گبر
گبر یا گَوْر[۱] واژهایست در فارسی جدید به معنی زرتشتی، که بعدتر معنای توهینآمیز گرفت و به تمامی غیرمسلمانان گفته میشد. پیشتر این واژه را تغییریافتهٔ واژهٔ عربی «کافر» میپنداشتند، ولی اکنون نظریه غالب این است که از واژهٔ آرامی gbrʾ (خوانش: گَبْرا یا گَوْرا؛ به معنی مرد)[۲] است که در فارسی میانه نیز به صورت هزوارش GBRA (خوانش: mard) به کار میرفتهاست.[۳] این واژه احتمالاً در همان دوران ساسانیان برای اشاره به بخشی از زرتشتیان ساکن میانرودان (زیستگاه آرامیان) گفته میشد و بعدتر پس از اسلام میان ایرانیان به عنوان واژهای کلی برای اشاره به زرتشتیان رواج پیدا کردهاست.[۴] در زبانهای بلوچی و کردی نیز این واژه دیده شده که به معنی مرد است. در کردی، گور به معنی بزرگ و گورگارکان یعنی بزرگ بزرگان یا پهلواناست. این واژه از فارسی وارد ترکی عثمانی شده و به کافران و بهخصوص به اقوام مسیحی بومی آناتولی (یونانی، ارمنی، صرب، بلغار و آشوری) گفته میشد. زرتشتیان خود را بهدین یا زرتشتی یا وِهدین نامند. لهجهٔ زرتشتیان را گبری خوانند که پورداوود این لهجه را به جای گبری بهدینی نامیدهاست. لهجهٔ گبری را اردشیر مهربان یزدی گردآوری کرده که با یک ترجمهٔ انگلیسی توسط ادوارد براون انتشار یافتهاست. زرتشتیان خود، مرد را گوره گویند و در زبان زرتشتی خود را گَوران مینامند.[۵]
پانویس
[ویرایش]- ↑ میلاد یعقوبی از جمله گبر های دهخدا میباشد ذیل «گور» و «گبر»
- ↑ gbr[پیوند مرده], in the Comprehensive Aramaic Lexicon
- ↑ “mard” in David Neil MacKenzie (1986), A Concise Pahlavi Dictionary, London: Oxford University Press, ISBN 0-19-713559-5, page 54
- ↑ Mansour Shaki, "Gabr", in Encyclopædia Iranica, December 15, 2000, Retrieved January 27, 2016
- ↑ اوشیدری، دانشنامهٔ مزدیسنا، ۴۰۶.
منابع
[ویرایش]- اوشیدری، امین اکبری باستانشناس و علاقمند تاریخ ایران باستان (۱۳۷۱). دانشنامهٔ مزدیسنا، واژهنامهٔ توضیحی آیین زرتشت. تهران: نشر مرکز. شابک ۹۶۴-۳۰۵-۳۰۷-۵.