محمد
محمد بن عبدالله (بین ۵۶۷ تا ۵۷۳ م. در مکه – ۶۳۲ م در مدینه) بنیانگذار و پیامبر اسلام است.
زندگی محمد (سیره) و احادیث گردآوریشده از او (سنت) نیز برای مسلمانان به عنوان منابع اصلی دین اسلام اهمیت دارد. هر «حدیث» میتواند گفتاوردی به شمار آید. منابع حدیث نزدِ مسلمانانِ اهلِ سنّت: کتابهای حدیث صحیح ششگانه (صحیح بخاری، مسلم، سنن ابوداود ...) و نزدِ شیعیان کتابهای چهارگانه: الکافی، من لایحضره الفقیه، تهذیب الاحکام، استبصار و ... کتابهای بسیار دیگر است.
بعضی از احادیثِ او ، به زبان اصلی آن ، عربی ، نیز میان مسلمانان غیر عرب مشهور است ؛ که متن اصلی حدیث نیز در این صفحه جای داده شده است.
آ، الف - ب، پ - ت، ث - ج، چ - ح، خ - د، ذ - ر، ز، ژ - س، ش - ص، ض - ط، ظ - ع، غ - ف - ق - ک - گ - ل - م - ن - و - هـ - ی
گفتاوردها
[ویرایش]متنِ پررنگ متنی است که در زیرِ تصاویر بکاررفتهاست.
آ، الف
[ویرایش]- ای عمو! به خدا سوگند اگر آنان خورشید را در دست راستم و ماه را در دست چپم قرار دهند که از دعوت آسمانی خود دست بردارم هرگز نخواهم پذیرفت تا اینکه یا خداوند دین مرا پیروز کند و یا اینکه جانم را در راه آن از دست بدهم [۱]
- «آن چنان جبرئیل از حقوقِ همسایگان میگفت که گمان بردم از یکدیگر ارث میبردند».
- صحیح مسلم برگرفته از نشرِ دارالمعرفه، ص ۱۱۹۵
- «اگر دین در ثریا باشد، مردانی از سرزمین فارس به آن دست خواهند یافت».
- صحیح مسلم برگرفته از نشرِ دارالمعرفه، ص ۱۱۱۶
- این حدیث، گوناگون روایت شده و به جای دین: ایمان، دانش، و در اصلِ حدیث: رجالٌ من فارس.
- [درباره این سخن] «ایرانیان پیوسته از هوش سرشاری برخوردار بودهاند و بیگمان پیامبر بزرگوار اسلام نیز از این داده خدایی آگاه بوده که فرمودند: «دانش اگر در ثریا هم باشد، مردانی از سرزمین پارس بر آن دست خواهند یافت»، پس گوهرِ گرانبهای دانش و فرهنگ و تمدنِ دیرینه خود را با خردمندی نگهداری کنیم و آن را به دستِ نسلِ آینده بسپاریم. کوروش نیکنام».
- «آن که سوی خیر خواند، همانند انجام دهندهٔ آن است.»[۲](به عربی: الدال علی الخیر کفاعله)
- «آن که در فرو بردن خشم از دیگران پیشتر است از همه کس دوراندیش تر است.»
- نهج الفصاحة، ۹۵
- «از حسادت پرهیز کنید، زیرا حسد نیکیها را میبلعد چنانکه آتش هیزم را .»
- صحیح مسلم برگرفته از نشرِ دارالمعرفه و صحیح بخاری
- «از دروغ دوری کن، همانا دروغ رو سیاه میکند.»
- تحف العقول، ص۱۴
- «از طمع به آنچه مردمان دارند، بپرهیز؛ که این طمع خود گونهای فقر است.»
- بحار الانوار، ج ۶۹، ص ۴۰۸
- «از هر کس حرفی آموختی، بنده اش شدهای.»
- عوالی اللآلی، ج ۱، ص۲۹۲
- «امانت داری، روزی میآورد؛ و خیانت، فقر .»
- تحف العقول، ۴۵
- [از او دربارهٔ امکانِ نیکی کردن به پدر و مادر پس از فوت آنان، پرسش شد: ] «آری، با دعا کردن برای آنها، آمرزش خواستن برایشان و اجرا کردن وصیت هایشان پس از مرگ آنها و صله رحم کردن با خویشان آنها، و احترام گذاشتن به دوستان آنهاست .»
- الترغیب والترهیب: ۳ / ۳۲۳ / ۳۲ منتخب میزان الحکمة: ۶۱۴
- [در پاسخ «حقّ پدر و مادر بر فرزندانشان» ]: «آن دو بهشت و دوزخ تو هستند .»
- الترغیب والترهیب: ۳ / ۳۱۶ / ۱۰ منتخب میزان الحکمة: ۶۱۲
- «ای علی! امانت را به نیکوکار و بد کار پس بده، کم باشد یا زیاد، حتّی نخ و سوزن.»
- بحارالانوار، ج ۷۷، ص ۲۷۵
- «از بدترین اُمّتِ من آنانند که از ترسِ آزارشان به آنان احترام گزارند.»
- تحف العقول، ص ۵۸
- «از برهم زنندهٔ لذّتها، مرگ، بسیار یاد کنید.»
- محجة البیضاء، ج ۸، ص ۲۹۶
- «اگر خشمناک شدی، سکوت کن.»
- کنز العمال، ج ۳، ص۴۸
- «آن کس که دینش را از راهِ تفکّر در بخششهای خداوند به دست آورد، و با ژرف اندیشی در کتاب خدا و سنّتِ من، دین را بیاموزد؛ کوهها جابجا میشوند و او همچنان استوار است؛ و آن کس که دین خود را از زبانِ دیگران فراگیرد [بدون تفکّر] و از آنان پیروی کند، همان افراد او را با خود بدین سوی و آن سوی میبرند، و دین چنین کسی بسیار سست است.»
- به روایت حسین بن علی، مسند الامام شهید، ۸۱/۲
- «از بزرگترین گناهان این است که شخص پدر و مادرش را لعـنت نماید [کسی گفت: یارسول اللـه! چگـُونه مُمکن است که شخص پدر ومادرش را لعـنت کـُند؟]... کسی پدر شخص دیگری را دشنام داده گویی پدر خود را دشنام میدهد، کسی که مادر دیگری را دشنام داده، گویی مادر خود را دشنام میدهد،»
- صحیح البخاری، کتاب ۷۱:ادب، باب دوم، شماره ۲۰۰۸ :
ب، پ
[ویرایش]- «بخششِ خداوند از گناهان تو بزرگتر است.»
- کنز العمال، ج ۴، ص ۲۱۴
- «برترینِ شما در ایمان، خوشاخلاقترینِ شماست.»
- تحف العقول، ۴۵
- «برترین عبادت، پنهانترین عبادت است.»
- کنز العمال، ج ۳، ۶۷۳
- «برای هر چیزی زکاتی است و زکات بدنها روزه است».
- الکافی، ج ۴، ص ۶۲
- «برای هر چیزی ابزار و ساز و برگی است، و ابزار و ساز و برگِ مؤمن عقل است. برای هر چیزی مرکوبی است و مرکوبِ آدمی عقل است. برای هر چیز هدفی است و هدفِ عبادتِ عقل است. برای هر قومی حاکمی است و حاکمِ عبادتکنندگان عقل است. برای هر بازرگانی کالایی است و کالای مجتهدان عقل است. هر ویرانهای را عمارت بُوَد و عمارتِ آخرت عقل است. هر سفری را خیمهگاهی است که در آن پناه گیرند و خیمهگاهِ مسلمانان عقل است.»
- بحار، ۱ / ۹۵
- «برای پیروزی همین بس که دشمن را در گناه دیدن.» (کفی بالمرء نصراً أن ینظر إلی عدوّه فی معاصی اللَّه.)
- نهج الفصاحة، ۲۱۳۹
- «پنج چیز برای مس��مان نسبت به برادرش واجب است: پاسخ سلام دادن، عافیّت خواستن برای عطسه کننده، پاسخِ دعوت دادن، عیادتِ مریض، تشییعِ جنازه.»
- صحیح مسلم برگرفته از نشرِ دارالمعرفه، ص ۱۰۱۸
- «با هر کس روی زمین است مهربان باش [ همهٔ بشر ]، تا آن کس در آسمانهاست با تو مهربان باشد [خدا].»
- روضة المتقین، ج ۲
- «با جماعت باش؛ زیرا گرگ، گوسفندِ دورمانده از گله را میخورد.»
- مسند احمد، ج ۶، ص ۴۴۶
- «بدترین دشمنِ تو، خودِ توست که میانِ دوپهلوی توست. (أعدی عدوّک نفسک التی بین جنبیک[۳])
- بحار الانوار، ج ۷۰، ص ۳۶
- «بهشت زیر گامهای مادران است.» (الجنة تحت أقدام الأمهات)
- میزان الحکمه، ح ۲۲۶۹۱. کنزالعمّال: ۴۵۴۳۹ منتخب میزان الحکمة: ۶۱۴
- «بزرگترین حقّ را بر زن، شوهر او دارد و بزرگترین حقّ را بر مرد، مادر او دارد .»
- کنز العمال: ۴۴۷۷۱ منتخب میزان الحکمة: ۲۵۴
- «به کوچکی گناه نگاه نکن، به آن کس که او را نافرمانی کردی نگاه کن.»
- مکارم الاخلاق، ص ۴۶۰
- «پیوندِ خویشاوندان خود را نگه دارید، هر چند با یک سلام.»
- تحف العقول، ص ۵۷
- «پاکیزگی جزئی از ایمان است و ایمان، انسان را به بهشت راه مینماید.»
- مستدرک الوسائل، ج ۱، ص ۱۰۱)
ت، ث
[ویرایش]- «تا آنگاه که به میزانِ عقلِ کسی پی نبردهاید، اسلامش شما را به شگفتی نیاورد.»
- مسند الشهاب، ج ۲، ص ۱۶۲
- «توانایی نیست بر زمین افکندن؛ توانا و نیرومند اوست که خود را به هنگامِ خشم نگه دارد.»
- صحیح بخاری، کتاب ۷۹۳، ۱۳۵، صحیح مسلم برگرفته از نشرِ دارالمعرفه، ص ۱۱۸۹
- «توبه کننده از گناه، مانندِ کسی است که هیچ گناهی نکرده است.»
- کنز، ۱۰۱۷۴
- «تنهایی بهتر از بودن با همنشین بد است. (الوحدة خیر من جلیس السوء)
- مواعظ عدیده، ص ۵۰
- «ثروتمندترین انسان کسی است که اسیر حرص نباشد.»
- مستدرک الوسائل؛ ج۱۲، ص۵۹
ج، چ
[ویرایش]ح، خ
[ویرایش]- «حق را بگو، هرچند تلخ باشد.»
- الخصال، ص ۵۲۶
- «خدا زیباست و زیبایی را دوست میدارد». (به عربی: إن الله جمیلٌ و یحب الجمال)
- بحارالأنوار جلد ۷۹ صفحهٔ ۲۹۹. صحیح مسلم، شمارهٔ ۱۳۱، برگرفته از نشرِ دارالمعرفه
- این حدیث، به زبان اصلیاش (عربی) نیز در میانِ فارسی زبانان مشهور است.
- «خانه ای که کودک در آن نباشد، برکت ندارد.»
- نهج الفصاحه ص ۳۷۴، ح۱۰۹۶
- «خانه ای که مهمان درون آن نشود، فرشتگان نیز درون آن نمیشوند.»
- بحار الانوار، ج ۷۵، ص ۴۶۱
- «خوشا کسی که خدا کلیدهای خیر را در دستانش بگذارد.»
- کنز العمال، ج ۱۵، ص ۷۶۹
- «خوب پرسیدن، نیمی از علم است.»
- تحف العقول، ص ۵۶
- «خانههای خود را با خواندنِ قرآن نورانی کنید.»
- وسائل الشیعة، ج ۶، ص ۲۰۰
- «خوشا آن کس که به پدر و مادرش نیکی کند، خدا عمرش را زیاد میکند.»
- کنز العمال، ۴۵۴۸۳
- «خداوند کثافت و ژولیدگی را دشمن دارد.»
- کنز العمال،
- «خداوند متعال، رحمت را صد بخش کرده است، ۹۹ بخش را نزد خود نگاه داشته، و یک بخش را بر روی زمین نازل نموده است، و از همین یک بخش است که مردم با یکدیگر مهرباناند، حتی اسپ پایش را بلند نگهمیدارد تا مَـبادا به کـُرهاش آسیب برسد.»
- صحیح البخاری، کتاب ۷۱:ادب، باب دوم، شماره ۲۰۱۵،
د، ذ
[ویرایش]- «دین، پند دادن و راستی است [نصیحت]؛ برای خدا و کتابش و پیامبرش، و برای پیشوایان و عامهٔ مسلمانان.»
- ترجمهٔ دیگر: «دین یعنی خیر خواهی...».
- صحیح مسلم، کتابِ ایمان، برگرفته از نشرِ دارالمعرفه، ص ۸۵
- «دانش جویی بر هر مرد و زنِ مسلمانی واجب است». (به عربی: طلب العلم فریضةٌ علی کلِّ مسلمٍ و مسلمة)
- بحار، ۱ / ۱۷۷
- «دانش را بجویید، حتّی اگر در چین باشد».[۴] (به عربی: اطلبوا العلم ولو بالصین)
- «دنیادوستی، ریشهٔ هر معصیت و سرآعاز هر گناهی است.»
- تنبیه الخواطر، ج ۲، ص ۱۲۲
- «دلهایتان را سرگرمِ یادِ دنیا نکنید.»
- کنز، ج ۳، ص ۱۹۸
- «دنیا، زندانِ مؤمن و بهشتِ کافر است.»
- تحف العقول، ص ۵۳
- «در برابر آموزگارت فروتن باش.»
- ترجمههای دیگر: در برابر معلّمتان متواضع باش.» .«برای آن کس که از آن یاد میگیرید، متواضع باشید.»
- المعجم الأوسط، ۶۱۸۴/۲۰۰/۶
ر، ز، ژ
[ویرایش]- «ز گهواره تا گور دانش بجویید.»
- تفسیر القمی، ج ۲، ص ۴۰۱
- «روزگاری بر مردم فرا خواهد رسید که در مسجدهایشان گِرد هم میآیند، در حالی که جز دنیا غمی ندارند. خدا را به اینان، نیازی نیست. بنا بر این با آنان، همنشین نشوید .»
- المستدرک علی الصحیحین: ج ۴ ص ۳۵۹ ح ۷۹۱۶ عن أنس، صحیح ابن حبّان: ج ۱۵ ص ۱۶۳ ح ۶۷۶۱ عن عبد اللّه، المصنّف لابن أبی شیبة: ج ۸ ص ۲۶۸ ح ۱۲۴ عن الحسن البصری، المعجم الکبیر: ج ۱۰ ص ۱۹۹ ح ۱۰۴۵۲ عن عبد اللّه بن مسعود وکلّها نحوه، کنز العمّال: ج ۱۱ ص ۱۹۲ ح ۳۱۱۸۴ .
- «زيركترين شما كسى است كه بيشتر از ديگران به ياد مرگ باشد ودور انديشترين شما آماده ترينتان براى آن است.»
- اعلام الدین 1142/3.
س، ش
[ویرایش]- «سفر، پارهای از رنج و دشواری است». (به عربی: السفر قطعة من عذاب)
- صحیح مسلم، برگرفته از نشرِ دارالمعرفه، ص ۹۱۰
- «سه گناه است که کیفرشان در همین دنیا میرسد و به آخرت نمیافتد: آزردن پدر و مادر، زورگویی و ستم به مردم و ناسپاسی نسبت به خوبیهای دیگران .»
- أمالی المفید: ۲۳۷ / ۱ منتخب میزان الحکمة: ۲۲۲
- «شما با کسانی خواهید بود [محشور خواهید شد] که آنان را دوست دارید.»
- «شهیدان پنج دستهاند: طاعون زده، مبطون، غرق شده، قربانی آوار، و شهید در راهِ خدا.»
- صحیح مسلم، برگرفته از نشرِ دارالمعرفه، ص ۹۰۷
ص، ض
[ویرایش]- «صدایت در مسجد بلند نشود و در آن سخن بیهوده نگو. مسجد را محل خرید و فروش قرار ندهید و از گفتن سخن باطل در آن بپرهیزید.»
- بحارالانوار جلد ۷۷ صفحه ۸۵
- «صبحِ زود در پی ر��زی و نیازمندیها بروید؛ که سحرخیزی پُربرکت و پیروزی آور است.»
- کنز العمال، ص۴، ص ۴۸
ط، ظ
[ویرایش]ع، غ
[ویرایش]- «عمرِ آدمی را جز نیکی کردن نمیافزاید.»
- ترجمههای دیگر: تنها نیکی کردن به عمر آدمی میافزاید.
- بحار الانوار، ج ۷۷، ص ۱۶۶
- « عَلَمُ الایمَان الصَّلاة » علامت و نشانه ی ایمان ، نماز است.
- شهاب الاخبار، ص 59
ف
[ویرایش]ق
[ویرایش]- «قرض دادنِ چیزی بهتر از صدقه دادن آن است.»
- کنز العمّال، ج ۶، ص ۲۰۱۰
ک، گ
[ویرایش]- «کوچک به بزرگ سلام کند و یک نفر به دو نفر و عده کمتر به عده بیشتر و سواره به پیاده و رهگذر به ایستاده و ایستاده به نشسته.»
- صحیح مسلم، کتابِ آداب ، کنزالعمال ۹/۱۲۶/۲۵۳۲۱
- «گفتارِ حکمت آمیز ، گمشدهٔ هر خردمندی است.» (کلمة الحکمة ضالّة کلّ حکیم.)
- نهج الفصاحة، ۲۱۴
- «کسی که در راهِ خدا مسجدی بسازد، خداوند خانهای برایش در بهشت خواهد ساخت.»
- صحیح مسلم، شمارهٔ ۸۲۸
- «كسي كه سلامتي (جسم و روح) را ميخواهد، بايد سخني را كه به زبان ميآورد، نگه دارد (يعني بداند كه چه ميخواهد بگويد) و از آن چه در دل دارد (و راز او ميباشد چيزي) به زبان نياورد و عملش را خوب كرده و آرزويش را كوتاه كند.»
ل
[ویرایش]م
[ویرایش]- «من برانگیخته شدم تا اخلاقِ نیکو را پایان بخشم.» (إنَّما بُعِثتُ لاُتَمِّمِ مکارِمَ الأخلاق.)
- بحار الانوار، ج ۱۶، ص ۲۱۰
- «مسلمان از کافر ارث نمیبرد و کافر از مسلمان.»
- صحیح مسلم، برگرفته از نشرِ دارالمعرفه، ص ۹۰۷
- «میانِ مرد و شرک و کفر، ترکِ نماز است.»
- صحیح مسلم، کتابِ ایمان، برگرفته از نشرِ دارالمعرفه، ص ۹۲
- «محبوبترینِ نامهای شما نزدِ خدواند، عبدالله و عبدالرحمن است.»
- صحیح مسلم، کتابِ ایمان، برگرفته از نشرِ دارالمعرفه، ص ۱۰۰۶
- «مرگ یک دانشمند، مصیبتی جبران ناپذیر و رخنهای بسته ناشدنی است.» (موت العالم مصیبةٌ لا تُجبَرُ و ثُلمَةٌ لا تُسَدُّ)
- منتخب المیزان، ح۴۴۷۷
- «مؤمن آینهٔ مؤمن است .» (المؤمن مِرآة المؤمن)
- کنز العمّال، ح ۶۷۳
- «مسجدها را گذرگاه قرار ندهید، مگر آن که دو رکعت نماز در آن بگزارید.»
- کتاب من لا یحضره الفقیه: ج ۴ ص ۴ ح ۴۹۶۸، الأمالی للصدوق: ص ۵۰۹ ح ۷۰۷، مکارم الأخلاق: ج ۲ ص ۳۰۶ ح ۲۶۵۵، تنبیه الخواطر: ج ۲ ص ۲۵۶ کلّها عن الحسین بن زید عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام، بحار الأنوار: ج ۷۶ ص ۳۲۸ ح ۱
ن
[ویرایش]- «ناتوان ترینِ مردم کسی است که در دعاکردن ناتوان باشد.» (أعجز الناس من عجز عن الدعاء)
- کنز العمال، ج ۲، ص ۶۴
- «نگریستن به دانشمند عبادت است، نگریستن به پیشوای دادگر عبادت است، نگاهِ دلسوزانه و مهرآمیز به پدر و مادر عبادت است و نگریستن به برادری که برای خداوند عزّ و جلَّ دوستش داری عبادت است .»
- أمالی الطوسیّ: ۴۵۴ / ۱۰۱۵ منتخب میزان الحکمة: ۳۵۴
- «نگاه مهرآمیز فرزند به پدر و مادر عبادت است.»
- تحف العقول: ۴۶ منتخب میزان الحکمة: ۳۵۴
و
[ویرایش]هـ
[ویرایش]- «همه چیزِ مسلمان، از مال و آبرو و خونش بر مسلمان حرام است؛ برای مرد همین شر بس است که برادر مسلمان خویش را تحقیر کند.»
- نهج الفصاحة، ۲۱۶۶
- «همهٔ خیر و خوبی با خِرَد به دست میآید، و دین ندارد آن که خِرد ندارد».
- تحف العقول، ۴۴
- «هر کس سخنش را بی سلام آغاز کرد، پاسخش ندهید.»
- کافی، ج ۲، ص ۶۴۴
- «هر کس نردشیر بازی کند، به مانندِ کسی است که دستانِ خود را با گوشت و خونِ خوک رنگ میکند».
- صحیح مسلم، کتابِ ایمان، برگرفته از نشرِ دارالمعرفه، ص ۱۰۵۶
- دربارِهٔ این سخن: «با بررسی این روایات درمی یابیم که این روایات از بازیهایی که در زمان صدور آن معمول بودهاست - یعنی بازی همراه با برد و باخت - سخن میگوید. در روایاتی آمدهاست که «شطرنج، قمار است» و یا «نرد، قمار است». روشن است که علت حرمت، قمار بودن این بازیها دانسته شدهاست. یعنی در زمان صدور این احادیث، شطرنج و نرد از ابزارهای قمار (برد و باخت) بودهاست. محمدحسین فضلالله.»[۷]
- «هر نوشیدنی که مستی آورد، حرام است. (در اصل: کلُ شرابٍ أسکر، فهو حرام)».
- صحیح مسلم، کتابِ ایمان، برگرفته از نشرِ دارالمعرفه، ص ۹۴۷
- «هر که فرد سوگواری را تسلّی دهد، (اجری) همانند اجر او دارد.»
- بحار الأنوار: ۸۲ / ۹۴ / ۴۶ منتخب میزان الحکمة: ۳۸۰
- «هر کس همواره به مسجد رود، به هشت چیز دست یابد: آیهای محکم، یا فریضهای انجام یافته، یا سنّتی برپا داشته شده، یا دانشی نو، یا برادری سودمند، یا سخنی هدایتگر، یا بازدارندهای از تباهی، و ترک گناه و یا شرم از مردمان.»
- به روایت حسین بن علی، بحارالانوار، ۳/۸۱
- «هر سخنی در مسجد، بیهوده است، جز [قرائت] قرآن و ذکر خداوند عزوجل و از خیر پرسیدن یا خیر رساندن.»
- الفردوس: ج ۳ ص ۲۵۸ ح ۴۷۶۴ عن أبی هریرة، کنز العمّال: ج ۷ ص ۶۷۱ ح ۲۰۸۴۰
- «هر گاه یکی از شما وارد مسجد شد، پیش از این که بنشیند، دو رکعت نماز بگزارد.»
- صحیح البخاری: ج ۱ ص ۱۷۰ ح ۴۳۳، صحیح مسلم: ج ۱ ص ۴۹۵ ح ۶۹، سنن النسائی: ج ۲ ص ۵۳، مسند ابن حنبل: ج ۸ ص ۳۷۲ ح ۲۲۶۴۱ کلّها عن أبی قتادة، کنز العمّال: ج ۷ ص ۶۵۸ ح ۲۰۷۷۶
- «هر یک از شما که وارد مسجد میشود، بر پیامبر سلام کند و بگوید: «خداوندا! درهای رحمتت را به رویم بگشا»، و زمانی که بیرون میرود، بگوید: «خداوندا! از تو از فضلت درخواست میکنم».
- سنن أبی داوود: ج ۱ ص ۱۲۶ ح ۴۶۵، سنن الدارمی: ج ۱ ص ۳۴۵ ح ۱۳۶۶، السنن الکبری: ج ۲ ص ۶۱۹ ح ۴۳۱۹ کلّها عن أبی حمید أو أبی اُسید الأنصاری، سنن ابن ماجة: ج ۱ ص ۲۵۴ ح ۷۷۲ عن أبی حمید الساعدی، کنز العمّال: ج ۷ ص ۶۵۷ ح ۲۰۷۷۳؛ تهذیب الأحکام: ج ۳ ص ۲۶۳ ح ۷۴۵ عن عبد اللّه بن الحسن، الأمالی للطوسی: ص ۵۹۶ ح ۱۲۳۷ عن الإمام علیّ علیه السلام وکلاهما نحوه، بحار الأنوار: ج ۸۴ ص ۲۶ ح ۲۰ .
- «هر که از برادر خود گناهی بداند و آن را بپوشاند، خداوند در روز قیامت گناهان او را بپوشاند.»
- نهج الفصاحه
- «هیچ کار خیری را ریاکارانه انجام نده، و هیچ کار خیری را از روی حیا ترک نکن.»
- بحار الانوار ، ج ۶۸ ، ص ۱۵۴
- «هیچ مسلمانی را نترسانید، که ترساندنِ مسلمان، ستمی بزرگ است.»
- کنز العمّال ، ۴۳۷۰۹
ی
[ویرایش]- «یک ساعت تفکّر، از هفتاد سال عبادت بهتر است.»
- کنز العمال، ج ۱۵، ص ۶۴۶
درباره
[ویرا��ش]از او دربارهٔ دیگران
[ویرایش]- «من نزدیک ترینِ مردم به عیسی هستم، پیامبران دارای ایمان واحد و شریعتهای گوناگون هستند، میانِ من و عیسی پیامبری نبود.»
- صحیح مسلم، کتابِ الفضائل، برگرفته از نشرِ دارالمعرفه، ص ۱۰۹۴
- دربارهٔ علی ابن ابیطالب: «ای علی ، تو برای من به مانند هاورن برای موسی هستی.»
- صحیح مسلم، برگرفته از نشرِ دارالمعرفه، ص ۱۱۱۱
- «حسین از من است و من از حسینم هر که حسین را دوست بدارد خداوند دوستش دارد.»
- «همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است»
دربارهٔ او
[ویرایش]- «دوست محمد ﷺ کسی است که خدا را اطاعت کند هرچند نسبش به محمد ﷺ نرسد، و دشمن محمد ﷺ کسی است که خدا را نافرمانی کند هرچند خویشاوند نزدیک محمد باشد .»
- «بگو ای مردم من پیامبر الهی به سوی همه شما هستم، همان [خدایی] که فرمانروایی آسمانها و زمین از آن اوست، خدایی جز او نیست، که زنده میدارد و میمیراند، پس به خداوند و فرستادهاش، پیامبر امی، که به خدا و کلمات او ایمان دارد، ایمان بیاورید، و از او پیروی کنید باشد که هدایت یابید.[۱۰]
- «او را باید منجی بشریت خواند. باور دارم که اگر مردی مثل او حاکمی در عصر جدید میشد، برای حل مشکلاتش از صلح و دوستی استفاده میکرد. او عالی ترین مردی بود که روی زمین پا گذاشته است. او به دین دعوت کرد. یک تمدن را پایهگذاری کرد. ملتی را بنا نهاد. اخلاق را نهادینه کرد. اجتماعی زنده و قدرتمند ایجاد کرد تا آموزشهای او را به صحنة عمل آورند و دنیای تفکر و رفتار انسانی را برای همیشه و به طور کامل منقلب کرد. نام او «محمد» است. در سال ۵۷۰ بعد از میلاد، در عربستان چشم به جهان گشود. رسالت خود برای دعوت به دین راستین (اسلام) را در سال چهلم عمر خود آغاز کرد و در شصت و سومین سال عمرش با جهان وداع گفت. در مدت کوتاه ۲۳ سال از پیامبری اش به پرستش خدای یگانه رهنمون شد. وی مردم را از جنگ و نزاعهای قبیلهای رهانید و به اتحاد و همبستگی ملی رسانید. او در این مدت، مردم را از هرزگی و مستی به اعتدال و پرهیزکاری، از بیقانونی به زندگی نظاممند، و از تباهی به بالاترین معیارهای تعالی اخلاقی هدایت کرد. تاریخ بشری چنین دگرگونی کامل را از جانب یک شخص یا در مکان دیگر قبل از پیامبر یا پس از او نشناخته است...»
- «شخص شخیص پیامبر اسلام سزاوار همه گونه احترام و اکرام میباشد. شریعت پیغمبر اسلام به علت توافق آن با عقل و حکمت در آینده عالمگیر خواهد شد.»
- «جالب است بدانید که بهترین کسی که امروزه بدون هیچ چون و چرایی، در قلب میلیونها انسان جا گرفته، «محمد» است. از اینجا من متقاعد شدهام که این شمشیر نبود که در آن روزها مردم زیادی را تسلیم اسلام کرد. «محمد» سخت ساده زیست بود. مثل دیگر پیامبران متقی بود. به شدت امانتدار بود. از خودگذشتگی شدید نسبت به دوستان و پیروان، جسارت، بی باکی و توکل مطلق به خدا در رسالت شخصی، از ویژگیهای محمد۹ بود. قبل از این ویژگیها او به هیچ وجه از شمشیر برای برداشتن سدهای جلوی راه خود استفاده نمیکرد ... حیات شخص پیامبر اسلام به نوبه خود نشانه و سرمشق بارزی برای رد فلسفه عنف و اجبار در امر مذهب میباشد.»
- «مذهبی که پیامبر اسلام تبلیغ میکرد به واسطه سادگی و راستی و درستی آن و دارا بودن طعم دموکراسی و برابری، مورد استقبال تودههای کشورهای مجاور شد.»
- «محمد بیگمان مردی بسیار بزرگ بود. وی جهانگشایی توانا، قانونگذاری خردمند، سلطانی دادگر و پیامبری پرهیزگار بود. او بزرگترین نقشی را که ممکن بود در مقابل چشمان مردم عادی ایفا کند در روی زمین ایفا کرد.»
- محمد، معجزه شرق بود؛ زيرا دينش داراي آموزه هاي بزرگي بود. اخلاقش برجسته بود و رفتاري پسنديده داشت.
- اسلام (ص) پیروی و تقلید کرد، رفتار و سلوک بنیانگذار مسیحیت تاثیر زیادی بر زندگی روزمره پیروانش نداشته است؛ علاوه بر آن بنیانگذار هیچ مذهبی به اندازه رسول گرامی اسلام (ص) منحصر به فرد و ممتاز نیست.»
- «گرچه ما به ادیان آسمانی عقیده نداریم، ولی آیین محمد و تعالیم او دو نمونه اجتماعی برای زندگی بشریت است. بنابراین اعتراف میکنیم که ظهور دین او و احکام خردمندانهاش بزرگ و با ارزش میباشد و به همین جهت از پذیرش تعالیم محمد بینیاز نیستیم.»
- پیرسیمون لاپلاس (منجم و ریاضیدان فرانسوی در قرن ۱۸ و ۱۹ میلادی)،[۱۶]
- «اسلام تنها دینی است که هر بشر شرافتمند میتواند به داشتن آن افتخار ورزد... تنها دینی است که من دریافتهام و بارها گفتهام که آنچه از سرّ خلقت آگاه است و با راز آفرینش آشنا و همه جا با تمدن همراه است، دین اسلام میباشد.»
- هربرت جرج ولز (منجم و ریاضیدان فرانسوی در قرن ۱۸ و ۱۹ میلادی)،[۱۷]
- «کمی بیشتر از یک سال، او در واقع فرمانروای معنوی، رسمی و دنیوی مدینه شد و دستانش بر اهرمی برای به لرزه درآوردن جهان.»
- جان آستین، در کتابش :محمد، پیامبرِ خدا
- «قرآن، ما را مجذوب میکند و به شگفت میآورد و سرانجام به تعظیم و احترام بر میانگیزد.»
- «انتخاب محمد در صدر فهرست تأثیرگذارترین شخص جهان شاید برخی خوانندگان را شگفت زده کند و ممکن است از سوی دیگران مورد پرسش قرار بگیرد، اما او تنها انسان در تاریخ بود که در هر دو سطح دینی و سکولار به طور فوق العادهای موفق بود. ممکن است محتمل از این باشد که نفوذ نسبی محمد در تاریخ اسلام عظیم تر از نفوذ ترکیبی عیسی مسیح و سنت پل در مسیحیت است. علاوه بر این محمد (برخلاف مسیح) به همان اندازه که یک رهبر مذهبی بود یک سکولار هم بود. در واقع به عنوان نیروی محرک در پشت فتوحات عرب، شاید او به خوبی به عنوان تأثیرگذارترین رهبر سیاسی در تمام دوران رتبه دهی شود. این همان ترکیب بی نظیر نفوذ سکولار و مذهبی است، که احساس میکنم، حق محمد است که به عنوان تأثیرگذارترین چهره در تاریخ بشریت در نظر گرفته شود.
- «اگر به میزان اثر این مرد بزرگ در مردم بسنجیم باید بگوییم که محمد از بزرگترین بزرگان تاریخ انسانی است. وی درصدد بود سطح معلومات و اخلاق قومی را که از فرط گرمای هوا و خشکی صحرا به تاریکی توحش افتاده بودند، اوج دهد، در این زمینه توفیقی یافت که از توف��قات تمام مصلحان جهان بیشتر بود. کمتر کسی را جز او میتوان یافت که همه آرزوهای خود را در راه دین انجام داده باشد، زیرا به دین اعتقاد داشت. محمد از قبایل بتپرست و پراکنده در صحرا امتی واحد به وجود آورد. برتر و بالاتر از دین یهود و دین مسیح و دین قدیم عربستان آیینی ساده و دینی روشن و نیرومند با معنویاتی که اساس آن شجاعت قومی بود پدید آورد، که در طی یک نسل در یک صد معرکه نظامی پیروز شد و در مدت یک قرن یک امپراتوری عظیم و پهناور به وجود آورد و در روزگار ما نیروی مهمی است که بر یک نیمه جهان نفوذ دارد.»
- محال است کسی که سیره و سیره پیامبر عظیم الشأن عربستان را میشناسد و به تعالیم و نحوه زندگی او میشناسد، غیر از احترام به این پیامبر عظیم الشأن، یکی از پیامبران بزرگوار، احساس کند. و اگرچه آنچه با شما به اشتراک میگذارم احتمالاً چیزهای زیادی را بیان میکند که بسیاری از مردم قبلاً شخصاً میدانند، هر بار که دوباره آن را میخوانم، نوع جدیدی از تحسین و احترام جدید را نسبت به این معلم و پیامبر بزرگوار و توانا عرب احساس میکنم.»
- آنی بسانت دانشمند بریتانیایی،(زندگی و تعالیم محمد، مدرس، 1932)
- چگونه یک مرد[=محمد]، تک و تنها مى تواند قبایل در حال جنگ را با هم متحد کند و از عرب هاى بادیه نشین سرگردان، مقتدرترین حکومت بسازد و در کمتر از دو دهه، امتى متمدن را به وجود آورد.
- توماس کارلایل،مورخ و فیلسوف انگلیسی
- «بیشتر همّ پیامبر صرف جلوگیری از برخوردهای وحشیانه گردید؛ زیرا لغت اسلام که به معنای تسلیم بودن در برابر خداوند است، از ریشه «سلام» به معنای «صلح» گرفته شدهاست. حضرت محمد مرد جهاد بود، ولی یک صلح طلب واقعی هم بود؛ زیرا جان و اعتقاد نزدیکترین یاران خود را در جریان صلح با مکه به گرو گذاشت تا این اتحاد بدون خونریزی به انجام رسد. او به جای خونریزی و قتلعام، در فکر مذاکره و صلح بود. آگاهی از داستان واقعی زندگی محمد در این مقطع خطرناک تاریخ بشری، لازم است و نباید اجازه داد که متعصبین خیره سر با تحریف زندگی پیامبر به نفع خود از آن استفاده کنند. انسان غربی معاصر از داستان زندگی آن حضرت، مسائل بسیار مهمتری را برای هدایت خود در این دنیای متغیر باید بیاموزد.»
- «اگر بزرگی هدف، کم بودن ابزار و رسیدن به نتایج شگفتانگیز، سه محور سنجش هوش بشری باشد، چه کسی ادعای مقایسه بزرگ مردان تاریخ کنونی را با «محمد» دارد؟ نامآورترین مردمان فقط ارتش، قوانین و فرمانرواییها را ایجاد کردهاند. اگر نگوییم آنچه بنیاد نهادهاند، چیزی نیست، باید گفت: چیزی بیشتر از قدرت مادی که غالباً در چشم به هم زدنی فرو میپاشد، ایجاد نکردهاند.
- این مرد نه فقط ارتشها، قوانین، فرمانروایی، مردمان و سلسلهها، بلکه میلیونها نفر؛ یعنی یک سوم از ساکنان این جهان و حتی بیشتر از آن را حرکت داد. او پرستشگاهها، خدایان، ادیان، عقاید، اندیشهها و نفوس را متحوّل کرد. صبر او در پیروزی، بلند همتی او که تماماً در جهت یک عقیده بود، نه نوعی تلاش برای فرمانروایی، نمازهای بینهایت او، زمزمههای سرّی او با خدا، مرگ او و پیروزی او بعد از مرگ، نشانه ایمانی راسخ است. محمد یک معلم مذهبی، یک مصلح اجتماعی، یک رهبر اخلاقی معنوی، تجسم بزرگ اجرایی کردن امور، دوستی با وفا، همنشینی زیبا، شوهری علاقهمند و پدری با محبت بود. همه را با هم داشت. مرد دیگری در تاریخ نیست که در هر کدام از این جنبههای مختلف زندگی، بر او برتری یابد یا با او برابری کند. فقط آن شخصیت نوعدوست بود که چنین کمالات باورنکردنی را در خود جمع کرده بود.»
- «مسیح (ع) با خُلق فراگیر خود و محمد(ص) با دعوت عام خویش انبیائی بودند که پیروان آنان مرز زبان و نژاد و رنگ و خون و خوی را در نوردیدند و جهان را موحد ساختند.»
- حسن روحانی پیام او به مناسبت میلاد حضرت عیسی به مسیحیان، 2014 [۲۲]
- «احمدِِ مرسل آن چراغ جهان/رحمت عالم آشکار و نهان//آمد اندر جهان جان هرکس/جان جانها محمّد آمد و بس...»
- «همه راهها بر خلق بسته است مگر بر راه محمد علیه السلام رود که هر که حافظ قرآن نباشد و حدیث پیغامبر ننوشته باشد بوی اقتدا مکنید زیرا که علم به کتاب و سنت باز بسته است.»
- جنید بغدادی از تذکرة الأولیاء ، عطار نیشابوری ، بخش«ذکرِ جنید بغدادی»
- «صوفی آنست که دل او چون دل ابراهیم سلامت یافته بود از دوستی دنیا و بجای آرنده فرمان خدای بود و تسلیم او تسلیم اسمعیل و اندوه او اندوه داود و فقر او فقر عیسی و صبر او صبر ایوب و شوق او شوق موسی در وقت مناجات و اخلاص او اخلاص محمد ﷺ.»
- جنید بغدادی از تذکرة الأولیاء ، عطار نیشابوری ، بخش«ذکرِ جنید بغدادی»
- «باید بتوانیم با رجوع به منابع فکری و هویت ذهنی و فکری و شخصیت یک انسان برجسته، او را کشف کنیم و درک کنیم که اگر امروز بود چه می گفت و چه می کرد. این درباره اسلام و پیامبر اکرم (ص) نیز مطرح است. پیامبر (ص) الگوست و باید سرمشق باشد. طبعا ایشان در دوره ای زندگی کرده اند و ورای آن شخصیت فرازمینی خود و اتصالی که با عالم معنا داشته، به عنوان یک انسان متعالی سخنانی گفته و رفتاری داشته اند که در زمان خاص خود بوده و امروز باید بتوانیم با رجوع به عمق شخصیت ایشان، درک کنیم که اگر در این دوره بودند چه می کردند.»
- محمد خاتمی ۶ دسامبر ۲۰۱۴/ ۱۵ آذر ۱۳۹۴؛ «در بازدید از موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر» [۲۴]
شعر
[ویرایش]- از عطار نیشابوری: اشاره به هم نامی او با پیامبر و درخواست شفاعت.[۲۵]
از گنه رویم نگردانی سیاه | حقِّ هم نامی من داری نگاه؟ |
خواجهٔ دنیا و دین گنج وفا | صدر و بدر هر دو عالم مصطفی | |
آفتاب شرع و دریای یقین | نور عالم رحمة للعالمین | |
جان پاکان خاک جان پاک او | جان رها کن آفرینش خاک او | |
خواجهٔ کونین و سلطان همه | آفتاب جان و ایمان همه | |
صاحب معراج و صدر کاینات | سایهٔ حق خواجهٔ خورشید ذات | |
هر دو عالم بستهٔ فتراک او | عرش و کرسی قبله کرده خاک او | |
پیشوای این جهان و آن جهان | مقتدای آشکارا و نهان | |
مهترین و بهترین انبیا | رهنمای اصفیا و اولیا | |
مهدی اسلام و هادی سبل | مفتی غیب و امام جز و کل | |
خواجهای کز هرچه گویم بیش بود | در همه چیز از همه در پیش بود... |
ترا دانش و دین رهاند درست | در رستگاری ببایدت جست | |
وگر دل نخواهی که باشد نژند | نخواهی که دایم بوی مستمند | |
به گفتار پیغمبرت راه جوی | دل از تیرگیها بدین آب شوی | |
اگر چشم داری به دیگر سرای | به نزد نبی و علی گیر جای | |
گرت زین بد آید گناه منست | چنین است و این دین و راه منست | |
برین زادم و هم برین بگذرم | چنان دان که خاک پی حیدرم... |
ماه فروماند از جمال محمد | سرو نباشد به اعتدال محمد | |
سرو نباشد به اعتدال محمد | در نظر قدر با کمال محمد .... |
نوشتارهای وابسته
[ویرایش]پانویس و منابع
[ویرایش]در پروژههای خواهر میتوانید در مورد محمد اطلاعات بیشتری پیدا کنید.
در میان واژهها از ویکیواژه
در میان کتابها از ویکینسک
در میان متون از ویکینبشته
در میان تصویرها و رسانهها از ویکیانبار
در میان خبرها از ویکیگزارش
در میان گونهها از ویکیگونه
- ↑ https://hawzah.net/fa/Magazine/View/2689/3869/29058
- ↑ http://fatwa.islamweb.net/fatwa/index.php?page=showfatwa&Option=FatwaId&Id=173733
- ↑ http://ganjoor.net/sanaee/tariq/sh25/
- ↑ http://fatwa.islamweb.net/fatwa/index.php?page=showfatwa&Option=FatwaId&lang=A&Id=34979
- ↑ https://sunnah.com/bukhari:3688
- ↑ https://al-hadees.com/hadees-details/bukhari/3688
- ↑ http://www.bayynat.ir/index/?state=es&gid=49
- ↑ میزان الحکمه، محمدی ری شهری
- ↑ میزان الحکمه، محمدی ری شهری
- ↑ http://www.parsquran.com/data/showall.php?sura=7&ayat=۱۵۸&user=far&lang=far ترجمه خرمشاهی
- ↑ ماهنامه سیاحت غرب، ش 38، پیامبر اعظم از نگاه متفکران غربی، حسین پاشا.
- ↑ دکتر گوستاو لوبون، اسلام و عرب، ص ۱۵۴ و ۱۵۹
- ↑ اسلامشناسی غرب، ص ۳۶.
- ↑ نگاهی به تاریخ جهان.
- ↑ اسلام از نظر ولتر، ص ۲۸ و ۵۳ .
- ↑ مجله مکتب اسلام، اردیبهشت ۱۳۵۲، ص ۶۹ .
- ↑ ر.
- ↑ دیوان شرقی و غربی
- ↑ پنج گام دین، ص ۱۸۵.
- ↑ زندگینامه پیامبر اسلام، کارن آرمسترانگ، مترجم: کیانوش حشمتی، انتشارات حکمت
- ↑ ماهنامه سیاحت غرب، ش ۳۸، پیامبر اعظم از نگاه متفکران غربی، حسین پاشا
- ↑ http://rouhani.ir/event.php?event_id=229
- ↑ http://ganjoor.net/sanaee/hadighe/hdgh03/sh1/
- ↑ «امام موسی صدر الگویی است که امروز بیش از دیروز به او نیاز داریم». وبسایت سید محمد خاتمی. ۱۵ آذر ۱۳۹۴.
- ↑ http://ganjoor.net/attar/manteghotteyr/naat/sh1
- ↑ http://ganjoor.net/attar/manteghotteyr/naat/sh1/
- ↑ ganjoor.net/ferdousi/shahname/aghaz/sh7/
- ↑ http://ganjoor.net/saadi/mavaez/ghasides/sh16/