مسند
ظاهر
(مَ نَ)
فارسی
[ویرایش]ریشهشناسی
[ویرایش](اِمف.)
- نسبت داده شده.
- چیزی که به آن تکیه شود.
- یکی از ارکان اصلی جمله.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
(مَ نَ)
ریشهشناسی
[ویرایش]اسم
[ویرایش]- تکیه گاه.
- بالش بزرگ.
- مقام، مرتبه.
- فرشی گرانبها که بالای اطاق میافکندند و بزرگان بر آن جلوس میکردند.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
برگردانها
[ویرایش]- انگلیسی
- substance