What do you think?
Rate this book
En Islam Iranien: Aspects Spirituels et Philosophiques #1
چشم اندازهای معنوی و فلسفی اسلام ایرانی: تشیع دوازده امامی
مجموعه چهارجلدی اسلام ایرانی، حاصل بیش از بیست سال پژوهش هانری کربن فیلسوف، اسلام‌شناس، وایران شناس فرانسوی درباره ابعاد معنوی و فلسفی اسلام است آنگونه که بر ذهن و ضمیر ایرانی پدیدار شده است. این اثر نه فقط دستاورد تتبعات و تاملات عالمانه در متون، بلکه ره آورد تجربه ژرف نویسنده از عوالم معنوی ایرانیان و ارتباط وجودی کم نظیری است که با آن عوالم برقرار داشته است. در جلد نخست، معنویت تشیع دوازده امامی را از همین منظر بررسی می‌کندو نشان میدهد که چگونه این مذهب می‌تواند کمال دین نبوی مبتنی بر پدیدار کتاب قدسی باشد. بحث کربن درباره تشیع بحث بی‌نظیری است از این جهت که برخلاف عموم اسلام‌شناس غربی که اسلام را درقالب اسلام سنی معرفی میکنند، اسلام را از منظر شیعی می‌نگرد وبا تاکید بر وجوه عقلی، معنوی، وباطنی تشیع آن را نه فقط حقیقت اسلام بلکه حقیقت ادیان ابراهیمی میداند. بحث کربن درباره جایگاه امامت به منزله جزء جدایی ناپذیر نبوت وضرورت تاویل معنوی برای حیات جاودانی متن قدسی و حیات بخشی به مومنان از مباحث فوق‌العاده خواندنی این کتاب است. تلاش محققانه، فیلسوفانه، وروشمند کربن برای معرفی تشیع با همدلی عمیق وی با تشیع و افزون بر این باور باطنی وی به تعالیم شیعی توامان شده است و این موجب شده است تا دستاورد تحقیق او برای طالبان معنویت راستین اثری راهگشا باشد. ترجمه این اثر بر مبنای متن فرانسوی وبا زخوانی منابع تحقیق کربن انجام شده است ومقدمه و توضیحات مبسوط مترجم نیز می‌تواند خواننده را در فهم مقاصد آن یاری دهد.
656 pages, Hardcover
First published January 1, 2012
About the author
Henry Corbin
91 books214 followersHenry Corbin was a philosopher, theologian and professor of Islamic Studies at the Sorbonne in Paris, France. As a boy he revealed the profound sensitivity to music so evident in his work. Although he was Protestant by birth, he was educated in the Catholic tradition and at the age of 19 received a certificate in Scholastic philosophy from the Catholic Institute of Paris. Three years later he took his "licence de philosophie" under the great Thomist Étienne Gilson. In 1928 he encountered the formidable Louis Massignon, director of Islamic studies at the Sorbonne, and it was he who introduced Corbin to the writings of Suhrawardi, the 12th century Persian mystic and philosopher whose work was to profoundly affect the course of Corbin’s life. The stage was then set for a personal drama that has deep significance for understanding those cultures whose roots lie in both ancient Greece and in the prophetic religions of the Near East reaching all the way back to Zoroaster. Years later Corbin said “through my meeting with Suhrawardi, my spiritual destiny for the passage through this world was sealed. Platonism, expressed in terms of the Zoroastrian angelology of ancient Persia, illuminated the path that I was seeking.”
Corbin is responsible for redirecting the study of Islamic philosophy as a whole. In his Histoire de la philosophie islamique (1964), he disproved the common view that philosophy among the Muslims came to an end after Ibn Rushd, demonstrating rather that a lively philosophical activity persisted in the eastern Muslim world – especially Iran – and continues to our own day.
Corbin is responsible for redirecting the study of Islamic philosophy as a whole. In his Histoire de la philosophie islamique (1964), he disproved the common view that philosophy among the Muslims came to an end after Ibn Rushd, demonstrating rather that a lively philosophical activity persisted in the eastern Muslim world – especially Iran – and continues to our own day.
Ratings & Reviews
Friends & Following
Create a free account to discover what your friends think of this book!
Community Reviews
Displaying 1 - 2 of 2 reviews
Read
January 16, 2019دوستانِ گرانقدر، حواستان جمع باشد که اسیرِ نوشته های ِخودفروشان و مغلطه گرانِ خارجی که سعی در تبلیغِ شیعه و اسلام داشته و دارند، نشوید
این نادان و کوتوله شعور، اصرار دارد که مذهبِ شیعهٔ نابخردانه و غیر انسانی را به گذشتهٔ ایرانیان و جهان شناسی و فلسفهٔ زرتشتِ گرامی، مرتبط بداند
این بیشعور و عرب پرست، بر چه حساب و کتابی امامانِ بی تمدن و تازی و بیابانی را مرتبط با فلسفهٔ انسانی و برترِ مردانِ بزرگ و گرانقدری، همچون زرتشت و برزویه، میداند؟ آن بیسواد هایی که بدن و تنبانشان از بویِ ادرارِ خودشان و شترانشان متعفن شده بود کجا! و بزرگان و اندیشمندانِ ایرانی کجا؟!!؟ دوستانِ بزرگوار و باشعور، این نویسندهٔ دروغپرداز و بیشعور، برایِ خودش <عالم مثال> ساخته است که مفهوم و معنی ندارد و ببینید چه تعریفی از این عالمِ موهوم و بند تنبانی شده است... میگوید: عالمِ مثال مقدم بر عالمِ جسمانی است!.. روح به عالمِ معقول تعلق دارد و جسمانیت پیدا میکند و ماده که به عالمِ محسوس تعلق دارد، روحمند میشود... و مرکزیتِ این عالم را به ولایت اختصاص داده است
شما ببینید این نادان و بیخرد چه خزعبلاتی به هم بافته است... یکی نبوده به او بگوید: بیشعور تو چگونه روح را که نه دیده شده و نه وجودش ثابت شده به عالمِ معقول ارتباط دادی!!؟ و اصلاً این عالم ها را از کجا آوردی؟؟ نکند تو هم مانند پیامبرت با یابویِ سفید پرواز کردی و عالم ها را از تنبانت کشف نمودی و خارج کردی!!؟ بدبخت و بیچاره آن دانشجویانی هستند که زیر دستِ این ابله و عرب پرست درس خوانده اند
این نادان بیان نموده که در این عالمِ بند تنبانی که عالمِ مثال نام دارد، سفرهایی رخ میدهد که در هر سفری یک "راهبر درونی" وجود دارد که این راهبران به ترتیب از این قرار هستند: امام- عقلِ فعال- فرشتهٔ اشراق- معشوق ازلی
خوب عزیزانِ من، آیا نباید بگوییم که این نادان از شتر کمتر است!؟؟ اول آنکه آن امامانِ بی فرهنگ و بی تمدن و بیابان گرد را از عقل و خرد بالاتر میداند... بترسید از این تازی پرستانی که تبلیغِ امامانِ تازی را برایِ شما میکنند.. موجودِ بیخردی که عمرِ خویش را به سجده و کُرنش کردن در برابرِ همنوعی چون خود و حتی جنازهٔ پوسیده، مشغول میکند، بت پرستی اش هنوز پا برجاست.. پس بترسید و دوری کنید از موجوداتِ بیشرفی که شما را به زیارتِ کسی، یا کسانی میکشند، که جنسی از همنوعِ خودتان بوده و میباشند
دوم آنکه شما بگویید این فرشته را چه کسی دیده و چه اثری از آن باقیست که تازه "فرشتهٔ اشراق" را هم بشناسیم!!!.. هر موجودی که به فرشته باور داشته باشد، تردید نداشته باشید که یک ابله و نادان و بیخرد است... سوم آنکه شما لطف کنید و این "معشوق ازلی" را به ما نشان دهید... این بیشعورها ببینید چه مزخرفات و موهوماتی در مغزِ جوانانِ بدبخت و بیچارهٔ ایرانی فرو کرده اند... نورِ چشمانم، آگاه باشید که، خِرَدی که مشغولِ موجوداتِ موهوم و آسمانی میشود، فهمِ انسانیِ خویش را از یاد خواهد بُرد........ تُفووو... تُف به وجودِ عرب پرست و کثیفشان که این مردمِ بیسوادِ سرزمینم را با همین راهبرهایِ بندتنبانی به چاهِ توالت و فاضلاب راهنمایی کرده اند... این نویسندگانِ بی سواد، برایِ مطرح کردنِ خویش و فاسد نمودنِ خردِ جوانانِ ایرانی، حاضرند تا از کهنه و شورتِ آغشته به مدفوعِ متولیان و مبلّغانِ مذهبی، برایِ خویش، لباس و پیراهنِ پلوخوری بدوزند
این موجودِ عرب پرست و ابله، یک اصطلاحِ بند تنبانی دیگر نیز از خشتکش تراوش کرده است، به نامِ "تاریخ قدسی" !!!!... که میگوید این تاریخ، تاریخی است که فراتر از وقایعِ تجربیِ مادی است و مشاهدهٔ ثبتِ وقایع و نقدِ تاریخی در آن راه ندارد
عزیزانم و دوستانِ خردگرا، شما فهمیدید این "تاریخ قدسی" چیست؟؟ این چه خزعبلات و موهومِ دیگری است؟؟ ببینید چه چرت و پرتهایی را به هم بافته است!! حال پیدا کنید پرتقال فروش را!!! ... خوب شتر پرستِ بیشعور، اگر نمیتوان وقایع و اخباری را ثبت نمود، چگونه نامِ آن را تاریخ گذاشته ای؟؟
دوستانِ باشعور، در رویوهایِ دیگر به شما گفته ام و باز نیز میگویم: هیچ رازی در هستی از آغازِ آفرینشِ این جهان، نهان نشده است که آن را در فهمِ انسان و موجودات، بکار نگرفته باشند... مهملات و خزعبلاتی که این بی پدر و مادرها و جرثومه هایِ کثیف که به قولِ خودشان روشنفکر و مدرک گرفته هستند، در مغزِ مردمِ این سرزمین فرو کرده اند و میکنند، در این هستی و در دنیا وجودِ خارجی ندارد... پس این خزعبلات و چرت و پرت ها را قبول نکنید و خردِ خویش را راهنما و پیامبرِ خود برگزینید
حیف از نامِ انسان که بر رویِ این عرب پرستانِ بیشعور و کمتر از شتر، گذاشته اند
نویسنده، بارها دم از "فلسفهٔ اسلامی" و "تمدنِ اسلامی" زده است.. این بیشعور نمیفهمد که اسلام هرچه داشته بیشعور بوده و بس.. اسلام کدام فیلسوفی داشته است که من نمیشناسم؟؟؟ عزیزانم، مهمل ترین سخنی که تا امروز، در کتابِ تاریخِ بشر جای گرفته است، همین "تمدنِ اسلامی" میباشد.. من نمیدانم، قومی که در سرتاسرِ تاریخ، انسانها را به جرمِ دگراندیشی کشته است، و تمدن ها را ویران کرده است، تمدنِ اسلامی اش در کجایِ او، نهان شده است!!؟ که من و شما خردگرایان از آن بی خبر هستیم!!.. این ابلهانِ کوتوله شعور، از کدام تمدن دَم میزنند
موجوداتِ بدسواد و بیسوادی همچون این نویسنده که آموخته اند مُدام از معادنِ و انبارهایِ مهملاتِ خود و دینشان در نوشته هایشان مایه گذارند، شک نکنید سرانجام روزی فرا خواهد رسید که مجبور خواهند شد، تاوانِ خِردِ به حقارت کشیدهٔ خویش را جبران کنند
---------------------------------------------
درود بر شما دوستانِ خردگرا و امیدوارم این ریویو برایِ شما، مفید بوده باشه
<پیروز باشید و ایرانی>
این نادان و کوتوله شعور، اصرار دارد که مذهبِ شیعهٔ نابخردانه و غیر انسانی را به گذشتهٔ ایرانیان و جهان شناسی و فلسفهٔ زرتشتِ گرامی، مرتبط بداند
این بیشعور و عرب پرست، بر چه حساب و کتابی امامانِ بی تمدن و تازی و بیابانی را مرتبط با فلسفهٔ انسانی و برترِ مردانِ بزرگ و گرانقدری، همچون زرتشت و برزویه، میداند؟ آن بیسواد هایی که بدن و تنبانشان از بویِ ادرارِ خودشان و شترانشان متعفن شده بود کجا! و بزرگان و اندیشمندانِ ایرانی کجا؟!!؟ دوستانِ بزرگوار و باشعور، این نویسندهٔ دروغپرداز و بیشعور، برایِ خودش <عالم مثال> ساخته است که مفهوم و معنی ندارد و ببینید چه تعریفی از این عالمِ موهوم و بند تنبانی شده است... میگوید: عالمِ مثال مقدم بر عالمِ جسمانی است!.. روح به عالمِ معقول تعلق دارد و جسمانیت پیدا میکند و ماده که به عالمِ محسوس تعلق دارد، روحمند میشود... و مرکزیتِ این عالم را به ولایت اختصاص داده است
شما ببینید این نادان و بیخرد چه خزعبلاتی به هم بافته است... یکی نبوده به او بگوید: بیشعور تو چگونه روح را که نه دیده شده و نه وجودش ثابت شده به عالمِ معقول ارتباط دادی!!؟ و اصلاً این عالم ها را از کجا آوردی؟؟ نکند تو هم مانند پیامبرت با یابویِ سفید پرواز کردی و عالم ها را از تنبانت کشف نمودی و خارج کردی!!؟ بدبخت و بیچاره آن دانشجویانی هستند که زیر دستِ این ابله و عرب پرست درس خوانده اند
این نادان بیان نموده که در این عالمِ بند تنبانی که عالمِ مثال نام دارد، سفرهایی رخ میدهد که در هر سفری یک "راهبر درونی" وجود دارد که این راهبران به ترتیب از این قرار هستند: امام- عقلِ فعال- فرشتهٔ اشراق- معشوق ازلی
خوب عزیزانِ من، آیا نباید بگوییم که این نادان از شتر کمتر است!؟؟ اول آنکه آن امامانِ بی فرهنگ و بی تمدن و بیابان گرد را از عقل و خرد بالاتر میداند... بترسید از این تازی پرستانی که تبلیغِ امامانِ تازی را برایِ شما میکنند.. موجودِ بیخردی که عمرِ خویش را به سجده و کُرنش کردن در برابرِ همنوعی چون خود و حتی جنازهٔ پوسیده، مشغول میکند، بت پرستی اش هنوز پا برجاست.. پس بترسید و دوری کنید از موجوداتِ بیشرفی که شما را به زیارتِ کسی، یا کسانی میکشند، که جنسی از همنوعِ خودتان بوده و میباشند
دوم آنکه شما بگویید این فرشته را چه کسی دیده و چه اثری از آن باقیست که تازه "فرشتهٔ اشراق" را هم بشناسیم!!!.. هر موجودی که به فرشته باور داشته باشد، تردید نداشته باشید که یک ابله و نادان و بیخرد است... سوم آنکه شما لطف کنید و این "معشوق ازلی" را به ما نشان دهید... این بیشعورها ببینید چه مزخرفات و موهوماتی در مغزِ جوانانِ بدبخت و بیچارهٔ ایرانی فرو کرده اند... نورِ چشمانم، آگاه باشید که، خِرَدی که مشغولِ موجوداتِ موهوم و آسمانی میشود، فهمِ انسانیِ خویش را از یاد خواهد بُرد........ تُفووو... تُف به وجودِ عرب پرست و کثیفشان که این مردمِ بیسوادِ سرزمینم را با همین راهبرهایِ بندتنبانی به چاهِ توالت و فاضلاب راهنمایی کرده اند... این نویسندگانِ بی سواد، برایِ مطرح کردنِ خویش و فاسد نمودنِ خردِ جوانانِ ایرانی، حاضرند تا از کهنه و شورتِ آغشته به مدفوعِ متولیان و مبلّغانِ مذهبی، برایِ خویش، لباس و پیراهنِ پلوخوری بدوزند
این موجودِ عرب پرست و ابله، یک اصطلاحِ بند تنبانی دیگر نیز از خشتکش تراوش کرده است، به نامِ "تاریخ قدسی" !!!!... که میگوید این تاریخ، تاریخی است که فراتر از وقایعِ تجربیِ مادی است و مشاهدهٔ ثبتِ وقایع و نقدِ تاریخی در آن راه ندارد
عزیزانم و دوستانِ خردگرا، شما فهمیدید این "تاریخ قدسی" چیست؟؟ این چه خزعبلات و موهومِ دیگری است؟؟ ببینید چه چرت و پرتهایی را به هم بافته است!! حال پیدا کنید پرتقال فروش را!!! ... خوب شتر پرستِ بیشعور، اگر نمیتوان وقایع و اخباری را ثبت نمود، چگونه نامِ آن را تاریخ گذاشته ای؟؟
دوستانِ باشعور، در رویوهایِ دیگر به شما گفته ام و باز نیز میگویم: هیچ رازی در هستی از آغازِ آفرینشِ این جهان، نهان نشده است که آن را در فهمِ انسان و موجودات، بکار نگرفته باشند... مهملات و خزعبلاتی که این بی پدر و مادرها و جرثومه هایِ کثیف که به قولِ خودشان روشنفکر و مدرک گرفته هستند، در مغزِ مردمِ این سرزمین فرو کرده اند و میکنند، در این هستی و در دنیا وجودِ خارجی ندارد... پس این خزعبلات و چرت و پرت ها را قبول نکنید و خردِ خویش را راهنما و پیامبرِ خود برگزینید
حیف از نامِ انسان که بر رویِ این عرب پرستانِ بیشعور و کمتر از شتر، گذاشته اند
نویسنده، بارها دم از "فلسفهٔ اسلامی" و "تمدنِ اسلامی" زده است.. این بیشعور نمیفهمد که اسلام هرچه داشته بیشعور بوده و بس.. اسلام کدام فیلسوفی داشته است که من نمیشناسم؟؟؟ عزیزانم، مهمل ترین سخنی که تا امروز، در کتابِ تاریخِ بشر جای گرفته است، همین "تمدنِ اسلامی" میباشد.. من نمیدانم، قومی که در سرتاسرِ تاریخ، انسانها را به جرمِ دگراندیشی کشته است، و تمدن ها را ویران کرده است، تمدنِ اسلامی اش در کجایِ او، نهان شده است!!؟ که من و شما خردگرایان از آن بی خبر هستیم!!.. این ابلهانِ کوتوله شعور، از کدام تمدن دَم میزنند
موجوداتِ بدسواد و بیسوادی همچون این نویسنده که آموخته اند مُدام از معادنِ و انبارهایِ مهملاتِ خود و دینشان در نوشته هایشان مایه گذارند، شک نکنید سرانجام روزی فرا خواهد رسید که مجبور خواهند شد، تاوانِ خِردِ به حقارت کشیدهٔ خویش را جبران کنند
---------------------------------------------
درود بر شما دوستانِ خردگرا و امیدوارم این ریویو برایِ شما، مفید بوده باشه
<پیروز باشید و ایرانی>
February 25, 2024
Un livre nécéssaire pour tout individu désirant s'initier à la philosophie islamique dans son versant chiite, un lecteur non averti pour se surprendre à découvrir l'incroyable originalité de l'islam chiite dans ses multiples formes, sa cosmogonie, sa palingénésie et sa théodicée en font d'elle une forme de la gnose islamique.
Le chiisme a depuis le 16e siècle forgé l'âme de la philosophie Iranienne, sujet admirablement bien présenté par notre orientaliste Henry Corbin.
Le chiisme a depuis le 16e siècle forgé l'âme de la philosophie Iranienne, sujet admirablement bien présenté par notre orientaliste Henry Corbin.
Displaying 1 - 2 of 2 reviews