.”
― Armina Salemi, کوارتت نهایی

“قوه‌ی مجریه‌ای که تحت فرمان قوه‌ی مقننه باشد، لاجرم به دیکتاتوری تبدیل می‌شود.”
― Armina Salemi, کوارتت نهایی

“تاریخ هرگز چیزی را نمی‌بخشد. این چیزی ست که به آ ماهیتی متفاوت با قصه‌ها می‌بخشد. در قصه‌ها همه رستگارند و در تاریخُ، همه گناهکار.”
― Armina Salemi, کوارتت نهایی

“خنجر با سهولت میان دو کتفش لغزید. نه لایه‌های گوشت و عضله متوقفش کردند، نه ستون مهره‌ها. از کنارشان سر خورد و رگ‌ها را درید. قلب، وحشیانه و سردرگم، کوبید. خون بیرون پاشید. نالید. در سرش کسی جیغ کشید. دیگری به سینه‌اش چنگ انداخت. یک نفر زانو زد. یک نفر خون بالا آورد.
یک نفر مرد.
این تمام ماجرا بود.”
― Armina Salemi, کوارتت نهایی

“گفت: «نمی‌دونم چرا همیشه باید پنج دقیقه یک نفس حرف بزنی، اونم وقتی واقعا حرفی واسه گفتن نداری...»”
― Armina Salemi, کوارتت نهایی

“هم‌صحبتی منطق و احساسات چنین نتیجه‌ای داشت: هرکدام جملات دیگری را به زبان خودشان تفسیر می‌کردند. دروغی در کار نبود، تنها سوءتفاهم.”
― Armina Salemi, کوارتت نهایی