گتسبی بزرگ
نویسنده(ها) | اف. اسکات فیتزجرالد |
---|---|
طراح جلد | فرانسیس کوگات |
کشور | ایالات متحده |
زبان | انگلیسی |
گونه(های) ادبی | تراژدی |
انتشار | ۱۰ آوریل ۱۹۲۵ |
ناشر | چارلز اسکریبنرز سانز |
گونه رسانه | چاپی (گالینگور و شومیز) |
پس از | زیبا و ملعون (۱۹۲۲) |
پیش از | لطیف است شب (۱۹۳۴) |
متن | گتسبی بزرگ در ویکینبشته |
گتسبی بزرگ (انگلیسی: The Great Gatsby) رمانی نوشتهٔ نویسندهٔ آمریکایی، اف. اسکات فیتزجرالد است که در سال ۱۹۲۵ منتشر شد. این رمان که داستان آن در عصر جاز در لانگ آیلند، در نزدیکی نیویورک رخ میدهد، روابط متقابل نیک کاراوی، راوی اولشخص داستان با جی گتسبی، میلیونر مرموز و فکر همیشگی گتسبی برای پیوستن دوباره به معشوقهٔ سابقش، دیزی بیوکنن را شرح میدهد.
این رمان الهامی از رابطهای عاشقانه در جوانی فیتزجرالد با جینورا کینگِ مهمانیرو و مهمانیهای آشوبگرانهٔ نورث شور لانگ آیلند بود که در سال ۱۹۲۲ در آنها شرکت میکرد. فیتزجرالد بهدنبال نقلمکان به ریویرای فرانسه، پیشنویسی از رمان را در سال ۱۹۲۴ کامل کرد. او پیشنویس را برای ویراستارش، مکسول پرکینز فرستاد که فیتزجرالد را متقاعد کرد تا این اثر را در زمستان پیش رو اصلاح کند. فیتزجرالد پس از بازبینیها از متن، راضی اما درمورد اسم کتاب مردد بود و چندین عنوان را برای گزینش در نظر گرفت. طرح روی جلد فرانسیس کوگات فیتزجرالد را بسیار تحتتأثیر قرار داد و جنبههایی از آن را در رمان گنجاند. این رمان از نه فصل تشکیل شده است. شخصیت گتسبی در آغاز رازآلود است و بهمرور، گذشتهٔ توأم با دروغ و واقعیت وی بهکمک زندگینامه و خودزندگینامه آشکار میشود. نیک کاراوی که یکی از شخصیتهای اصلی این رمان است، همزمان روایت آن را نیز برعهده دارد و سعی میکند تا این کار را بیطرفانه انجام دهد.
انتشارات اسکرینبرز گتسبی بزرگ را در آوریل ۱۹۲۵ منتشر کرد. پس از انتشار، نقادان بهطور کلی نقدهای مطلوبی دربارهٔ این رمان نوشتند؛ با این حال، برخی از آنها معتقد بودند که این اثر با تلاشهای قبلی فیتزجرالد برابری نمیکند. گتسبی در مقایسه با رمانهای قبلی او، شکستی تجاری بود و انتظارات مالی فیتزجرالد برآورده نشد. هنگامی که این نویسنده در سال ۱۹۴۰ درگذشت، خودش را ناکام و این اثر را فراموششده تصور میکرد. شورای کتابها در زمان جنگ، در جریان جنگ جهانی دوم با توزیع نسخههای رایگان گتسبی بزرگ بین سربازان آمریکایی باعث محبوبیت رمان شد و این موضوع بررسیهای مجدد انتقادی و دانشگاهی را در پی داشت. این رمان دستکم به ۴۲ زبان مختلف، از جمله فارسی ترجمه شده است. نخستین ترجمه از گتسبی بزرگ در ایران، برگردانی از کریم امامی بود که به پیشنهاد مؤسسهٔ انتشارات فرانکلین انجام و در سال ۱۳۴۴ با عنوان طلا و خاکستر از سوی شرکت انتشارات سیروید منتشر شد. در دههٔ ۱۳۹۰ بازترجمههای متعددی از این رمان در ایران انتشار یافت. رضا رضایی یکی از مترجمهایی است که این اثر را بار دیگر ترجمه و نشر ماهی آن را در سال ۱۳۹۵ منتشر کرده است.
دانشوران معاصر بر تلقی رمان از طبقهٔ اجتماعی، وارثان در مقابل نودولتان، نژاد و دفاع از محیط زیست و نگرش بدبینانهٔ آن نسبت به رؤیای آمریکایی تأکید دارند. یکی از بخشهای مصرانهٔ نقدها، ادعای کلیشههای یهودستیزانه است. بر اساس این رمان اقتباسهای صحنهای، سینمایی و تلویزیونی متعددی ساخته شده است. همچنین این رمان در قالب رمانهای گرافیکی، برنامههای رادیویی و بازیهای ویدئویی نیز اقتباس شده است.
زمینه تاریخی و زندگینامهای
[ویرایش]گتسبی بزرگ که در لانگ آیلندِ پُررونقِ سال ۱۹۲۲ رخ میدهد، تاریخ اجتماعی انتقادی از آمریکای دوران ممنوعیت الکل در عصر جاز را فراهم میکند.[الف] روایت داستانی اف. اسکات فیتزجرالد بهطور کامل آن دوران را که به موسیقی جاز،[۲] رونق اقتصادی،[۳] فرهنگ فلاپر،[۴] آداب لیبرتین،[۵] جوانان سرکش[۶] و بارهای مخفیِ[b][ب] فراگیرش شناخته میشود، به تصویر میکشد. فیتزجرالد از بسیاری از این تحولات اجتماعیِ دههٔ ۱۹۲۰ برای بیان داستان خود استفاده میکند؛ از جزئیات ساده مانند عشقبازی[c] داخل اتومبیلها گرفته تا درونمایههای گستردهتر همچون قاچاق نوشیدنیهای الکلی[d] که منبع غیرقانونی ثروت گتسبی است.[۸]
فیتزجرالد لذتگرایی جامعهٔ عصر جاز را با قرار دادن روندِ پیرنگی بازگوپذیر در درون بافت تاریخیِ خشنترین و پُرزَرقوبَرقترین دورانِ تاریخ آمریکا منتقل میکند.[۹] از نگاه فیتزجرالد، این دوره نمایانگر دوران آسانگیری اخلاقی بود که آمریکاییها در هر سنی از هنجارهای اجتماعیِ رایج سرخورده شدند و معتاد خوشگذرانی بودند.[۱۰] فیتزجرالد، خودش دوسوگرایی مشخصی نسبت به عصر جاز داشت؛ دورانی که بعدها درونمایههای آن را بازتابندهٔ رویدادهای زندگی خود میدانست.[۱۱]
گتسبی بزرگ رویدادهای مختلف در جوانیِ فیتزجرالد را منعکس میکند.[۱۲] او مردی جوان اهل مینهسوتا در غرب میانه بود. مانند راوی رمان که به دانشگاه ییل رفت، او نیز در دانشگاه پرینستون، یکی دیگر از دانشگاههای آیوی لیگ تحصیل کرد.[۱۳] فیتزجرالد ۱۹ ساله در آنجا با جینورا کینگ،[e] مهمانیرو[پ] ۱۶ ساله آشنا و عمیقاً عاشق شد.[۱۵] اگرچه جینورا دیوانهوار عاشق او بود[۱۶] اما خانوادهٔ طراز اول کینگ آشکارا از خواستگاری فیتزجرالد از دخترشان بهدلیل وضعیت اجتماعیاش جلوگیری کردند و ظاهراً پدرش به او گفت: «پسرهای فقیر نباید به فکر ازدواج با دخترهای پولدار باشند.»[۱۷]
فیتزجرالدِ مستعدِ خودکشی، زمانی که خانوادهٔ کینگ خواستگار دخترشان را بهدلیل فقدان چشمانداز مالی او رد کردند، در میانهٔ جنگ جهانی اول در ارتش ایالات متحده نامنویسی کرد و بهعنوان ستوان دوم[f] مأموریت یافت.[۱۸] او درحالیکه در انتظار آرایش قشون در جبههٔ غربی بود و امید داشت تا در پیکار بمیرد،[۱۹] در کمپ شریدان در مانتگامری مستقر بود و در آنجا با زلدا سایر، دختر زیبای جنوبی ۱۷ ساله آشنا شد.[۲۰] در همان زمان بود که داستان خودپرستهای رمانتیک[g] را برای انتشارات اسکریبنرز فرستاد اما آن را رد کردند.[۲۱] وقتی فیتزجرالد مطلع شد که جینورا با تاجر ثروتمند شیکاگویی، ویلیام «بیل» میچل[h] ازدواج کرده است، از زلدا خواست تا با او ازدواج کند.[۲۲] زلدا موافقت کرد اما ازدواجشان را عقب انداخت تا زمانی که وضعیت مالی فیتزجرالد مساعد شد.[۲۳] ازاینرو فیتزجرالد مانند جی گتسبی است؛ هنگامی که بهعنوان افسر نظامی، دور از خانه مستقر بود، نامزد کرد و سپس بهدنبال ثروت هنگفتی بود تا سبک زندگیای را که نامزدش به آن عادت کرده بود، فراهم کند.[ت][۲۶]
فیتزجرالد توانست با بازنویسی خودپرستهای رمانتیک، به اینسوی بهشت برسد. او پیشنویس این رمان را در سپتامبر ۱۹۱۹ به اسکریبنرز تحویل داد و با آن موافقت کردند.[۲۷] همزمان، نشریههای دورهای همچون اسمارت سِت،[i] ستردی ایونینگ پست و اسکریبنرز مگزین[j] حق انتشار تعدادی از داستانهای فیتزجرالد، از جمله سر و شانهها[k] را خریداری کردند و درآمد این نویسنده افزایش یافت.[۲۸] آثار فیتزجرالد علاوه بر فروش ورای انتظار، تأثیرات فرهنگی نیز داشتند. اسکریبنرز به اصرار فیتزجرالد، اینسوی بهشت را با تیتر «رمانی دربارهٔ فلاپرها، نوشته شده برای فیلسوفها» تبلیغ میکرد که موجب فراگیری واژهٔ فلاپر شد و بهدنبالش، این نویسنده اولین مجموعهٔ داستان خود را نیز فلاپرها و فیلسوفها[l] نامید.[۲۹] او در آثارش از تمایلاتی مانند نوشیدن الکل، درآمیختن با یکدیگر و دنیاپرستی سخن میگفت و داستانهایش برگرفته از زندگی شخصی خودش بودند.[۳۰] پس از موفقیت بهعنوان نویسندهٔ داستان کوتاه و رماننویس، اسکات با زلدا در آوریل ۱۹۲۰ در نیویورک ازدواج کرد.[۳۱] فیتزجرالد پس از انتشار زیبا و ملعون در سال ۱۹۲۲، با تحسین نقادان و خوانندگان از سبک نویسندگیاش مواجه شد اما برخی دیگر مانند دوستش، جان پیل بیشاپ[m] در تواناییهای وی برای نوشتن رمانی بزرگ تردید داشتند. پیل بیشاپ معتقد بود که ایدههای فیتزجرالد بهمانند کاردستیهای مبتدیانهٔ کودکانه است که سروصدا دارند اما خیلی زود محو میشوند.[۳۲] فیتزجرالد عادت داشت که از آثارش انتقاد کند، نمیتوانست در نویسندگی منضبط باشد و علیرغم فروش بالای آثارش، بهدلیل ولخرجی بهدنبال درآمد بیشتر بود.[۳۳]
اسکات و زلدا در اواخر سال ۱۹۲۲ به گریت نک در لانگ آیلند نقلمکان کردند.[۳۴] در سالهای پرهیاهوی دههٔ ۱۹۲۰[n] و بهدنبال اعلام ممنوعیت الکل در ایالات متحده، قاچاقچیهای نوشیدنیهای الکلی آبجو و نوشیدنیهای تقطیری را بهصورت زیرزمینی میساختند و به شکلهای گوناگون عرضه میکردند. برخی از افراد در لانگ آیلند بارهایی مخفی در زیرزمین خانهشان ساخته بودند و ملکهای خصوصی بزرگ منطقه نیز پیش از ممنوعیت، الکل انبار کرده بودند تا در مهمانیهای تجملاتی که میزبان آن بودند، استفاده شوند.[۳۵] فیتزجرالد علیرغم لذت بردن از محیط خاص لانگ آیلند، بیسروصدا با این مهمانیهای پرزرقوبرق مخالف بود[۳۶] و نمیتوانست با سبک زندگی افراد ثروتمند خو بگیرد.[۳۷] او درحالیکه تلاش میکرد تا از ثروتمندان الگوبرداری کند، سبک زندگی تجملاتی آنها را که توأم با امتیازات طبقاتی بود، نمیپسندید.[۳۸] اگرچه فیتزجرالد — مانند گتسبی — همیشه ثروتمندان را تحسین میکرد، با این حال از خشمی خفته نسبت به آنها برخوردار بود.[۳۹]
خلاصه داستان
[ویرایش]نیک کاراوی[o] از میدوِست به نیویورک نقلمکان میکند تا بهعنوان فروشندهٔ اوراق قرضه مشغول به کار شود. او بنگالویی را در وست اگ اجاره میکند و همسایهٔ شخص پولداری به نام گتسبی میشود که مهمانیهای مجللی را در ملک خود برگزار میکند. دیزی، عموزادهٔ نیک است که به همراه همسرش، تام بیوکنن[p] از شیکاگو به ایست اگ، شهرکی شیک و امروزی در آنسوی خلیج نقلمکان کردهاند. نیک یک سَرِ شب برای شام به خانهٔ خانوادهٔ بیوکنن میرود و در آنجا با جردن بیکر،[q] دوست دیزی و گلفباز آشنا میشود. هنگام خوردن شام، تلفن خانه زنگ میزند و پس از خروج تام و دیزی از اتاق، جردن به نیک میگوید تام معشوقهای به نام مرتل ویلسون[r] دارد که در درهٔ خاکستر زندگی میکند و گاهوبیگاه به تام زنگ میزند. نیک در راه بازگشت به خانه، گتسبی را در حال تماشای نوری سبز میبیند که از آنسوی خلیج میآید.
نیک تام را در قطاری به نیویورک همراهی میکند. آنها با مکانیک، جرج بی. ویلسون[s] دیدار میکنند که همسر مرتل است. پس از خروج از گاراژ، مرتل به نیک و تام ملحق میشود تا به آپارتمان کوچکی بروند که قرار است در آنجا مهمانی برگزار شود. این مهمانی وقتی به پایان میرسد که مرتل با صدای بلند اسم دیزی را به زبان میآورد، تام به صورتش سیلی میزند و بینی مرتل میشکند.
نیک که نظارهگر مهمانیهای پرزرقوبرق گتسبی است، دعوت رسمی برای شرکت در مهمانی را دریافت میکند. او در مهمانی مجلل گتسبی، شخص پولداری که هیچکس دقیقاً نمیداند این ثروت را از کجا آورده است، شرکت میکند. در آنجا جردن را میبیند و سپس با مردی روبهرو میشود که ادعا میکند گتسبی است. گتسبی سعی میکند با روایت قهرمانیهایش در جنگ و دوران آکسفورد، توجه نیک را جلب کند؛ چراکه قبلاً با دیزی رابطهای عاشقانه داشت و میخواهد با برگزاری مهمانیهای مجلل و البته با کمک نیک به دیزی نزدیک شود. جردن ماجرای آشنایی قبلی دیزی و گتسبی را برای نیک تعریف میکند. دیزی و گتسبی رابطهای پنهانی را آغاز میکنند و کمی بعد، تام متوجه این موضوع میشود.
مشاجرهای بین تام و گتسبی در سوئیت هتل پلازا شکل میگیرد که گتسبی به دیزی اصرار میکند تا بگوید هرگز تام را دوست نداشته است. دیزی در پاسخ میگوید تام و گتسبی را دوست دارد که باعث آشفتگی هر دوی آنها میشود. تام که از فعالیت گتسبی در قاچاق نوشیدنیهای الکلی آگاه شده است، این موضوع را علنی میکند و وقتی دیزی آن را میشنود، با وجود دلبستگی به گتسبی ترجیح میدهد تا در کنار همسرش بماند. در پایان، تام با تمسخر به گتسبی میگوید تا دیزی را با اتومبیل خودش به خانه ببرد، چون میداند که دیزی او را ترک نخواهد کرد.
در راه بازگشت به ایست اگ، حوالی گاراژ ویلسون تصادفی رخ میدهد که باعث کشته شدن مرتل میشود. اگرچه دیزی پشت فرمان اتومبیل گتسبی بود اما گتسبی میخواهد مسئولیت این تصادف را بر عهده بگیرد. از طرفی تام به همسر مرتل درمورد صاحب اصلی اتومبیل میگوید و جرج ویلسون تصور میکند که این شخص حتماً میتواند معشوق مرتل نیز باشد. جرجِ پریشان به خانه گتسبی میرود، او را در استخر خانهاش میکشد و بلافاصله خودکشی میکند. چند روز پس از قتل گتسبی، پدرش، هنری گتس[t] برای خاکسپاری فرزندش به آنجا میآید. سرانجام، نیک با این تصور که نمیتواند در شرق زندگی کند و از آنجا متنفر است، تصمیم میگیرد تا به میدوست برگردد.[ث] او پیش از بازگشت، برای آخرین بار به ملک گتسبی میرود و به نور سبزی که از انتهای لنگرگاه دیزی میتابید، نگاه میکند.
شخصیتهای اصلی
[ویرایش]- نیک کاراوی: دانشآموختهٔ ییل، اهل غرب میانه، کهنهسرباز جنگ جهانی اول و ساکن تازهوارد وست اگ، ۲۹ ساله (بعداً ۳۰ ساله) که نقش راوی اولشخص داستان را بر عهده دارد. او همسایهٔ گتسبی و فروشندهٔ اوراق قرضه است. کاراوی بیخیال و خوشبین است. با این حال خوشبینیاش با پیشرفت رمان، کمرنگ میشود.[۴۱]
- جی گتسبی (در اصل جیمز «جیمی» گتس): میلیونر جوان مرموز با ارتباطات تجاری مبهم (بعداً مشخص شد که در قاچاق نوشیدنیهای الکلی فعال است)، اصالتاً اهل داکوتای شمالی. گتسبی طی جنگ جهانی اول، زمانی که در جوانی بهعنوان افسر ارتش در کمپ تیلور[u] ارتش ایالات متحده، واقع در لوییویل مستقر بود، با عشق زندگی خود، دیزی بیوکنن آشنا شد. بعدها، پس از جنگ برای مدت کوتاهی در کالج ترینیتی[v] در انگلستان تحصیل کرد.[۴۲] ��هگفتهٔ زلدا همسر فیتزجرالد، او بخشی از شخصیت گتسبی را بر اساس همسایهٔ مرموزِ لانگ آیلندشان، ماکس گرلاخ[w] بنا کرد.[۴۳] گرلاخ کهنهسرباز ارتش بود و با تلاشهایش در قاچاق نوشیدنیهای الکلی به میلیونری خودساخته تبدیل شد و به استفاده از عبارت «کهنه رفیق» در نامههایش به فیتزجرالد علاقه داشت.[ج][۴۵]
- دیزی بیوکنن: سطحینگر، خودشیفته و نوواردِ[x][چ] جوان و مهمانیرو، اهل لوییویل که بهعنوان فلاپر شناخته شده است.[۴۷] او عموزادهٔ نیک و همسر تام بیوکنن است. دیزی پیش از ازدواج با تام، رابطهای عاشقانه با گتسبی داشت. انتخاب او بین گتسبی و تام یکی از کشمکشهای محوری رمان است. عشق و فکر همیشگیِ اف. اسکات فیتزجرالد به جینورا کینگ الهامبخش شخصیت دیزی شد.[۴۸]
- توماس «تام» بیوکنن: همسر دیزی و میلیونری که در ایست اگ زندگی میکند. تام مردی باابهت، دارای بدن عضلانی با صدایی خشن و رفتاری تحقیرآمی�� است.[۴۹] او ستارهٔ فوتبال در ییل بود و یکی از برترپنداران نژاد سفید است.[۵۰] در میان دیگر نمونههای ادبی،[ح] بیوکنن شباهت خاصی به ویلیام «بیل» میچل، تاجر شیکاگویی دارد که با جینورا کینگ ازدواج کرد. بیوکنن و میچل هر دو شیکاگویی بودند و به چوگان علاقه داشتند.[۵۲] همچنین بیوکنن مانند پدر جینورا، چارلز کینگ[y] که فیتزجرالد از او آزردهخاطر بود، مردی مستبد، دانشآموختهٔ ییل و بازیکن چوگان اهل لیک فورست است.[۵۳]
- جردن بیکر: گلفباز آماتور با رگههای طعنهزنی و رفتاری سرد، دوست دیرین دیزی. او در بیشتر قسمتهای رمان، دوستدختر نیک کاراوی است اما در پایان از هم جدا میشوند. اعتبارش بهدلیل شایعههایی مبنی بر تقلب در یک تورنمنت، مشکوک است که به شُهرتش از نظر اجتماعی و بهعنوان گلفباز آسیب زد. فیتزجرالد جردن را بر اساس دوست جینورا، ادیت کامینگز،[z][۵۴] گلفباز برتر آماتور بنا نهاده است که در مطبوعات بهعنوان «فلاپر فیروی» شناخته میشد.[۵۵] برخلاف جردن بیکر، کامینگز هرگز مشکوک به تقلب نبود.[۵۶] نام این شخصیت علاوه بر سوءاستفاده از نشانهای تجاری پرطرفدار اتومبیل، یعنی جردن موتور کار کمپانی[aa] و بیکر موتور وهیکل[ab] که هر دو شرکت در کلیولند مستقر بودند،[۵۷] همچنین کنایهای به شهرت «سریع» جردن و آزادی جدیدی است که به زنان آمریکا، بهویژه به فلاپرها در دههٔ ۱۹۲۰ تقدیم شد.[۵۸]
- جرج بی. ویلسون: مکانیک و صاحب گاراژ. همسرش، مرتل ویلسون و تام بیوکنن از او خوششان نمیآید و بیوکنن او را «مردی خِنگ که نمیداند زندهست یا مُرده» توصیف کرد.[۵۹] در پایان رمان، جرج با تصور اشتباه که گتسبی پشت فرمان خودرویی بود که مرتل را کشته است، ابتدا او را میکشد و سپس خودکشی میکند.[۶۰]
- مرتل ویلسون: همسر جرج و معشوقهٔ تام بیوکنن. مرتل که شور و نشاط چشمگیری دارد،[۶۱] ناامیدانه بهدنبال پناهگاهی برای نجات از ازدواج مأیوسکنندهٔ خود است.[۶۲] او بهطور تصادفی با خودروی گتسبی تصادف میکند و در جا کشته میشود. او به اشتباه فکر میکرد که تام رانندهٔ اتومبیل است و با این تصور به سمت آن میدود.[۶۳]
نگارش و انتشار
[ویرایش]فیتزجرالد خطوط کلی سومین رمان خود را در ژوئن ۱۹۲۲ ترسیم کرد.[۶۴] او دلش میخواست که اثر تازهاش بیعیب و در عین حال زیبا و ظریف باشد[۶۵] اما تولید پردردسر نمایشنامهٔ سبزیجات[ac] روند پیشرفتش را کُند کرد.[۶۶] در نهایت، نمایشنامه شکست خورد و او داستانهایی برای مجله نوشت تا بتواند قرضهای ناشی از تولید آن را بپردازد.[۶۷] «رؤیاهای زمستان» یکی از داستانهای فیتزجرالد در همین دوره است که آن را اولین تلاش خود برای ایدهٔ گتسبی توصیف کرد[۶۸] اما در کل، این داستانها را بیاهمیت میدانست.[۶۹] او بعدها به یکی از دوستانش گفت: «ایدهٔ کلی گتسبی درد و حرمان جوان تنگدستی است که نمیتواند با دختر پولداری ازدواج کند. این درونمایه بارها مطرح میشود، چون من آن را تجربه کردهام.»[۷۰]
فیتزجرالدها در اکتبر ۱۹۲۲، پس از تولد تنها فرزندشان، فرانسیس اسکات «اسکاتی» فیتزجرالد[ad] به گریت نک در لانگ آیلند نقلمکان کردند.[۷۱] رینگ لاردنر،[ae] نویسنده، لو فیلدز،[af] بازیگر و اد وین، کمدین از جمله همسایههای خانوادهٔ فیتزجرالد در گریت نک[۷۲] و برخلاف اهالی منهاست نک،[ag] جزو نودولتان بودند. منهاست نک در آن سوی خلیج، محل زندگی بسیاری از ثروتمندترین خانوادههای ریشهدار نیویورک بود.[۷۳] این مجاورت واقعی، ایدهٔ فیتزجرالد برای «وست اگ» و «ایست اگ» را پدیدآورد. در این رمان، گریت نک (کینگز پوینت) به شبهجزیرهٔ نوکیسههای وست اگ و پورت واشینگتن (سندز پوینت)[ah] به محل زندگی ثروتمندان قدیمی ایست اگ تبدیل شد.[۷۴] فیتزجرالد از برخی از عمارتهای گُلد کوست[ai] (نورث شور) مانند لندز اند،[aj] قلعهٔ اوهکا[ak] و برجهای بیکن[al] — که بعدها تخریب شد — برای املاک گتسبی الهام گرفت.[۷۵]
زمانی که فیتزجرالد در لانگ آیلند زندگی میکرد، ماکس گرلاخ همسایهٔ مرموز او بود.[خ][۷۹] گرلاخ که ظاهراً در آمریکا در خانوادهٔ مهاجر آلمانی به دنیا آمده است،[د] در طول جنگ جهانی اول یکی از سرگردهای نیروهای اعزامی آمریکا[an] بود و بعدها به قاچاقچی متمکنی تبدیل شد که شبیه میلیونرها در نیویورک زندگی میکرد.[۸۱] گرلاخ برای اینکه ثروتش را به رخ دیگران بکشد،[ذ] مهمانیهای مجلل برگزار میکرد،[۸۳] هیچوقت لباس تکراری نمیپوشید،[۸۴] همیشه تکیهکلام «کهنه رفیق» را به کار میبرد[۸۵] و درمورد خودش شایعهسازی میکرد؛ مثلاً میگفت که با قیصر آلمان قوموخویش است.[۸۶] این جزئیات درمورد گرلاخ، الهامبخش فیتزجرالد در خلق جی گتسبی شد.[۸۷]
روزنامههای روزانه در همین دورهٔ زمانی طی ماهها به شکل گستردهای پروندهٔ قتل هالز-میلز[ao] را پوشش دادند و این اتفاق که تقریباً به گوش بسیاری از مردم رسیده بود، ممکن است بر پیرنگ رمان فیتزجرالد تأثیر گذاشته باشد.[۸۸] این پرونده شامل قتل همزمان یک مرد و معشوقهاش در ۱۴ سپتامبر ۱۹۲۲، یعنی چند هفته پیش از ورود فیتزجرالد به گریت نک بود. دانشوران حدس میزنند که فیتزجرالد جنبههای خاصی از پایان گتسبی بزرگ و شخصیتپردازیهای مختلف را بر اساس این رخداد واقعی استوار کرده است.[۸۹]
فیتزجرالد تا اواسط سال ۱۹۲۳ با الهام از پروندهٔ هالز-میلز، شخصیت مرموز گرلاخ و مهمانیهای پرسروصدایی که در لانگ آیلند شرکت میکرد، ۱۸٬۰۰۰ کلمه برای رمانش نوشت اما بیشتر داستان تازهاش را بهعنوان شروعی نادرست کنار گذاشت.[۹۰] بخشی از این پیشنویس به نگارش داستان کوتاه «آمرزش»[ap] انجامید که در سال ۱۹۲۴ منتشر شد.[۹۱] این داستان کوتاه که در مجموعهداستان همهٔ مردان جوان غمگین[aq] منتشر شد، بهنوعی دربارهٔ جزئیات گذشتهٔ گتسبی است اما شخصیت اصلی آن رودالف نام دارد که میخواهد طبقهٔ اجتماعی خود را تغییر دهد و ثروتمند شود.[۹۲] اسم شخصیتهای دیزی و نیک در نسخههای اولیه[ر] به ترتیب آدا[ar] و داد[as] بود و آنها پیش از تجدید دیدار در لانگ آیلند، رابطهای عاشقانه را تجربه کرده بودند.[۹۴] در این نسخهها داستان بهجای نیک از زبان راوی دانای کل روایت میشد[۹۵] و تفاوت کلیدی آن با نسخهٔ نهایی در شکست کمتر رؤیای گتسبی است.[۹۶] مشاجرهٔ تام و گتسبی در هتل پلازا در نسخههای اولیهٔ رمان متعادلتر بود اما در نهایت، دیزی باز هم ترجیح میداد با تام بماند.[۹۷]
کار نگارش گتسبی بزرگ بهطور جدی از آوریل ۱۹۲۴ از سر گرفته شد.[۹۸] فیتزجرالد تصمیم گرفت از روند نوشتن رمانهای قبلی خود دور شود و به پرکینز گفت که قصد دارد دستاوردی هنری خلق کند.[۹۹] او میخواست از واقعگرایی دو رمان قبلی خود دوری کند و اثری خلاقانه با تخیل پایدار بنویسید.[۱۰۰] او در راستای این هدف، آگاهانه از سبکهای ادبی جوزف کنراد و ویلا کاتر تقلید کرد.[۱۰۱] او بهویژه تحتتأثیر بانوی گمشده،[at] نوشتهٔ کاتر در سال ۱۹۲۳ قرار گرفت[۱۰۲] که دربارهٔ مهمانیرو ازدواجکردهٔ پولداری است که خواستگاران رمانتیکِ مختلفی بهدنبال او هستند و بهطور نمادین رؤیای آمریکایی را تجسم میکند.[۱۰۳] او بعدها نامهای به کاتر نوشت و از هرگونه سرقت ادبیِ ناخواسته عذرخواهی کرد.[۱۰۴] در طول این دوره از بازنگری، اسکات طرحهای اولیهٔ روی جلد کتاب را دید و تحت تأثیر قرار گرفت.[۱۰۵] کمی بعد از این تلاش انفجاری، کار کُند شد و فیتزجرالد و همسرش به ریویرای فرانسه نقلمکان کردند که در آنجا دچار اختلاف خانوادگی شدند.[ز]
فیتزجرالد علیرغم تنشهای زناشویی مداوم خود به نوشتن پیوسته ادامه داد و نسخهٔ تقریباً نهایی دستنویس را به ویراستار خود، مکسول پرکینز ارائه کرد.[۱۰۷] پرکینز در نامهای به او اطلاع داد که گتسبی بهعنوان یک شخصیت، بسیار مبهم است و ثروت و تجارت او به توضیح قانع کنندهای نیاز دارند.[۱۰۸] فیتزجرالد از پرکینز بهخاطر انتقادهای دقیقش تشکر کرد و ادعا کرد که چنین بازخوردی او را قادر میسازد تا دستنوشتههایش را کامل کند.[۱۰۹] فیتزجرالد پس از نقلمکان بههمراه همسرش به رم،[۱۱۰] در طول زمستان نسخهٔ دستنوشتهٔ رمان را بازنگری کرد.[۱۱۱]
فیتزجرالد پس از چند دور تجدیدنظر، نسخهٔ نهایی رمان را در فوریه ۱۹۲۵ ارائه داد.[۱۱۲] تغییرات فیتزجرالد شامل تجدیدنظرهای گسترده در فصلهای ششم و هشتم بود.[۱۱۳] او پیشنهاد ۱۰ هزار دلار آمریکا برای حقوق انتشار سریالی این کتاب را رد کرد تا رمان زودتر منتشر شود.[۱۱۴] او در سال ۱۹۲۳، ۳٬۹۳۹ دلار آمریکا را بهعنوان پیشپرداخت و ۱٬۹۸۱٫۲۵ دلار آمریکا پس از انتشار دریافت کرد.[۱۱۵]
عنوانهای انتخابی
[ویرایش]فیتزجرالد در انتخاب اسم برای رمان خود تردید داشت و پس از بررسی گزینههای بسیار، گتسبی بزرگ[۱۱۶] را با اکراه انتخاب کرد که منبع الهام آن، مون بزرگ از آلن فورنیه است.[۱۱۷] در میان انبوه خاکستر و میلیونرها،[av] تریمالکیو،[aw] تریمالکیو در وست اگ،[ax] سفری به وست اگ،[ay] زیر قرمز، سفید و آبی،[az] گتسبی با کلاه طلایی[ba] و عاشق بالاجهنده[bb] برخی از گزینههایی بودند که در نهایت انتخاب نشدند.[۱۱۸] عنوانهای گتسبی با کلاه طلایی و عاشق بالاجهنده از سرآغاز این رمان آمدهاند که در واقع خود فیتزجرالد نوشت اما آن را به توما پارک دنویلیه[bc] نسبت داده است.[۱۱۹]
فیتزجرالد در ابتدا اسمهایی را ترجیح میداد که به تریمالکیو،[ژ] شخصیت نوکیسهٔ ساتیریکون اثر پترونیوس اشاره داشتند و حتی یک بار در رمان از گتسبی بهعنوان تریمالکیو یاد میکند.[۱۲۱] برخلاف مهمانیهای تماشایی گتسبی، تریمالکیو در عیاشیهایی که میزبان بود، شرکت میکرد اما بهگفتهٔ نقاد ادبی، تونی تانر،[bd] شباهتهای ظریفی بین این دو شخصیت وجود دارد.[۱۲۲] فیتزجرالد در نوامبر ۱۹۲۴ به پرکینز نامه نوشت که عنوان تریمالکیو در وست اگ را برگزیده است.[۱۲۳]
مکس پرکینز که از عنوان پیشنهادی فیتزجرالد یعنی تریمالکیو در وست اگ خوشش نمیآمد، او را متقاعد کرد که مردم منبع الهام این عنوان را نمیشناسند و حتی نمیتوانند آن را تلفظ کنند.[۱۲۴] زلدا و پرکینز گفتند که گتسبی بزرگ را ترجیح میدهند و ماه بعد فیتزجرالد موافقت کرد.[۱۲۵] فیتزجرالد یک ماه پیش از انتشار رمان، پس از بررسی نهایی نمونهٔ اول کتاب پرسید که آیا میتوان آن را تریمالکیو یا گتسبی با کلاه طلایی نامگذاری کرد اما پرکینز توصیه کرد که از این کار اجتناب شود. در ۱۹ مارس ۱۹۲۵،[۱۲۶] فیتزجرالد برای عنوان زیر قرمز، سفید و آبی ابراز علاقه کرد اما در آن مرحله امکان تغییر عنوان کتاب وجود نداشت.[۱۲۷] این رمان با نام گتسبی بزرگ در ۱۰ آوریل ۱۹۲۵ منتشر شد.[۱۲۸] فیتزجرالد معتقد بود که عنوان نهایی کتاب صرفاً قابلقبول است و اغلب دودلی خود را بیان میکرد.[۱۲۹]
طرح روی جلد
[ویرایش]طرح روی جلد اولین چاپ گتسبی بزرگ یکی از مشهورترین آثار در ادبیات آمریکا و نشاندهندهٔ نمونهای منحصربهفرد در تاریخ ادبیات است که طرح روی جلد رمانی بهطور مستقیم بر ترکیب متن آن تأثیر میگذارد.[۱۳۰] این اثر هنری که به سبک بصری آرت دکوی معاصر انجام شده است،[۱۳۱] چهرهٔ بدون کالبد یک فلاپر عصر جاز را با چشمهای آسمانی و لبهای رژگونه بر فراز افق آبیِ تیره به تصویر میکشد.[۱۳۲] فردی ناشناس در بخش هنری اسکریبنرز نقاش ناشناختهٔ بارسلونی به نام فرانسیس کوگات[be] — با نام اصلی فرانسیسکو کورادال-کوگات[bf] — را مأمور کرد تا زمانی که فیتزجرالد مشغول نوشتن رمان بود، جلد را به تصویر بکشد.[۱۳۳]
در طرحی اولیه، کوگات مفهومی از منظرهٔ خاکستریِ غمانگیز را با الهام از عنوان اصلی فیتزجرالد برای رمان، در میان انبوه خاکستر و میلیونرها ترسیم کرد.[۱۳۴] با کنار گذاشتن این مفهوم تاریک و غمانگیز، کوگات در مرحلهٔ بعدی نقاشی تمرینی را ترسیم کرد که مقدمهای برای جلد نهایی شد: نقاشیِ مداد و مدادرنگی مومی از چهرهٔ نیمهپنهان فلاپری بر فراز لانگ آیلند سوند با لبهای قرمزنارنجی، یک چشم آسمانی و تک اشک مورب.[۱۳۵] با گسترش این طراحی تمرینی، نقاشی بعدی او دو چشم روشن را نشان داد که بر منظرهٔ شهریِ پُرسایهٔ نیویورک خودنمایی میکرد.[۱۳۶] کوگات در تکرارهای بعدی، منظرهٔ شهریِ پرسایه را با چراغهای کارناوال خیرهکننده که چرخوفلک را تداعی میکرد و احتمالاً به پارک تفریحی پرزرقوبرق جزیرهٔ کنی نیویورک اشاره میکرد، جایگزین کرد.[۱۳۷] کوگات برهنههای لمیده را درون عنبیههای فلاپر چسباند و رنگی سبز به اشک جاری افزود.[۱۳۸] جلد نهایی گتسبی بزرگ[س] که مکس پرکینز از آن بهعنوان شاهکار یاد کرد، تنها اثر کوگات برای اسکریبنرز و تنها طرح روی جلد وی برای یک کتاب بود.[۱۴۰]
اگرچه فیتزجرالد احتمالاً پیش از انتشار رمان هرگز آخرین نقاشی گواش را ندیده بود[۱۴۱] اما طرحهای مقدماتی کوگات بر نوشتن او تأثیر گذاشت.[۱۴۲] فیتزجرالد پس از مشاهدهٔ طرحهای اولیهٔ کوگات پیش از سفر به فرانسه در آوریل-مهٔ ۱۹۲۴،[۱۴۳] چنان شیفتهٔ طرحها شد که بعداً به ویراستارش، مکس پرکینز گفت که تصویرسازی کوگات را در رمان گنجانده است. این گفته بسیاری را به تحلیل روابط متقابل بین اثر هنری کوگات و متن فیتزجرالد سوق داد.[۱۴۴] یکی از تفسیرهای رایج این است که چشمان آسمانی یادآور چشمهای اپتومتریست خیالی، تی.جی. اکلبرگ است که روی بیلبورد تجاری محو شده در نزدیکی تعمیرگاه خودرو جرج ویلسون به تصویر کشیده شده است.[۱۴۵] ارنست همینگوی از این تفسیر حمایت و ادعا کرد که فیتزجرالد به او گفته بود که جلد به بیلبوردی در درهٔ خاکستر اشاره دارد.[۱۴۶] اگرچه نقلقول همینگوی شباهتهایی به این استعاره دارد اما میتوان تفسیر دقیقتری را در توصیف صریح فیتزجرالد از دیزی بیوکنن بهعنوان «دختری که چهرهٔ از بدن جداشدهاش در قرنیزهای تاریک و تابلوهای خیرهکننده پخش شده باشد» یافت.[۱۴۷]
سبک
[ویرایش]ساختار
[ویرایش]گتسبی بزرگ از نه فصل تشکیل شده است.[۱۴۸] فیتزجرالد برخلاف دو رمان قبلی خود که روایتی خطی داشتند و طی توالی مشخصی پیش میرفتند، این بار در گتسبی بزرگ تصمیم گرفت تا پیرنگ رمان را در زمان و مکان جابهجا کند. در حقیقت، آغاز رمان که نیک کاراوی به معرفی خودش میپردازد، پس از پایان واقعههایی است که در ادامه رخ میدهد و رمان در همان نقطه به پایان میرسد.[۱۴۹] از نظر ماری جو تیت،[bg] فصلهای اول و نهم به ترتیب پیشدرآمد و سخن نهایی رمان هستند.[۱۵۰] او معتقد است که فصل پنجم، بهعنوان فصل میانی رمان نقطهٔ تحول گتسبی بزرگ است که تجدید دیدار دیزی و گتسبی را توصیف میکند. در واقع، فصلهای اول تا چهارم مقدمهای برای تحقق تجدید دیدار دیزی و گتسبی هستند و فصلهای ششم تا نهم نیز به عواقب این اتفاق میپردازند.[۱۵۱] از نظر لیندا سی. پلزر،[bh] دانشور و مدرس دانشگاه، نتیجهٔ هر فصل رمان حول اتفاق مهمی تنظیم شده است که به آرامی غیرواقعی بودن رمان را آشکار میکند.[۱۵۲]
بهطور کلی، شخصیت جی گتسبی در این رمان مرموز است و پرکینز پیش از آنکه فیتزجرالد به بازنویسی رمان بپردازد، معتقد بود که شخصیت گتسبی «مبهم» است.[۱۵۳] با توجه به این موضوع، فیتزجرالد تلاش کرد تا ساختار رمان را تغییر دهد. برای نمونه، فیتزجرالد روایت نیک از جوانی گتسبی و مواجههٔ وی با دان کودی را از فصل هشتم به ابتدای فصل ششم منتقل کرد و متنی که در آن گتسبی اظهار عشق خود به دیزی را برای نیک نقل میکند، از فصل هفتم به فصل ششم آورد.[۱۵۴] از نظر تیت، این جابهجاییها باعث شد تا فیتزجرالد بتواند «فصلی کوتاه را پس از اوج احساسی تجدید دیدار گتسبی و دیزی تحکیم کند» و اطلاعات بیشتری دربارهٔ «گتسبی مرموز» را به خوانندهٔ رمان بگوید.[۱۵۵] تصویر کلی شخصیت گتسبی در این رمان به شیوهٔ خودزندگینامه و زندگینامه در فصلهای چهارم، ششم و هشتم ترسیم میشود. علاوه بر این، در سراسر کتاب شایعاتی دربارهٔ وی مطرح میشوند و خاطرات پدر گتسبی و مایر ولفسهایم در فصل نهم نیز به شناخت بیشتر از این شخصیت کمک میکند.[۱۵۶] نرگس انتخابی، نویسنده و مترجم معتقد است که ایجاد شخصیتی رازآلود از گتسبی هدف نویسنده در ایجاد حالت تعلیق است و زمانی که گذشتهٔ این شخصیت برملا میشود، نابودی وی و رؤیایش نیز آغاز میشود.[۱۵۷]
روایت
[ویرایش]از آن طرف چمن داد زدم: «جماعت گندیان. یه موی شما میارزه به سرتاپای نکبت همهشون.»
هنوز هم خوشحالم که این را گفتم. این تنها تمجیدی بود که از او میکردم چون از اول تا آخر همهاش با او مخالفت کرده بودم.
گتسبی بزرگ[۱۵۸]
نیک کاراوی که از شخصیتهای اصلی رمان فیتزجرالد است، همزمان روایت گتسبی بزرگ را نیز بر عهده دارد. او در بخشی از رمان خودش را بهعنوان شخصی توصیف میکند که «از درون و بیرون به ماجرا مینگرد.»[۱۵۹] انتخابی معتقد است که این توصیف میتواند به توازن در روایت بینجامد.[۱۶۰] او کاراوی را با هولدن کالفیلد، راوی رمان ناطور دشت، نوشتهٔ جی. دی. سالینجر مقایسه میکند. از نظر انتخابی، کالفیلد «نقطهٔ ثقل» ناطور دشت است و رویدادها از نگاه وی روایت میشوند اما «شگرد فیتزجرالد» در حضور و عدم حضور کاراوی، بهعنوان راوی در داستان است که بیطرفی او را بیشتر نمایان میکند.[۱۶۱] انتخابی مزیت مهم استفادهٔ فیتزجرالد از این نوع روایت را در «حذف تمام حواشی و جزئیات زایدی» میداند که به نویسنده کمک میکند تا داستان را «فشردهتر و موجزتر» بنویسد و از بیان جزئیات بیربط به داستان خودداری کند.[۱۶۲]
تیت احتمال میدهد که فیتزجرالد تکنیک روایتی گتسبی بزرگ را از جوزف کنراد آموخته باشد. چارلز مارلو،[bi] ملوان انگلیسی، راوی رمانهای کنراد همچون لرد جیم[bj] و دل تاریکی است.[۱۶۳] او در دل تاریکی «واسطهای برای بیان داستان» و بخشی از موضوع آن است و کاراوی نیز کارکردی مشابه در گتسبی بزرگ دارد.[۱۶۴] کاراوی در آغاز رمان میگوید «عادت کردهام که قضاوتهایم را توی دلم نگه دارم» اما در ادامه اشاره میکند که «بردباریاش» نیز حدی دارد.[۱۶۵] توصیفهای کاراوی از خود و خانوادهاش در سطرهای نخست گتسبی بزرگ نشان میدهد که از لحاظ طبقهٔ اجتماعی و ثروت در حدواندازهٔ بیوکننها اما پایبند به اصول اخلاقی غرب میانه است.[۱۶۶] کاراوی تلاش میکند تا رواداری خویش را حفظ کند اما روایتش در دو فصل پایانی رمان، پس از تأثیر مستقیم داستان بر وی جانبدارانه میشود و به ارزیابی شخصیتها میپردازد.[۱۶۷] انتخابی راوی گتسبی بزرگ را بهمانند «شاهین ترازویی» تصور میکند که در یک کفهاش دیزی و تام و در کفهٔ دیگر گتسبی قرار دارد اما در جایی از رمان «شاهین ترازو را به نفع گتسبی میچرخاند.»[۱۶۸]
بازخوردها
[ویرایش]نقدها همزمان با انتشار
[ویرایش]گتسبی بزرگ بهطور کلی نقدهای مثبتی از نقادان ادبی آن دوران دریافت کرد.[۱۶۹] فیتزجرالد یک روز پس از انتشار رمان به پرکینز تلگراف زد و از او خواست تا نقدها را رصد کند.[۱۷۰] در پاسخ، پرکینز در تلگرافی وضعیت فروش را نامطمئن اما نقدها را عالی توصیف کرد که باعث ناامیدی فیتزجرالد شد.[۱۷۱] طولی نکشید که فیتزجرالد نامههایی از همدورههایش ویلا کاتر، ایدیت وارتون و تی. اس. الیوت دریافت کرد که این رمان را ستایش کردند.[۱۷۲] اگرچه فیتزجرالد از چنین نامهنگاریهایی خوشحال شد اما بهدنبال تحسین عمومی از سوی نقادان حرفهای بود.[۱۷۳]
ادوین کلارک[bk] از نیویورک تایمز احساس کرد که این رمان قصهای اسطورهای و فریبنده از عصر جاز بود.[۱۷۴] بهطور مشابه، لیلیان سی. فورد[bl] از لس آنجلس تایمز این اثر هنری را افشاگرانه خواند که «خواننده را در فضایی با شگفتی شرمسار تنها میگذارد».[۱۷۵] نیویورک پست سبک نثر فیتزجرالد را دلپذیر و بهطور واقعی درخشان توصیف کرد.[۱۷۶] نیویورک هرالد تریبون[bm] کمتر تحتتأثیر قرار گرفت و از گتسبی بزرگ بهعنوان «کیک مرنگ لیمویی ادبی» یاد کرد که با این حال «شامل برخی از قشنگترین تلنگرهای کوچکِ مشاهدههای معاصر است که میتوانید تصورشان کنید — بسیار سبک، ظریف و نیشدار».[۱۷۷] اچ. ال. منکن در شیکاگو دیلی تریبون با وجود تحسین «پایان دقیق و درخشان» رمان و نثر موزون آن، طرح داستانی این اثر را بسیار غیر محتمل ارزیابی کرد.[۱۷۸]
چندین نقاد ادبی احساس کردند که این رمان دنبالهای غیرقابلقبول در مقایسه با آثار قبلی فیتزجرالد بود و بر این اساس او را نقد کردند. هاروی ایگلتون[bn] از دالاس مورنینگ نیوز پیشبینی کرد که این رمان نشاندهندهٔ پایان موفقیت هنری فیتزجرالد است.[۱۷۹] رالف کاگلن[bo] از سنت لوئیس پست-دیسپچ[bp] این اثر را بهعنوان عملکردی کماهمیت از نویسندهٔ امیدوارکنندهای که خسته و بدبین شده بود، نادیده گرفت.[۱۸۰] روث اسنایدر[bq] از نیویورک ایونینگ ورلد[br] سبک این کتاب را بهسختی به باد انتقاد گرفت و اظهار داشت که سردبیران این روزنامه «پس از خواندن کتاب گتسبی بزرگ کاملاً متقاعد شدهاند که آقای فیتزجرالد یکی از نویسندگان بزرگ آمریکا در عصر کنونی نیست».[۱۸۱] جان مککلور[bs] از تایمز-پیکایون[bt] اصرار ورزید که طرح داستانی نامحتمل است و خودِ کتاب در ساختارش خام به نظر میرسد.[۱۸۲]
فیتزجرالد پس از خواندن این نقدها معتقد بود که بسیاری از نقادان این رمان را بهدرستی درک نکردهاند.[۱۸۳] او ناامید بود که «هیچیک از نقدها، حتی نقدهای امیدوارکننده نیز ایدهای دربارهٔ موضوع رمان نداشتند.»[۱۸۴] فیتزجرالد بهویژه از نقدها به طرح داستانی رمان رنجید که آن را غیرمقبول میدانستند؛ زیرا او هرگز قصد نداشت که داستانش واقعگرایانه باشد.[۱۸۵] درعوض، او این اثر را بهگونهای طراحی کرد تا انگارهای خیالی باشد که بیشتر نمایشی و نمادین بود.[۱۸۶] به گفتهٔ دوستش جان پیل بیشاپ،[bu] فیتزجرالد از این واقعیت که نقادان نتوانستند شباهتهای زیادی بین زندگی نویسنده و شخصیت جی گتسبی را درک کنند، ناراحت بود. از آن جهت که هر دو نسخهای اسطورهای از خود ایجاد کردند و تلاش کردند تا با این افسانه زندگی کنند.[۱۸۷] با آغاز رکود بزرگ، از گتسبی بزرگ بهعنوان اثر تاریخی خاطرهانگیز یاد میشد.[۱۸۸] زمانی که فیتزجرالد در سال ۱۹۴۰ درگذشت، این رمان تقریباً فراموش شده بود.[۱۸۹]
احیا و ارزیابی مجدد
[ویرایش]فیتزجرالد در سال ۱۹۴۰ دچار حملهٔ قلبی سوم و مرگبار شد و با این باور که اثرش فراموش شده است، درگذشت.[۱۹۰] در آگهیِ درگذشت فیتزجرالد در نیویورک تایمز، از او بهعنوان رماننویسی درخشان تجلیل و از گتسبی بهعنوان بزرگترین اثرش یاد شد.[۱۹۱] بهدنبال مرگ فیتزجرالد، بررسی پرشوری برای این کتاب بهتدریج در محافل نویسندگان شکل گرفت. نویسندگان آینده باد شولبرگ و ادوارد نیوهاوس[bv] عمیقاً تحتتأثیر آن قرار گرفتند و جان اوهارا تأثیرش را بر کار خود تأیید کرد.[۱۹۲] در سال ۱۹۴۱، زمانی که گتسبی در داخل نسخهٔ آخرین قارون ادموند ویلسون[bw] گنجانده و بازنشر شد، نظر رایج در محافل نویسندگان این رمان را یک اثر داستانی ماندگار میدانست.[۱۹۳]
احیای تماموکمال فیتزجرالد در سال ۱۹۴۴ رخ داد.[۱۹۴] مقالههای کامل دانشگاهی دربارهٔ آثار فیتزجرالد در نشریههای دورهای منتشر میشد و تا سال بعد اجماع قبلی در میان نقادان حرفهای که گتسبی بزرگ صرفاً یک داستان هیجانانگیز یا درام تاریخی خاطرهانگیز بود، عملاً ناپدید شد.[۱۹۵] تلاشهای بیوقفهٔ تبلیغیِ ادموند ویلسون که همکلاسی فیتزجرالد در پرینستون و دوست نزدیک او بود، منجر به احیای فیتزجرالد شد.[۱۹۶] در سال ۱۹۵۱، سه سال پس از مرگ زلدا در آتشسوزیِ بیمارستان، آرتور میزنر[bx] از دانشگاه کرنل، سمت دور بهشت[by] را که نخستین زندگینامهٔ فیتزجرالد بود، منتشر کرد.[۱۹۷] زندگینامهٔ پرفروش میزنر بر استقبال مثبت نقادان ادبی از گتسبی بزرگ تأکید داشت که ممکن است بر افکار عمومی تأثیر بیشتری گذاشته و علاقهٔ دوباره به آن را در پی داشته باشد.[۱۹۸]
علاقهٔ دوباره به این رمان موجب شد تا میزنر، سرمقالهنویس نیویورک تایمز آن را بهعنوان شاهکار قرن بیستم ادبیات آمریکا معرفی کند.[۱۹۹] گتسبی بزرگ در سال ۱۹۷۴ به جایگاه خود بهعنوان شاهکار ادبی دست یافت و یکی از مدعیان عنوان «رمان بزرگ آمریکایی» شناخته شد.[۲۰۰] بسیاری از نقادان ادبی در اواسط دهه ۲۰۰۰ گتسبی بزرگ را یکی از بهترین رمانهایی میدانستند که تاکنون نوشته شده است[۲۰۱] و این اثربخشی از برنامههای درسی تعیین شده در بیشترِ دبیرستانهای ایالات متحده بود.[۲۰۲]
فروش
[ویرایش]بنگاه انتشاراتی چارلز اسکریبنرز سانز گتسبی بزرگ را در ۱۰ آوریل ۱۹۲۵ منتشر کرد.[۲۰۳] فیتزجرالد که از نقادانِ ناتوان از درکِ رمان ناامید شده بود، امید داشت که این رمان حداقل به موفقیت تجاری دست پیدا کند و شاید تا ۷۵٬۰۰۰ نسخه بفروشد.[۲۰۴] گتسبی بزرگ به ناامیدی بزرگ فیتزجرالد انجامید و در مقایسه با تلاشهای قبلی خود یعنی اینسوی بهشت (۱۹۲۰) و زیبا و ملعون (۱۹۲۲) شکستی تجاری را تجربه کرد. این کتاب تا اکتبر کمتر از ۲۰٬۰۰۰ نسخه فروخت.[۲۰۵] اگرچه این رمان دو چاپ آغازین را پشت سر گذاشت، با این حال بسیاری از نسخههای آن تا سالها بعد فروخته نشد.[۲۰۶] فیتزجرالد فروش ضعیف را به این واقعیت نسبت داد که زنان در این دوران مخاطب اصلی رمانها بودند و گتسبی شخصیت زن قابل تحسینی نداشت.[۲۰۷] طبق دفتر حساب او، فیتزجرالد تنها ۲ هزار دلار آمریکا از این کتاب به دست آورده است.[۲۰۸] با این حال اقتباس صحنهای از اوون دیویس در سال ۱۹۲۶ و نسخهٔ فیلم صامتی که پارامونت منتشر کرد، برای نویسنده درآمدزا بود اما فیتزجرالد ابراز تأسف کرد که این رمان بسیار کمتر از آنچه انتظارش را داشت، موفق شد و نتوانست وی را بهعنوان رماننویسی جدی در نظر مردم بشناساند.[۲۰۹]
در بهار ۱۹۴۲، تنها چند ماه پس از ورود ایالات متحده به جنگ جهانی دوم، انجمنی از مدیران انتشارات، شورای کتابها در زمان جنگ[bz] را ایجاد کردند که هدف آن توزیع کتابهای آرمد سرویسز ادیشنز[ca] با جلد شومیز برای نیروهای رزمی اعلام شد و گتسبی بزرگ نیز یکی از همین کتابها بود.[۲۱۰] بر اساس گزارش ستردی ایونینگ پست، طی چند سال بعد ۱۵۵٬۰۰۰ نسخه از گتسبی بین سربازان آمریکایی در خارج از کشور توزیع شد[۲۱۱] و این کتاب در میان سربازان محاصره شده محبوبیت پیدا کرد.[۲۱۲] در سال ۱۹۶۰، ۳۵ سال پس از انتشار رسمی رمان، این کتاب بهطور پیوسته سالی ۱۰۰٬۰۰۰ نسخه فروخت.[۲۱۳] تا اوایل سال ۲۰۲۰، تقریباً سی میلیون نسخه از گتسبی بزرگ در سراسر جهان به فروش رسیده است و همچنان سالانه ۵۰۰٬۰۰۰ نسخهٔ دیگر از آن فروخته میشود.[۲۱۴] این اثر محبوبترین عنوان اسکریبنرز است که در سال ۲۰۱۳، نسخهٔ الکترونیک آن بهتنهایی ۱۸۵٬۰۰۰ نسخه فروخت.[۲۱۵] حق چاپ این رمان در ایالات متحده در ۱ ژانویه ۲۰۲۱، زمانی که تمامی آثار منتشر شده در سال ۱۹۲۵ به مالکیت عمومی درآمدند، منقضی شد.[۲۱۶]
ترجمه
[ویرایش]گتسبی بزرگ دستکم به ۴۲ زبان مختلف ترجمه شده است.[۲۱۷] در برخی از زبانها، این رمان بیش از یک ترجمه دارد.[۲۱۸] ویکتور لونا[cb] یک سال پس از انتشار گتسبی بزرگ در ایالات متحده، این رمان را نخستینبار به فرانسوی برگرداند. در ایتالیا، نخستین بار انتشارات موندادوری[cc] ترجمهٔ چزاره جیاردینی[cd] از رمان فیتزجرالد را در سال ۱۹۳۶ در مجموعهای به نام «رمانهای درخت نخل»[ce] منتشر کرد.[۲۱۹] یکی دیگر از ترجمههای معروف این رمان به ایتالیایی، برگردانی از فرناندا پیوانو[cf] است که همچنان چاپ میشود.[۲۲۰] هاروکی موراکامی در سال ۲۰۰۶، گتسبی بزرگ را به ژاپنی ترجمه کرد.[۲۲۱] موراکامی ترجمهٔ این رمان را یکی از چالشهای زندگی خود میدانست.[۲۲۲] در چین، گتسبی بزرگ برای مدتی طولانی اجازهٔ ترجمه و انتشار به زبان چینی را نداشت. پس از انقلاب فرهنگی ۱۹۷۹، مجلهٔ ادبی ورلد لیترچر[cg] به وو نینگکون[ch] که پیشتر تلاشهای ناموفقی برای ترجمهٔ این رمان داشت، مأموریت داد تا این رمان را ترجمه کند و سرانجام، ترجمهٔ گتسبی بزرگ در سال ۱۹۸۳ در سرزمین اصلی چین منتشر شد. به گزارش سیکست تون،[ci] تا دو دهه بعد، بیش از ۲۹ ترجمهٔ دیگر در این کشور منتشر شده است.[۲۲۳]
ترجمه به فارسی
[ویرایش]نخستین ترجمه
[ویرایش]کریم امامی اولین مترجم در ایران بود که گتسبی بزرگ را به فارسی برگرداند. او در اوایل دههٔ ۱۳۴۰ در بخشهای فارسی و انگلیسی روزنامهٔ کیهان مشغول به کار بود و در آنجا به نویسندگی و ترجمهٔ خبرها، مقالات و آثار نویسندگان و شاعران ایرانی به زبان انگلیسی برای انتشار در کیهان اینترنشنال و ضمیمههای آن پرداخت.[۲۲۴] امامی اولین کتاب ترجمهای خود را که برگردان نمایشنامهٔ با خشم به یاد آر از جان آزبرن به فارسی است، با هزینهٔ شخصی خود در سال ۱۳۴۲ به چاپ رساند.[۲۲۵] ترجمهٔ این نمایشنامه، مطالبی که در کیهان اینترنشنال منتشر میکرد و نیز آشنایی قبلی دریابندری که از زمان فعالیت امامی در استودیو فیلم گلستان شکل گرفته بود، موجب شد تا او پیشنهاد ترجمهٔ این رمان را به امامی بدهد.[۲۲۶] نجف دریابندری در آن زمان سرویراستاری مؤسسهٔ انتشارات فرانکلین، به مدیریت همایون صنعتیزاده را بر عهده داشت.[۲۲۷] او بهدنبال مترجم برای ترجمهٔ کتابهای آمریکایی میگشت و پس از گفتوگوها، امامی پیشنهاد فرانکلین برای ترجمهٔ رمان فیتزجرالد را میپذیرد.[۲۲۸]
در سالهایی که جوانتر و بهناچار آسیبپذیرتر بودم پدرم پندی به من داد که آن را تا به امروز در ذهن خود مزهمزه میکنم. وی گفت: «هر وقت دلت خواست عیب کسی رو بگیری، یادت باشه که تو این دنیا، همهٔ مردم مزایای تو رو نداشتهن.» پدرم بیش از آن نگفت ولی من و او با وجود کمحرفی همیشه زبان یکدیگر را خوب میفهمیم، و من دریافتم که مقصودش خیلی بیشتر از آن بود.
گتسبی بزرگ[۲۲۹]
بهگفتهٔ امامی، ترجمهٔ گتسبی شش ماه طول کشید[۲۳۰] و انتشارات فرانکلین که پیشنهاد ترجمهٔ رمان فیتزجرالد را داده بود، انتشار آن را به شرکت انتشارات سیروید سپرد که در سال ۱۳۴۴، با عنوان طلا و خاکستر منتشر شد.[۲۳۱] بهگفتهٔ مترجم، این تصمیم ناشر بود که رمان با عنوان دیگری منتشر شود.[۲۳۲] پس از انتشار نخستین چاپ، انتقادهایی به ترجمهٔ امامی که اصالتاً شیرازی بود مطرح شد؛ از جمله بهمن فرسی که معتقد بود برخی اصطلاحات شیرازی در متن کتاب، بهویژه در بخش گفتگوها دیده میشود.[۲۳۳] امامی بهگفتهٔ خودش در چاپها و بازنگریهای بعدی سعی کرد تا از حجم «شیرازیبازی» ها بکاهد و تغییرات جزئی در ترجمه را انجام داد.[۲۳۴] از نظر امامی نثر فیتزجرالد دشوار بود و اگر میخواست سبک این نویسنده را حفظ کند، ترجمهٔ گتسبی بزرگ به فارسیِ روان و راحت نمیشد.[۲۳۵] او سعی کرد این رمان را که معتقد بود نثری دقیق و ظریف دارد، بهطور کامل به فارسی برگرداند که همین موضوع باعث میشود تا از نظر وی نثر فارسی آن ساده نباشد و مانند متن اصلی کتاب، سنگین به نظر برسد.[۲۳۶]
صنعتیزاده در اواخر دههٔ ۱۳۳۰، سازمان کتابهای جیبی را تأسیس کرد که به انتشار دوبارهٔ کتابهایی میپرداخت که پیشتر در قطع بزرگ منتشر شده بودند.[۲۳۷] طلا و خاکستر یکی از همین کتابها بود که در سال ۱۳۴۷، در قطع جیبی و با عنوان گتسبی بزرگ منتشر شد.[۲۳۸] ناشر سومین چاپ نیز همانند چاپ دوم، سازمان کتابهای جیبی بود که این اثر را در قطع رقعی کوچک در سال ۱۳۵۴ منتشر کرد.[۲۳۹]
فرانکلین تهران در سال ۱۳۵۶ منحل و تشکیلات آن به سازمان آموزشی نومرز، وابسته به دانشگاه آزاد ایران منتقل شد.[۲۴۰] همزمان سهام سازمان کتابهای جیبی نیز به انتشارات امیرکبیر که عبدالرحیم جعفری اداره میکرد، فروخته شد.[۲۴۱] پس از انقلاب ۱۳۵۷، سازمان آموزشی نومرز به سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی تغییر نام یافت و در دههٔ ۱۳۷۰ در انتشارات علمی و فرهنگی ادغام گردید.[۲۴۲] گروه انتشاراتی امیرکبیر نیز که سهام سازمان کتابهای جیبی را خریداری کرده بود، در سال ۱۳۶۲ به سازمان تبلیغات اسلامی واگذار شد.[۲۴۳] با این تغییر و تحولات، ترجمهٔ امامی ��ز گتسبی بزرگ نیز برای سالها تجدید چاپ نشد.[۲۴۴]
امامی در دهههای ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ از گردانندگان انتشارات و کتابفروشی زمینه بود و در این سالها به تصحیح و بهبود ترجمهٔ گتسبی بزرگ پرداخت.[۲۴۵] بیست و پنج سال پس از آخرین چاپِ ترجمهٔ این رمان، انتشارات نیلوفر مجوز بازچاپ گتسبی را از انتشارات علمی و فرهنگی اخذ و آن را در سال ۱۳۷۹، با ویرایشهای اساسی امامی منتشر میکند.[۲۴۶] امامی در مقدمهٔ چاپ چهارم، به برخی از تصحیحها و بهبودهای ترجمه اشاره میکند و همانند چاپهای قبلی، ترجمهٔ برخی از نامههای نویسنده، فهرست آثار وی، نقدی به رمان و نامهٔ مترجم به عزیزهندوخان را بههمراه فهرست ۱۰۰ رمان برتر قرن بیستم، در انتهای کتاب میآورد.[۲۴۷] او در گتسبی بزرگ، بیشتر از ترجمهٔ تحتاللفظی و همچنین از شیوههای دیگر ترجمه همچون جایگزینی، واژهسازی و وامگیری کمک گرفت.[۲۴۸] امامی در ترجمهاش از شیوهٔ حذف کردن استفاده نکرد تا با ترکیب شیوههای مختلف بتواند مفاهیم را به زبان مقصد منتقل کند.[۲۴۹]
دهه ۱۳۹۰ و ترجمههای تازه
[ویرایش]در دههٔ ۱۳۹۰ ترجمههای متعددی از گتسبی بزرگ در ایران منتشر شد که شامل بازچاپ ترجمهٔ کریم امامی نیز میشود که انتشارات امیرکبیر و علمی و فرهنگی منتشر کردند. انتشارات امیرکبیر در سال ۱۳۹۰، بار دیگر ترجمهٔ امامی را در مجموعهٔ رمانهای بزرگ دنیا[۲۵۰] و انتشارات علمی و فرهنگی نیز در سال ۱۳۹۵، این رمان را در قطع جیبی منتشر کرد.[۲۵۱] برگردان مهدی افشار که انتشارات مجید در سال ۱۳۹۲ منتشر کرد و ترجمهٔ محمدصادق سبطالشیخ از نشر چلچله در سال ۱۳۹۳، از اولین بازترجمههایی بود که از این رمان منتشر شد.[۲۵۲] نشر روزگار نیز در سال ۱۳۹۴، ترجمهٔ تازهای از گتسبی را منتشر کرد که برگردانی از معصومه عسگری است.[۲۵۳]
نشر ماهی در سال ۱۳۹۵، ترجمهای تازه از گتسبی بزرگ را منتشر کرد که برگردانی از رضا رضایی است.[۲۵۴] رضایی که پیش از گتسبی، برخی از رمانهای نویسندگان مختلف را ترجمه یا بازترجمه کرده بود، معتقد است که ترجمهٔ مجددِ آثار کلاسیک، امری رایج تلقی میشود و در صورتی که به بهبود ترجمههای پیشین بینجامد، بهتر است تا انجام شود.[۲۵۵] بهگفتهٔ رضایی، علی خزاعیفر، مدیر فصلنامهٔ مترجم از او و چند مترجم دیگر میخواهد فصل اول رمان گتسبی بزرگ را ترجمه کنند تا در این تحقیق گرایشهای آنان مورد بررسی قرار بگیرد و با هم مقایسه شوند. این موضوع باعث شد تا رضایی به بازترجمهٔ این اثر بپردازد.[۲۵۶] از نظر رضایی، ترجمههای مجددی که از گتسبی بزرگ منتشر شدهاند، از نخستین ترجمه ضعیفتر هستند و او پس از بررسی ترجمهٔ کریم امامی که از دیدگاه وی «معیوب» است، تلاش کرد تا ترجمهٔ بهتری را ارائه کند.[۲۵۷] او ترجمهٔ گتسبی بزرگ را بهدلیل «ریزهکاریهای عجیب و غریبی» که دارد، ناتمام و وقتگیر دانست و بهمانند دامی توصیف کرد که میتواند باعث دردسر برای مترجم آن شود.[۲۵۸] او در پیشگفتار ترجمهٔ خود بهطور مختصر به معرفی فیتزجرالد و دلایل بازترجمهٔ این اثر میپردازد و نیز نقدی از رمان را در پسگفتار این کتاب قرار داده است.[۲۵۹]
نرگس انتخابی معتقد است که با وجود ایجاز گتسبی بزرگ، فیتزجرالد با «بازیهای زبانی» و استفاده از «واژگان، اصطلاحات و تعابیر بکر» کار را برای مترجم این اثر دشوار کرده است.[۲۶۰] او به شیوهٔ بهکارگیری رضایی از زبان شکسته که به تناسب موقعیتهای داستان است، اشاره کرد و آن را «هوشمندانه و محتاطانه و نظاممند» دانست.[۲۶۱] انتخابی در عین حال معتقد است که مترجم میتوانست پانوشتهای بیشتری را با توجه به اشارههایی که نویسندهٔ رمان به فرهنگ آمریکایی دارد، بیاورد تا به خواننده در درک بیشتر داستان کمک کند.[۲۶۲] محمد دهقانی برخلاف نظر انتخابی با کاربرد زبان شکسته در دیالوگهای این رمان موافق نیست و معتقد است که استفادهٔ درست رضایی از «لحن و نحو زبان محاوره» کفایت میکرد. از نگاه وی، «شکستهنویسی» باعث بروز مشکلاتی میشود و بهتر بود تا خوانندهٔ این رمان را آزاد گذاشت تا «داستان را با هر لهجهای که خودش دوست دارد بخواند.»[۲۶۳] او به لزوم دقت بیشتر در ترجمهٔ برخی تعبیرات و صفات نیز اشاره کرد و به مقایسهٔ برخی از این موارد با ترجمهٔ امامی پرداخت.[۲۶۴] هومن پناهنده، زبانشناس، ویراستار و مترجم در مقالهای که در نگاه نو منتشر شد، به مقایسهٔ ترجمههای امامی و رضایی پرداخت.[۲۶۵] او در این مقاله نوشت که ترجمههای مجدد گتسبی بزرگ باید در تلاش باشند تا ترجمهای برتر از نخستین ترجمه را ارائه کنند. از نگاه وی این امر برای سه ترجمهٔ مجددی که پیش از ترجمهٔ رضایی منتشر شدهاند، صادق نیست و میزان کیفیت آنها نمیتواند پیشرفت ترجمهٔ امامی را نشان بدهد.[۲۶۶]
تحلیل انتقادی
[ویرایش]درونمایههای اصلی
[ویرایش]رؤیای آمریکایی
[ویرایش]نقدهایی که پس از مرگ فیتزجرالد منتشر شدند، بیشتر بر سرخوردگی این نویسنده از رؤیای آمریکایی در دوران لذتگرایانهٔ جاز (عبارتی که فیتزجرالد مدعی بود خودش ابداع کرده)[۲۶۷] متمرکز بودند.[۲۶۸] از نظر راجر ال. پیرسون،[cj] دانشور ادبی اثر فیتزجرالد بیش از سایر رمانها با این تصور از رؤیای آمریکایی مرتبط است.[۲۶۹] پیرسون که ریشههای ادبی این رؤیا را از زمان آمریکای مستعمراتی دنبال کرده است، محتوای آن را باور به این موضوع میداند که هر فردی صرفنظر از اصلونسب خویش میخواهد به هدفهای سیاسی، مالی یا اجتماعی برسد. بهگفتهٔ پیرسون این موضوع مفهوم ادبی آمریکا، یعنی «سرزمین فرصتها» را بیان میکند.[۲۷۰]
با این حال، پیرسون خاطرنشان کرد که فیتزجرالد برخلاف نویسندگان پیشین آمریکایی، برخورد خوشبینانهای نداشت.[۲۷۱] از نظر وی گتسبی پیامآور دروغین رؤیای آمریکایی است و کسانی که بهدنبال این رؤیای دستنیافتنی هستند، در نهایت چیزی جز ناخرسندی عایدشان نمیشود.[۲۷۲] نرگس انتخابی مینویسد که دیزی بیوکنن، زنی که گتسبی همهٔ تلاشش را به کار میگیرد تا به او برسد، نمادی از آمریکا است؛ «اغواگر و فریبنده، ولی پوچ و توخالی».[۲۷۳] رؤیای آمریکایی، وعدهٔ این سرزمین به مهاجران اولیهٔ اروپایی سرمایهداری و مصرفگرایی را ترویج میدهد و گتسبی عاشق در این راه برای جبران گذشته «ثروت بادآوردهاش» را بهسرعت خرج میکند اما در نهایت، «ناحق و ناروا» به قتل میرسد.[۲۷۴] در این زمینهٔ تحلیلی، نور سبز لنگرگاه بیوکنن که از خانهٔ گتسبی قابل رؤیت است، اغلب بهعنوان نمادی از هدف غیرقابلتحقق گتسبی برای رسیدن به دیزی و در نتیجه شکست رؤیای آمریکایی تفسیر میشود.[۲۷۵]
ثبات طبقاتی
[ویرایش]دانشوران و نویسندگان معمولاً اختلافات طبقاتی عمیق را دلیل ناتوانی گتسبی در رسیدن به رؤیای آمریکایی میدانند.[۲۷۶] این رمان بر محدودیتهای اعضای طبقهٔ پایین اجتماعی آمریکا تأکید میکند که در واقع نمیتوانند موقعیت اجتماعی خود را بهتر کنند.[۲۷۷] دانشور، سارا چرچول معتقد است رمان فیتزجرالد حکایتی از تضاد طبقاتی در کشوری است که نمیخواهد آشکارا به داشتن نظام طبقاتی اعتراف کند.[۲۷۸]
اگرچه دانشوران دربارهٔ تداوم اختلافات طبقاتی[ck] در ایالات متحده اختلافنظر دارند اما درمورد پیام این رمان که ثبات طبقاتی است، همنظر هستند.[۲۷۹] تقابل منابع ریشهدار قدرت اجتماعی-اقتصادی با نوکیسههایی مثل گتسبی که منافعشان را تهدید میکنند، از کشمکشهای اصلی گتسبی بزرگ و نشاندهندهٔ تداوم ثبات طبقاتی در اقتصاد سرمایهداری کشوری است که نوآوری و سازشپذیری را ارج مینهد.[۲۸۰] بهگفتهٔ دایان بکتل،[cl] فیتزجرالد میخواست با نوشتن گتسبی بزرگ نشان بدهد که در آمریکا جایگاه طبقهٔ اجتماعی برتر از ثروت است. با توجه به این استدلال، حتی اگر آمریکاییهای فقیرتر ثروتمند شوند، باز هم نسبت به «پولداران قدیمی» در جایگاه پایینتری قرار میگیرند.[۲۸۱] گتسبی تلاش میکند تا با انجام کارهای غیراخلاقی و غیرقانونی بتواند طبقهٔ اجتماعی خود را تغییر دهد و اگرچه موفق میشود تا یکی از اعضای طبقهٔ بورژوا شود اما این موضوع برایش شأن اجتماعی بههمراه ندارد.[۲۸۲] در نتیجه، گتسبی و دیگر شخصیتهای این رمان در یک نظام طبقاتی سفتوسخت آمریکایی گرفتار شدهاند.[۲۸۳]
روابط جنسیتی
[ویرایش]گتسبی بزرگ علاوه بر بیان دشواریهای رسیدن به رؤیای آمریکایی، انتظارات جنسیتی اجتماعی[cn] در عصر جاز را نیز مطرح میکند.[۲۸۴] شخصیت دیزی بیوکنن در این رمان کهنالگویی از فرهنگ نوظهور فلاپری است.[۲۸۵] فلاپرها معمولاً زنان جوان و مدرنی بودند که موهای خود را کوتاه میکردند و دامن کوتاه میپوشیدند.[۲۸۶] آنها همچنین نوشیدنیهای الکلی مینوشیدند و رابطهٔ جنسی پیش از ازدواج داشتند.[۲۸۷]
اثر فیتزجرالد با وجود آزادیهای اجتماعی تازهای که به فلاپرها در دههٔ ۱۹۲۰ داده شد،[۲۸۸] بهطور منتقدانه محدودیتهای مستمر بر عاملیت زنان را بررسی میکند.[۲۸۹] نقادان در ابتدا شخصیت دیزی را «هیولای سلیطه» نامیدند[۲۹۰] اما بعدها دانشورانی همچون لیلند اس. پرسون جونیور[co] تأکید کردند که شخصیت دیزی نمونهای از نادیده گرفتن زنان در محیط اجتماعی نخبگان است.[۲۹۱]
پرسون دیزی را قربانی بختبرگشتهای نامید که در آغاز تحت سلطهٔ بیعاطفهٔ تام است و سپس گرفتار عشقِ عاری از انسانیت گتسبی میشود.[۲۹۲] دیزی بیاختیار به جام مقدسی در مرکز جستجوی بلندپروازانهٔ گتسبی تبدیل میشود تا او بتواند به تصور جوانیاش از جی گتسبی وفادار بماند.[۲۹۳] کشمکش بعدی امیال میان تام و گتسبی جایگاه او را تا یک همسر جوان و جذاب[cp] پایین میآورد که منحصراً وجودش موفقیت اجتماعی-اقتصادی صاحبش را بیشتر میکند.[۲۹۴]
دیزی بهعنوان زنی سفیدپوست از طبقهٔ فرادست که در ایست اگ زندگی میکند، باید به انتظارات اجتماعی و هنجارهای جنسیتی آن دوره مانند ایفای فعالانهٔ نقش همسر وظیفهشناس، مادر پرورشدهنده و مهمانیرو جذاب پایبند باشد.[۲۹۵] بسیاری از انتخابهای دیزی – که در نهایت به تصادف مرگبار و فلاکت همهٔ افراد درگیر منجر میشود – را میتوان به توصیف «نفهم کوچک خوشگل» نسبت داد که برای امنیت مالی و اجتماعی به همسرش متکی است.[ش][۲۹۷] او ترجیح میدهد علیرغم دلبستگی به گتسبی، بهخاطر امنیتهای بهدستآمده از ازدواج با تام بیوکنن، در کنار همسرش بماند.[۲۹۸]
نژاد و مهاجرت
[ویرایش]بسیاری از دانشوران به تشریح درونمایهٔ نژاد و مهاجرت در گتسبی بزرگ پرداختهاند که بهطور خاص ساکنان قدیمی آمریکا مهاجران را تهدیدی برای موقعیت اجتماعی-اقتصادی[cq] خود میدانند.[۲۹۹] مثلاً ضدقهرمان رمان، تام بیوکنن ادعا میکند که او، نیک و جردن از نژاد برتر نوردیک هستند، با مهاجرت مخالف است و از برترپنداری نژاد سفید حمایت میکند.[۳۰۰] کتاب تخیلی برآمدن امپراتوریهای رنگین،[cr] نوشتهٔ گادارد که تام به آن استناد میکند، در حقیقت نقیضهای از کتاب پرفروش[cs] دههٔ ۱۹۲۰، برآمدن موج رنگ[ct] از لوتروپ استودارد است.[۳۰۱] استودارد هشدار داد که مهاجرت ترکیب نژادی آمریکا را تغییر داده است و این کشور را ویران خواهد کرد.[۳۰۲]
بهنظر والتر بن مایکلز،[cu] نظریهپرداز ادبی رمان فیتزجرالد به توصیف دورهای تاریخی از ادبیات آمریکا با ویژگی ترس از هجوم مهاجران اروپای جنوبی و شرقی میپردازد که «دیگری» آنها احساس هویت ملی آمریکاییها را به چالش میکشد.[۳۰۳] این نگرانیها در گفتمان ملی، برجستهتر از پیامدهای اجتماعی جنگ جهانی اول[۳۰۴] و چه کسی «آمریکایی واقعی» است، یکی از پرسشهای مهم آن زمان بود.[۳۰۵]
خصومت تام با گتسبی مظهر «آخرین آمریکا» است و میتواند بخشی از تشویشهای مقام اجتماعی در این دوره باشد که یکی از پیامدهایش بروز دیدگاههای ضدمهاجرتی بود.[۳۰۶] تام از گتسبی بهعنوان «آقای هیچکس اهل ناکجاآباد» یاد میکند[۳۰۷] و بهدلیل اصلونسب، هویت قومی-مذهبی و همچنین وضعیت طبقهٔ اجتماعی نامشخص خود، نقشی رمزگونه دارد.[۳۰۸] او نامش را از جیمز گتس به جی گتسبی تغییر میدهد تا گذشته و هویتش را پنهان کند.[۳۰۹] قومیت گتسبی نامشخص است اما نام خانوادگیاش، گتس و پایبندی پدرش به مذهب لوتری نشان میدهد که خانوادهاش از مهاجران آلمانی هستند، بنابراین او نمیتواند جزوی از آمریکاییهای اولد استاک[cv][ص] با وضعیت اجتماعی مطلوب باشد.[۳۱۱] ترقی اقتصادی-اجتماعی گتسبی نهتنها بهدلیل موقعیت اجتماعی نوکیسهها، بلکه بهخاطر اینکه بیگانه است، نوعی تهدید تلقی میشود.[۳۱۲]
وجود چنین درونمایههایی نشان میدهد که گتسبی بزرگ تجربهٔ همیشگی آمریکا را به تصویر میکشد، زیرا داستانی درمورد تغییر و کسانی است که در برابر آن مقاومت میکنند؛ حال این تغییر میتواند به شکل موج جدید مهاجران، نوکیسهها یا اقلیتهای موفق رخ دهد.[۳۱۳] آمریکاییها از دههٔ ۱۹۲۰ به بعد عمدتاً با شرایط بیثبات اقتصادی-اجتماعی خود از یکدیگر متمایز میشوند و باید در جامعهای با تعصبات نژادی و قومی ریشهدار زندگی کنند. از سوی دیگر، دانشوران بر تجسم فیتزجرالد از تشویشها و درگیریهای اجتماعی آن دوران تأکید کردهاند که با وجود گذشت تقریباً صد سال از انتشار رمان، برخی از آنها همچنان در جامعه وجود دارند.[۳۱۴]
گرایش و هویت جنسی
[ویرایش]در دهههای اخیر موضوع گرایش جنسی شخصیتهای مختلف گتسبی بزرگ باعث انجام مطالعات کوئیر[cw] شده است.[۳۱۵] با توجه به جزئیات زندگینامهای فیتزجرالد، گرایش جنسی وی یکی از مسائل موردبحث در میان دوستان و آشنایان این نویسنده بود.[۳۱۶] فیتزجرالد در جوانی ارتباطی نزدیک با پدر سیگورنی فی،[۳۱۷] کشیش کاتولیک احتمالاً همجنسگرا داشت[۳۱۸] و در این رمان از نام خانوادگی این کشیش برای شخصیت دیزی فی استفاده کرد.[۳۱۹] او پس از کالج در گردشهای خود در مینهسوتا مبدلپوش بود.[۳۲۰] سالها بعد، هنگامی که فیتزجرالد مشغول نوشتن پیشنویس گتسبی بزرگ بود، شایعاتی در میان جامعهٔ مهاجران آمریکایی در پاریس مطرح شد که او همجنسگرا است.[۳۲۱] بلافاصله همسرش، زلدا نیز به دگرجنسگرایی فیتزجرالد شک کرد و گفت که او همجنسگرای پنهان[cx] است.[۳۲۲] او علناً فیتزجرالد را با توهینهای همجنسگرایانه تحقیر[۳۲۳] و ادعا کرد که فیتزجرالد و ارنست همینگوی درگیر روابط همجنسگرایانه هستند.[۳۲۴] این واقعهها همزمان با انتشار رمان، زندگی خانوادگی فیتزجرالد را دچار تنش کرد.[۳۲۵]
گرچه تمایلات فیتزجرالد موضوع بحثهای دانشگاهی است،[ض] چنین جزئیاتی به نقدهایی اعتبار میدهد که معتقدند شخصیتهای داستانی او همجنسگرا یا دوجنسگرا هستند.[ط][۳۳۰] در اوایل سال ۱۹۴۵، نقادانی همچون لیونل تری��ینگ[cz] اشاره کردند که شخصیتهای گتسبی بزرگ مانند جردن بیکر ممکن است «بهطور مبهمی همجنسگرا» باشند[۳۳۱] و در سال ۱۹۶۰، نویسنده اتو فردریش[da] درمورد سهولت بررسی روابط بینتیجه در رمان فیتزجرالد از طریق لنز کوئیر اظهارنظر کرد.[۳۳۲] در دهههای اخیر، تحقیقها بیشتر بر گرایش جنسی نیک کاراوی متمرکز شدهاند.[۳۳۳] بهعنوان مثال در یکی از بخشهای رمان، کاراوی مجلس میگساری را همراه با آقای مککی که او را «مرد زردنبویی که حرکات و سکنات نسبتاً زنانه دارد» مینامد، ترک میکند — بهدنبالش سهنقطهای که داستان را قطع میکند — و بعداً خودش را ایستاده کنار تخت او میبیند که مککی با زیرجامهای وسط تخت خواب نشسته و پوشهٔ بزرگی در دست دارد.[۳۳۴] چنین صحنههایی باعث شده است که دانشوران نیک را همجنسگرایی آشکار بدانند و تحلیلهایی مثل وابستگی عاطفی کاراوی به جی گتسبی را مطرح کنند.[۳۳۵] با این دلایل، گتسبی بهعنوان کاوش هویت جنسی در طول دورهای تاریخی توصیف شده است که طی گذاری اجتماعی بهسمت مدرنیته حرکت میکند.[۳۳۶]
فناوری و محیط زیست
[ویرایش]نقدهای فناورانه و زیستمحیطی برای گتسبی بزرگ و شخصیتهایش جایگاهی فراتر از زمینهٔ تاریخی رمان قائل هستند.[۳۳۷] لئو مارکس[db] در کتابش، ماشینی در باغ[dc] نوشت که اثر فیتزجرالد کشمکش بین آرمان شبانی پیچیده در آمریکای گذشته و تحولات اجتماعی ناشی از صنعتیسازی و فناوری ماشینی را نشان داده است.[۳۳۸] او بهطور خاص به درهٔ خاکستر، زمینِ بیحاصلِ ساختهٔ دست بشر اشاره میکند که محصول جانبی صنعتیسازی است و سبک زندگی پررونق گتسبی، از جمله اتومبیل وی را ممکن ساخته است.[۳۳۹] بهنظر مارکس، فیتزجرالد میخواهد از طریق نیک اشتیاق شبانی را بیان کند که سایر نویسندگان دههٔ ۱۹۲۰ مانند ویلیام فاکنر و ارنست همینگوی نیز به آن علاقه داشتند.[۳۴۰] اگرچه برخی از نویسندگان آرمان شبانی را گرامی میدارند اما در عین حال میپذیرند که پیشرفت فناوری باعث شده است تا این آرمان کمرنگتر شود.[۳۴۱] در این زمینه، عدم پذیرش شرق ایالات متحده از سوی نیک نشاندهندهٔ تلاشی بیهوده برای عقبنشینی بهسوی طبیعت است.[۳۴۲] با این حال، اثر فیتزجرالد نشان میدهد که هرگونه مرزبندی فناورانه بین شرق و غرب ایالات متحده از بین رفته است[ث] و در نتیجه نمیتوان به گذشتهای شبانی فرار کرد.[۳۴۳]
براساس استدلال دانشوران، جستوجوی حریصانهٔ ثروت در رمان فیتزجرالد با توجیه تأمین منافع شخصی میتواند به دگرگونی محیط زیست بینجامد.[۳۴۴] بهگفتهٔ کایل کیلر،[dd] زندگی گتسبی به بسیاری از منابع خودمحور[de] و انسانمحور وابسته است.[۳۴۵] گتسبی تحتتأثیر معدنکاری مُرشد خیالیاش، دان کودی[df] در بحبوحهٔ جنگ جهانی اول در جنگلزدایی گسترده شرکت میکند و سپس فعالیتهای قاچاق نوشیدنیهای الکلی را براساس بهرهبرداری از کشاورزی آمریکای جنوبی انجام میدهد.[۳۴۶] او بهراحتی ویرانی اسرافکارانهٔ درهٔ خاکستر را نادیده میگیرد تا سبک زندگی مصرفگرای خود را ادامه دهد و با این کار شکاف ثروت را تشدید میکند که در دههٔ ۱۹۲۰ آمریکا آشکارتر شد.[۳۴۷] کیلر استدلال میکند اگرچه ترقی اجتماعی-اقتصادی و خوددگرگونی گتسبی به همین عوامل بستگی دارد اما هر کدام از اینها ممکن است سببساز بحرانهای زیستمحیطی کنونی باشند.[۳۴۸]
یهودستیزی
[ویرایش]گتسبی بزرگ بهدلیل استفاده از کلیشههای یهودیان به یهودستیزی متهم شده است.[۳۴۹] مایر ولفسهایم[dg] دوست یهودی و مرشد گتسبی، از شخصیتهای فرعی این رمان است که به گتسبی در کار قاچاق نوشیدنیهای الکلی کمک میکند و در گاوبندی سری جهانی ۱۹۱۹ نیز سهیم بوده است. ولفسهایم در دومین و آخرین حضورش در این رمان ترجیح میدهد تا در مراسم خاکسپاری گتسبی شرکت نکند. فیتزجرالد او را «جُهود ریزنقشی که دماغ پَخی داشت» با «چشمهای ریز» و «دو کُپه ظریف مو که توی هر کدام از سوراخهای بینیاش روییده بود» توصیف میکند.[۳۵۰] او با برانگیختن کلیشههای نژادی درمورد دماغ یهودی ولفسهایم، آن را «باحالت»، «غمانگیز» و قادر به «نشانه گرفتن» در حالت عصبانیت مینامد.[۳۵۱] شخصیت داستانی مایر ولفسهایم گریزی به زندگی واقعی قمارباز یهودی و رئیس تبهکاران معروف نیویورک، آرنولد روتشتاین[dh] دارد که یک بار فیتزجرالد در شرایط نامشخصی با او ملاقات کرد.[۳۵۲] روتشتاین در جریان رسوایی بلک ساکس[di][ظ] که سری جهانی ۱۹۱۹[dj] را لکهدار کرد، مقصر شناخته شد.[۳۵۴]
براساس تفسیرها، ولفسهایم نمایانگر کلیشهٔ یهودی خسیس است. ریچارد لوی،[dk] نویسندهٔ کتاب یهودستیزی: دائرةالمعارف تاریخی تعصب و آزار و شکنجه[dl] میگوید که ولفسهایم یهودیت را به فساد متصل میکند.[۳۵۵] میلتون هیندوس،[dm] استادیار علوم انسانی دانشگاه شیکاگو در سال ۱۹۴۷ در کامنتری نوشت که این کتاب دستاوردی ادبی بود اما ولفسهایم تهاجمیترین شخصیت رمان و اثر فیتزجرالد نجوایی یهودیستیزانه دارد.[۳۵۶] با این حال، هیندوس معتقد بود این کلیشههای یهودی در زمان رخداد و نوشتن رمان، عادی بودند و تنوع یهودستیزی آن «معمولی، مرسوم، بیضرر و غیرسیاسی» بوده است.[۳۵۷] آرتور کریستال مقالهای را در سال ۲۰۱۵ منتشر کرد که از نظر وی استفادهٔ فیتزجرالد از کاریکاتورهای یهودی ناشی از بداندیشی نبود، بلکه این موضوع صرفاً بازتابیدهٔ باورهای رایج در آن زمان است. او به گزارشهای فرانسیس کرول،[dn] زن یهودی و منشی فیتزجرالد اشاره میکند که ادعا کرد این نویسنده از اتهامهای یهودستیزی آسیب دیده است و در پاسخ به انتقادها از ولفسهایم مدعی میشود که او صرفاً «نقشی را در داستان به سرانجام رساند و ربطی به نژاد یا مذهب نداشت.»[۳۵۸]
اقتباسها
[ویرایش]صحنه
[ویرایش]گتسبی از زمان انتشار، چندین بار برای صحنهٔ نمایش اقتباس شده است. اولین اقتباس صحنهایِ شناختهشده، کاری از نمایشنامهنویس آمریکایی، اوون دیویس بود که در ادامه، نسخهٔ فیلم ۱۹۲۶ شد.[۳۵۹] این نمایش به کارگردانی جرج کیوکر، ۲ فوریهٔ ۱۹۲۶ در برادوی روی صحنه رفت و ۱۱۲ دعوت به صحنه[do] داشت. این نمایش تور موفقی را در همان سال تجربه کرد و شامل اجراهایی در شیکاگو بود که از ۱ اوت تا ۲ اکتبر نمایش یافتند.[۳۶۰] در موردی تازهتر، اپرای متروپولیتن نیویورک به جان هاربیسون[dp] مأموریت داد تا برای بزرگداشت بیست و پنجمین سالگرد حضور جیمز لواین در اپرای متروپولیتن، اقتباس اپرایی از این رمان را بسازد. نمایش اول این اثر که گتسبی بزرگ نام دارد، در ۲۰ دسامبر ۱۹۹۹ بود.[۳۶۱] در ژوئیهٔ ۲۰۰۶، اقتباس صحنهای سایمن لوی،[dq] به کارگردانی دیوید اسبیورنسون،[dr] همزمان با بازگشایی دوبارهٔ تئاتر گاتری[ds] به روی صحنه رفت.[۳۶۲] نقاد نیویورک تایمز، بن برنتلی در سال ۲۰۱۰ اولین نمایش گتس[dt] را که تولیدِ آف برادوی بهوسیلهٔ ئیآراس[du] بود، بسیار تحسین کرد.[۳۶۳] این رمان برای اجراهای باله نیز اقتباس شده است. بالهمت[dv] در سال ۲۰۰۹ نسخهای از آن را در تئاتر کپیتولِ[dw] کلمبوس به نمایش گذاشت.[۳۶۴] واشینگتن باله[dx] در سال ۲۰۱۰، نسخهای اقتباسی را در مرکز کندی به نمایش گذاشت که در سال بعد نیز اجرا شد.[۳۶۵]
فیلم
[ویرایش]اولین نسخهٔ فیلم از این رمان در سال ۱۹۲۶ اکران شد. این فیلم که خودش نسخهای از نمایشنامهٔ برادوی اوون دیویس بهشمار میرفت، به کارگردانی هربرت برنون ساخته شد و بازیگران آن وارنر بکستر، لوئیس ویلسون و ویلیام پاول بودند. این فیلم نمونهای معروف از فیلم گمشده است که براساس بررسیها احتمالاً وفادارترین اقتباس از این رمان بود اما اکنون تنها پیشپردهای از آن در بایگانیهای ملی وجود دارد.[۳۶۶] طبق گزارشها، فیتزجرالد و همسرش زلدا از نسخهٔ صامت بیزار بودند. زلدا برای یکی از آشناهایش نوشت که این فیلم «گندیده» بود. او و اسکات سالن سینما را در هنگام پخش فیلم ترک کردند.[۳۶۷]
بهدنبال فیلم ۱۹۲۶، فیلم گتسبی بزرگ است که در سال ۱۹۴۹، به کارگردانی الیوت نیوجنت ساخته شد و الن لاد، بتی فیلد و مکدونالد کری در آن بازی کردند. بیست و پنج سال بعد و در سال ۱۹۷۴، گتسبی بزرگ بار دیگر روی پردهٔ سینما ظاهر شد. کارگردان این فیلم جک کلیتن بود و گروه بازیگران آن رابرت ردفورد در نقش گتسبی، میا فارو در نقش دیزی و سم واترستون در نقش نیک کاراوی بودند.[۳۶۸] آخرین فیلم اقتباسی که تا سال ۲۰۲۲ از این فیلم ساخته شده است، گتسبی بزرگ (۲۰۱۳) به کارگردانی باز لورمن است که لئوناردو دیکاپریو در نقش گتسبی، کری مولیگان در نقش دیزی و توبی مگوایر در نقش نیک نقشآفرینی کردند.[۳۶۹]
شرکت جلوههای بصری دابل نگتیو در سال ۲۰۲۱ اعلام کرد که میخواهد فیلم پویانمایی اقتباسی از این رمان را به کارگردانی ویلیام جویس و نویسندگی برایان سلزنیک[dz] بسازد.[۳۷۰]
تلویزیون
[ویرایش]گتسبی تاکنون چندین بار بهشکل فیلم تلویزیونی کوتاه و با حضور بازیگران مختلف ساخته شده است. اولین اقتباس، اپیزودی از برنامهٔ تلویزیونی رابرت مونتگومری تقدیم میکند،[ea] به کارگردانی آلوین ساپینسلی[eb] بود که از انبیسی پخش شد و در آن رابرت مونتگومری، فیلیس کرک و لی بومن بازی کردند.[۳۷۱] سیبیاس در سال ۱۹۵۸، اقتباس دیگری از این رمان را ساخت که اپیزودی از پلیهاوس ۹۰،[ec] با عنوان گتسبی بزرگ بود. کارگردان این اثر فرانکلین جی. شافنر و بازیگران آن رابرت رایان، جین کرین و راد تیلور بودند.[۳۷۲] اقتباسِ تلویزیونیِ تازهتر از این رمان، تولید ایاندئی مووی است که در سال ۲۰۰۰ پخش شد. این فیلم تلویزیونی به کارگردانی رابرت مارکویتز[ed] ساخته شد و در آن توبی استیونز در نقش گتسبی، میرا سوروینو در نقش دیزی و پل راد در نقش نیک بازی کردند.[۳۷۳]
رمانهای گرافیکی
[ویرایش]گتسبی بزرگ در سه رمان گرافیکی اقتباس شده است. اولین اقتباس، «گتسبی بزرگ: اقتباسی گرافیکی»[ee] اثر نیکی گرینبرگ[ef] بود که در سال ۲۰۰۷ در استرالیا منتشر شد. از آنجایی که رمان اصلی هنوز تحت حمایت قوانین حق تکثیر ایالات متحده قرار داشت، در نتیجه این نسخه هرگز در آن کشور منتشر نشد. دومین اقتباس گرافیکی، «گتسبی بزرگ: رمان گرافیکی»[eg] اثر فرد فوردهام[eh] نام داشت که با تصویرگری آیا مورتون[ei] در سال ۲۰۲۰ انتشار یافت. در نهایت، کی. وودمن-مینارد[ej] در سال ۲۰۲۱ «گتسبی بزرگ: اقتباس رمان گرافیکی»[ek] را اقتباس و تصویرگری کرد که کندلویک پرس[el] آن را منتشر کرد.[۳۷۴]
رادیو
[ویرایش]این رمان در مجموعهای از قسمتهای رادیویی اقتباس شده است. اولین اقتباس رادیویی، برنامهای نیمساعته در سال ۱۹۵۰ برای ساعت خانوادهٔ ستارگانِ[em] شبکهٔ سیبیاس بود که کرک داگلاس نقش گتسبی را بازی میکرد.[۳۷۵] این رمان در سال ۲۰۰۸ برای ده قسمت در سرویس جهانی بیبیسی خوانده شد. رادیو بیبیسی ۴ در سال ۲۰۱۲ گتسبی بزرگ را در فرم سریال کلاسیک[en] بهصورت نمایشنامه درآورد که سازندهٔ آن نمایشنامهنویس، رابرت فارست[eo] بود.[۳۷۶]
بازیهای ویدئویی
[ویرایش]اوبرون مدیا[ep] در سال ۲۰۱۰ بازی ماجراهای کلاسیک: گتسبی بزرگ[eq] را در سبک معمایی اشیای پنهان[er] منتشر کرد.[۳۷۷] چارلی هوی[es] و پیت اسمیت[et] در سال ۲۰۱۱ بازی آنلاین سبک ۸ بیتی را براساس گتسبی بزرگ ساختند که گتسبی بزرگ برای انئیاس[eu] نام داشت.[۳۷۸] در سال ۲۰۱۳، اسلیت اقتباس نمادین گتسبی بزرگ: بازی ویدئویی[ev] را منتشر کرد.[۳۷۹]
یادداشتها
[ویرایش]
- ↑ تاریخنگار جف نیلسون،[a] اف. اسکات فیتزجرالد را ملکالشعرای عصر جاز توصیف میکند؛ «خشنترین و پُرزَرقوبَرقترین دوران در تاریخ ایالات متحده».[۱]
- ↑ محل فروش نوشیدنیهای الکلی قاچاق در دههٔ ۱۹۲۰ و اوایل دههٔ ۱۹۳۰ که ساخت یا فروش نوشیدنیهای الکلی در آمریکا غیرقانونی بود و مردم از این طریق میتوانستند تهیه کنند.[۷]
- ↑ مهمانیرو به شخصی، عموماً به زنی با پیشینهٔ ثروتمند و احتمالاً اشرافی گفته میشود که در سطح عالی جامعه حضور دارد و زمان خود را صرف شرکت در مجلسهای مختلف مد روز میکند.[۱۴]
- ↑ خانوادهٔ ثروتمند زلدا سایر بهعنوان زیبای جنوبی، ۲۲ خدمتکار خانگی را استخدام کرد که بسیاری از آنها آفریقایی-آمریکایی بودند.[۲۴] او به هر نوع کار خانگی عادت نداشت و انجام همهٔ کارها را به خادمانش محول میکرد.[۲۵]
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ فیتزجرالد در سراسر این رمان منطقهٔ بومی خود در میدوست — شهرهای آنسوی اوهایو — را با فضیلت درک شده و سادگی روستایی غرب آمریکا مشخص میکند که از نظر فرهنگی متمایز از ارزشهای روبهزوال شرق ایالات متحده است.[۴۰]
- ↑ تکیهکلامی که گتسبی بارها در داستان از آن استفاده میکند. این اصطلاح احتمال میرود ریشهای انگلیسی داشته باشد و ممکن است به زمانی بازگردد که گتسبی در آکسفورد تحصیل میکرد. همچنین بیان این اصطلاح در بین افراد طبقهٔ پایین اجتماعی نیویورک در آن دوران رایج بود.[۴۴]
- ↑ دبیوتنت که بهصورت کوتاه دبت نیز بهکار میرود، به دختری جوان از خانوادهای با پیشزمینهٔ اشرافی یا طبقهٔ فرادست گفته میشود که به بلوغ رسیده است و برای نخستین بار بهطور رسمی در مجامع که میتواند مجلس رقص باشد، ظاهر و معرفی شود.[۴۶]
- ↑ نمونهٔ احتمالی دیگر برای تام بیوکنن میتواند قهرمان جنوبی چوگان و هوانورد، تامی هیچکاک جونیور باشد که فیتزجرالد در مهمانیهای لانگ آیلند نیویورک با او آشنا شد.[۵۱]
- ↑ منابع دست اول همچون زلدا فیتزجرالد و دوست اف. اسکات فیتزجرالد، ادمون ویلسون هر دو اعلام کردند که ماکس گرلاخ همسایهٔ فیتزجرالد بود.[۷۶] دانشوران هنوز سوابق ملکی باقی مانده برای اقامتگاه لانگ آیلند با نام گرلاخ را پیدا نکردهاند. با این حال، احتمالاً «شکافهایی در پروندهٔ نشانیهای وی وجود دارد»[۷۷] و بازسازی دقیق زندگی و محل اقامت گرلاخ بهشدت «بهدلیل وضعیت ناقص اسناد مربوطه مانع شده است.»[۷۸]
- ↑ محقق هورست کروز[am] در کتابی نوشتهٔ سال ۲۰۰۹ ادعا میکند که ماکس گرلاخ در برلین یا در نزدیکی آن به دنیا آمد و در جوانی با خانوادهٔ آلمانیاش به آمریکا مهاجرت کرد.[۸۰]
- ↑ با پایان ممنوعیت الکل و آغاز رکود بزرگ، ماکس گرلاخ ثروت خود را از دست داد. او پس از آن در فقر زندگی میکرد و سرانجام در سال ۱۹۳۹ خودکشی کرد.[۸۲]
- ↑ تنها دو صفحه از نخستین پیشنویس گتسبی بزرگ باقی ماند. فیتزجرالد آن را همراه با نامهاش به ویلا کاتر در سال ۱۹۲۵ فرستاد که اکنون در میان نوشتههای فیتزجرالد در دانشگاه پرینستون قرار دارد.[۹۳]
- ↑ زمانی که فیتزجرالد در کن مشغول کار روی رمان بود، همسرش زلدا عاشق ادوارد جوزان،[au] خلبان نیروی دریایی فرانسه شد و درخواست طلاق کرد.[۱۰۶]
- ↑ در سال ۲۰۰۲ و پس از گذشت شش دهه از مرگ فیتزجرالد، پیشنویس اولیهٔ این رمانِ اکنون مشهور او، تحت عنوان تریمالکیو: نسخهٔ اولیهٔ گتسبی بزرگ منتشر شد.[۱۲۰]
- ↑ سالها پس از انتشار گتسبی بزرگ تصور میشد که نقاشی اصلی فرانسیس کوگات برای جلد این کتاب برای همیشه گمشده است؛ تا زمانی که این طرح در سطل زبالهٔ اسکریبنرز پیدا و به مجموعهٔ هنرهای گرافیکی کتابخانههای دانشگاه پرینستون اهدا شد.[۱۳۹]
- ↑ این گفتهٔ دیزی که امیدوار است دخترش یک «نفهم کوچک خوشگل» باشد، در حقیقت از زلدا فیتزجرالد است که وقتی فرزندشان در ۲۶ اکتبر ۱۹۲۱ در بیمارستان سنت پال به دنیا آمد، گفت.[۲۹۶]
- ↑ آمریکاییهای انگلیسیتبار از نوادگان مستعمرات سیزدهگانه با اصلونسب بریتانیایی هستند که در قرنهای هفدهم و هجدهم میلادی به آمریکای بریتانیا مهاجرت کردند.[۳۱۰]
- ↑ فسندن (۲۰۰۵) استدلال میکند که فیتزجرالد با گرایش جنسی خود دستوپنجه نرم میکرد.[۳۲۶] در مقابل، براکلی (۲۰۰۲) اصرار دارد که «هر کس را میتوان همجنسگرای پنهان نامید اما شواهدی مبنی بر اینکه فیتزجرالد بهطور همیشگی درگیر وابستگی همجنسگرایی باشد، وجود ندارد.»[۳۲۷]
- ↑ دانشوران روی عبارتی متمرکز شدهاند که فیتزجرالد نیمی از ذهنش را زنانه توصیف کرد.[۳۲۸] فیتزجرالد طی نامهای در سال ۱۹۳۵ که برای لورا گاتری[cy] نوشت، اظهار کرد: «نمیدانم چهچیزی در من وجود دارد یا هنگام آغاز نوشتن بر من الهام میشود. نیمی از من زنانه است — حداقل ذهنم اینطور است.»[۳۲۹]
- ↑ هشت نفر از اعضای تیم بسیبال شیکاگو وایت ساکس رشوه دریافت کردند تا سری جهانی ۱۹۱۹ را به تیم سینسیناتی ردز ببازند.[۳۵۳]
واژهنامه
[ویرایش]- ↑ Jeff Nilsson
- ↑ Speakeasy
- ↑ Petting
- ↑ Bootlegging
- ↑ Ginevara King
- ↑ Second lieutenant
- ↑ The Romantic Egotist
- ↑ William "Bill" Mitchell
- ↑ The Smart Set
- ↑ Scribner's Magazine
- ↑ Head and Shoulders
- ↑ Flappers and Philosophers
- ↑ John Peale Bishop
- ↑ Roaring Twenties
- ↑ Nick Carraway
- ↑ Tom Buchanan
- ↑ Jordan Baker
- ↑ Myrtle Wilson
- ↑ George B. Wilson
- ↑ Henry Gatz
- ↑ Camp Taylor
- ↑ Trinity College
- ↑ Max Gerlach
- ↑ Debutante
- ↑ Charles King
- ↑ Edith Cummings
- ↑ Jordan Motor Car Company
- ↑ Baker Motor Vehicle
- ↑ The Vegetable
- ↑ Frances Scott "Scottie" Fitzgerald
- ↑ Ring Lardner
- ↑ Lew Fields
- ↑ Manhasset Neck
- ↑ Sands Point
- ↑ Gold Coast
- ↑ Land's End
- ↑ Oheka Castle
- ↑ Beacon Towers
- ↑ Horst Kruse
- ↑ American Expeditionary Forces
- ↑ Hall-Mills murder case
- ↑ Absolution
- ↑ All the Sad Young Men
- ↑ Ada
- ↑ Dud
- ↑ A Lost Lady
- ↑ Edouard Jozan
- ↑ Among Ash Heaps and Millionaires
- ↑ Trimalchio
- ↑ Trimalchio in West Egg
- ↑ On the Road to West Egg
- ↑ Under the Red, White, and Blue
- ↑ The Gold-Hatted Gatsby
- ↑ The High-Bouncing Lover
- ↑ Thomas Parke D'Invilliers
- ↑ Tony Tanner
- ↑ Francis Cugat
- ↑ Francisco Coradal-Cougat
- ↑ Mary Jo Tate
- ↑ Linda C. Pelzer
- ↑ Charles Marlow
- ↑ Lord Jim
- ↑ Edwin Clark
- ↑ Lillian C. Ford
- ↑ New York Herald Tribune
- ↑ Harvey Eagleton
- ↑ Ralph Coghlan
- ↑ St. Louis Post-Dispatch
- ↑ Ruth Snyder
- ↑ New York Evening World
- ↑ John McClure
- ↑ The Times-Picayune
- ↑ John Peale Bishop
- ↑ Edward Newhouse
- ↑ Edmund Wilson
- ↑ Arthur Mizener
- ↑ The Far Side of Paradise
- ↑ Council on Books in Wartime
- ↑ Armed Services Editions
- ↑ Victor Llona
- ↑ Mondadori
- ↑ Cesare Giardini
- ↑ I romanzi della palma
- ↑ Fernanda Pivano
- ↑ World Literature
- ↑ Wu Ningkun
- ↑ Sixth Tone
- ↑ Roger L. Pearson
- ↑ Class differences
- ↑ Dianne Bechtel
- ↑ Ellen Bernard Thompson Pyle
- ↑ Societal gender expectations
- ↑ Leland S. Person Jr.
- ↑ Trophy wife
- ↑ socio-economic status
- ↑ he Rise of the Colored Empires
- ↑ Bestseller
- ↑ The Rising Tide of Color
- ↑ Walter Benn Michaels
- ↑ Old Stock Americans
- ↑ Queer readings
- ↑ Closeted homosexual
- ↑ Laura Guthrie
- ↑ Lionel Trilling
- ↑ Otto Friedrich
- ↑ Leo Marx
- ↑ The Machine in the Garden
- ↑ Kyle Keeler
- ↑ Self-interest
- ↑ Dan Cody
- ↑ Meyer Wolfsheim
- ↑ Arnold Rothstein
- ↑ Black Sox Scandal
- ↑ 1919 World Series
- ↑ Richard Levy
- ↑ Antisemitism: A Historical Encyclopedia of Prejudice and Persecution
- ↑ Milton Hindus
- ↑ Frances Kroll
- ↑ Curtain call
- ↑ John Harbison
- ↑ Simon Levy
- ↑ David Esbjornson
- ↑ Guthrie Theater
- ↑ Gatz
- ↑ Elevator Repair Service
- ↑ BalletMet
- ↑ The Capitol Theatre
- ↑ The Washington Ballet
- ↑ lobby card
- ↑ Brian Selznick
- ↑ Robert Montgomery Presents
- ↑ Alvin Sapinsley
- ↑ Playhouse 90
- ↑ Robert Markowitz
- ↑ The Great Gatsby: A Graphic Adaptation
- ↑ Nicki Greenberg
- ↑ The Great Gatsby: The Graphic Novel
- ↑ Fred Fordham
- ↑ Aya Morton
- ↑ K. Woodman-Maynard
- ↑ The Great Gatsby: A Graphic Novel Adaptation
- ↑ Candlewick Press
- ↑ Family Hour of Stars
- ↑ Classic Serial
- ↑ Robert Forrest
- ↑ Oberon Media
- ↑ The Great Gatsby: The Video Game
- ↑ Hidden object game
- ↑ Charlie Hoey
- ↑ Pete Smith
- ↑ The Great Gatsby for NES
- ↑ The Great Gatsby: The Video Game
پانویس
[ویرایش]- ↑ Five Reasons 'Gatsby' Is The Great American Novel.
- ↑ Fitzgerald, The Crack-Up, 16.
- ↑ Fitzgerald, The Crack-Up, 18.
- ↑ Fitzgerald, The Crack-Up, 15.
- ↑ Fitzgerald, The Crack-Up, 18.
- ↑ Five Reasons 'Gatsby' Is The Great American Novel.
- ↑ Okrent, Last Call, 207–210.
- ↑ Fitzgerald, The Crack-Up, 14–15; Bruccoli, F. Scott Fitzgerald's The Great Gatsby, 53–54.
- ↑ Fitzgerald, The Crack-Up, 18; Five Reasons 'Gatsby' Is The Great American Novel; Gross, Understanding the Great Gatsby, 167.
- ↑ Fitzgerald, The Crack-Up, 15.
- ↑ Fitzgerald, The Crack-Up, 13–22.
- ↑ Mizener, The Far Side of Paradise, 11, 129, 140.
- ↑ Mizener, The Far Side of Paradise, 30–31.
- ↑ Groome, What is a socialite?.
- ↑ Smith, Love Notes Drenched in Moonlight; Mizener, The Far Side of Paradise, 50.
- ↑ West, The Perfect Hour, 35.
- ↑ Smith, Love Notes Drenched in Moonlight.
- ↑ Mizener, The Far Side of Paradise, 70; Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 80, 82.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 80, 82.
- ↑ Mizener, The Far Side of Paradise, 79–80.
- ↑ کرنات، مقدمه کیمبریج بر اف. اسکات فیتزجرالد، ۱۰–۱۲.
- ↑ West, The Perfect Hour, 73; Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 86, 91.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 91; Mizener, The Far Side of Paradise, 85, 89, 90.
- ↑ Wagner-Martin, Zelda Sayre, Belle, 24.
- ↑ Wagner-Martin, Zelda Sayre, Belle, 24; Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 437, 189; Turnbull, Scott Fitzgerald, 111.
- ↑ Mizener, The Far Side of Paradise, 79–82, 87.
- ↑ کرنات، مقدمه کیمبریج بر اف. اسکات فیتزجرالد، ۱۲.
- ↑ کرنات، مقدمه کیمبریج بر اف. اسکات فیتزجرالد، ۱۲–۱۳.
- ↑ کرنات، مقدمه کیمبریج بر اف. اسکات فیتزجرالد، ۱۳.
- ↑ کرنات، مقدمه کیمبریج بر اف. اسکات فیتزجرالد، ۱۳–۱۴.
- ↑ کرنات، مقدمه کیمبریج بر اف. اسکات فیتزجرالد، ۱۳.
- ↑ کرنات، مقدمه کیمبریج بر اف. اسکات فیتزجرالد، ۱۵–۱۶.
- ↑ کرنات، مقدمه کیمبریج بر اف. اسکات فیتزجرالد، ۱۴–۱۷.
- ↑ کرنات، مقدمه کیمبریج بر اف. اسکات فیتزجرالد، ۱۷.
- ↑ Olly, Long Island during Prohibition.
- ↑ Mizener, The Far Side of Paradise, 135, 140.
- ↑ Mizener, The Far Side of Paradise, 140–141.
- ↑ Mizener, The Far Side of Paradise, 140, 141.
- ↑ Mizener, The Far Side of Paradise, 141.
- ↑ Mizener, The Far Side of Paradise, 190; Marx, The Machine in the Garden, 363; Turnbull, Scott Fitzgerald, 46.
- ↑ Mizener, The Far Side of Paradise, 190.
- ↑ McCullen, This Tremendous Detail, 11–20.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 178.
- ↑ Graham and Heggestad, The term 'old sport' in The Great Gatsby (1925), 413–415.
- ↑ Kruse, The Real Jay Gatsby, 45–46.
- ↑ Debutante Dress.
- ↑ Conor, The Spectacular Modern Woman, 301.
- ↑ Smith, Love Notes Drenched in Moonlight; Corrigan, So We Read On, 58; Borrelli, Revisiting Ginevra King.
- ↑ Fitzgerald, The Great Gatsby, 9.
- ↑ Bruccoli, F. Scott Fitzgerald's The Great Gatsby, 9–11, 246; Slater, Ethnicity in The Great Gatsby, 54; Baker, White-Collar Supremacy.
- ↑ Kruse, F. Scott Fitzgerald at Work, 82–88.
- ↑ Bruccoli, F. Scott Fitzgerald's The Great Gatsby, 9–11, 246; Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 86; West, The Perfect Hour, 66–70.
- ↑ West, The Perfect Hour, 4, 57–59.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 211.
- ↑ West, The Perfect Hour, 57–59.
- ↑ Bruccoli, F. Scott Fitzgerald's The Great Gatsby, 9–11.
- ↑ Whipple, Cleveland's Colorful Characters, 85.
- ↑ Fitzgerald, The Great Gatsby, 184; Tredell, Fitzgerald's The Great Gatsby, 124; Fitzgerald, The Great Gatsby, 95; Fitzgerald, F. Scott Fitzgerald, 184.
- ↑ Fitzgerald, The Great Gatsby, 23.
- ↑ Fitzgerald, The Great Gatsby, 18; Tate, Critical Companion to F. Scott Fitzgerald, 101.
- ↑ Tredell, Fitzgerald's The Great Gatsby, 64.
- ↑ Tredell, Fitzgerald's The Great Gatsby, 54–55; Fitzgerald, The Great Gatsby, 28–29.
- ↑ Fitzgerald, The Great Gatsby, 18; Fitzgerald, The Great Gatsby, 107; Tate, Critical Companion to F. Scott Fitzgerald, 101.
- ↑ Bruccoli, F. Scott Fitzgerald's The Great Gatsby, 53–54.
- ↑ Mizener, The Far Side of Paradise, 184.
- ↑ Mizener, Gatsby, 35 Years Later.
- ↑ Curnutt, A Historical Guide to F. Scott Fitzgerald, 58; Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 185.
- ↑ Fitzgerald, The Letters of F. Scott Fitzgerald, 189.
- ↑ Mizener, Gatsby, 35 Years Later.
- ↑ Turnbull, Scott Fitzgerald, 150.
- ↑ Murphy, Eyeing the Unreal Estate of Gatsby Esq.
- ↑ Bruccoli, F. Scott Fitzgerald's The Great Gatsby, 53–54.
- ↑ Bruccoli, F. Scott Fitzgerald's The Great Gatsby, 38–39.
- ↑ Bruccoli, F. Scott Fitzgerald's The Great Gatsby, 38–39.
- ↑ Kellogg, Last Gasp of the Gatsby House; Bruccoli, F. Scott Fitzgerald's The Great Gatsby, 45; Randall, The Mansions of Long Island's Gold Coast, 255–257.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 178; Kruse, F. Scott Fitzgerald at Work, 13-14.
- ↑ Kruse, F. Scott Fitzgerald at Work, 23-24.
- ↑ Kruse, F. Scott Fitzgerald at Work, 20.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 178; Kruse, The Real Jay Gatsby, 51.
- ↑ Kruse, F. Scott Fitzgerald at Work, 6, 20.
- ↑ Kruse, The Real Jay Gatsby, 53–54, 47–48, 63–64.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 178; Kruse, The Real Jay Gatsby, 47–48; Kruse, F. Scott Fitzgerald at Work, 15.
- ↑ Kruse, F. Scott Fitzgerald at Work, 15.
- ↑ Kruse, The Real Jay Gatsby, 47.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 178.
- ↑ Kruse, The Real Jay Gatsby, 60.
- ↑ Kruse, The Real Jay Gatsby, 45–83; Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 178.
- ↑ Careless People, 1–9; Murder, Mayhem, and the Invention of The Great Gatsby.
- ↑ Powers, The Road to West Egg, 9–11.
- ↑ West, Trimalchio, xi.
- ↑ Bruccoli, F. Scott Fitzgerald's The Great Gatsby, 53–54; Eble, The Great Gatsby, 37; Haglund, The Forgotten Childhood of Jay Gatsby.
- ↑ میرزایی پرکلی و بیرانوند، هویتباختگی در نفرین زمین اثر جلال آلاحمد و گتسبی بزرگ اثر اسکات فیتزجرالد، ۱۰۹–۱۱۰.
- ↑ Fitzgerald, The Great Gatsby, xvi, xx.
- ↑ Eble, The Craft of Revision, 325.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 178; Bruccoli, An Instance of Apparent Plagiarism, 176.
- ↑ Alter, A Darker, More Ruthless Gatsby.
- ↑ Alter, A Darker, More Ruthless Gatsby.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 190.
- ↑ Eble, The Great Gatsby, 37.
- ↑ Leader, Daisy Packs Her Bags, 13–15; Flanagan, Fitzgerald's 'Radiant World'.
- ↑ Quirk, Fitzgerald and Cather, 578.
- ↑ Bruccoli, An Instance of Apparent Plagiarism, 171-172; Quirk, Fitzgerald and Cather, 578.
- ↑ Harvey, Redefining the American Dream, 76; Funda, Review of 'Redefining the American Dream, 275; Rosowski, Willa Cather's 'A Lost Lady', 51.
- ↑ Bruccoli, An Instance of Apparent Plagiarism, 171-172; Quirk, Fitzgerald and Cather, 578.
- ↑ Scribner, Celestial Eyes, 143–144.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 195; Milford, Zelda, 112; Howell, Five Things You Didn't Know About The Great Gatsby.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 206.
- ↑ Perkins, The Sons of Maxwell Perkins, 27–30.
- ↑ Eble, The Great Gatsby, 38.
- ↑ Tate, Critical Companion to F. Scott Fitzgerald, 326.
- ↑ Perkins, The Sons of Maxwell Perkins, 27–30.
- ↑ Bruccoli, F. Scott Fitzgerald's The Great Gatsby, 54–56; Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 215.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 213.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 215.
- ↑ F. Scott Fitzgerald's Ledger; Zuckerman, The Finances of F. Scott Fitzgerald, Handwritten by Fitzgerald.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 206–207; Mizener, The Far Side of Paradise, 185.
- ↑ The Girl at the Grand Palais.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 206–207; Mizener, The Far Side of Paradise, 185; Vanderbilt, The Making of a Bestseller, 96.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 207.
- ↑ West, Trimalchio: An Early Version of 'The Great Gatsby'.
- ↑ Fitzgerald, The Great Gatsby, 88.
- ↑ Fitzgerald, The Great Gatsby, vii–viii.
- ↑ Hill, Burns and Shillingsburg, Text: An Interdisciplinary Annual of Textual Studies, 331.
- ↑ Fitzgerald and Perkins, Dear Scott/Dear Max, 87.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 206–207.
- ↑ Tate, Critical Companion to F. Scott Fitzgerald, 87.
- ↑ What Makes The Great Gatsby Great?; Lipton, Where Is Jay Gatsby's Mansion?.
- ↑ Lazo, F. Scott Fitzgerald, 75.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 215–217.
- ↑ Scribner, Celestial Eyes, 141–155.
- ↑ Scribner, Celestial Eyes, 141.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 202.
- ↑ Scribner, Celestial Eyes, 140–155.
- ↑ Scribner, Celestial Eyes, 146.
- ↑ Scribner, Celestial Eyes, 148–149.
- ↑ Scribner, Celestial Eyes, 149–151.
- ↑ Scribner, Celestial Eyes, 149–153.
- ↑ Scribner, Celestial Eyes, 154.
- ↑ Scribner, Celestial Eyes, 145, 154.
- ↑ Scribner, Celestial Eyes, 143, 154.
- ↑ Scribner, Celestial Eyes, 145.
- ↑ Scribner, Celestial Eyes, 141.
- ↑ Scribner, Celestial Eyes, 143–144, 145–146.
- ↑ Scribner, Celestial Eyes, 142.
- ↑ Scribner, Celestial Eyes, 140–155.
- ↑ Hemingway, A Moveable Feast, 176.
- ↑ Scribner, Celestial Eyes, 140–155.
- ↑ Tate, Critical Companion to F. Scott Fitzgerald, 90.
- ↑ Pelzer, Student companion to F. Scott Fitzgerald, 81.
- ↑ Tate, Critical Companion to F. Scott Fitzgerald, 90.
- ↑ Tate, Critical Companion to F. Scott Fitzgerald, 90.
- ↑ Pelzer, Student companion to F. Scott Fitzgerald, 81.
- ↑ Tate, Critical Companion to F. Scott Fitzgerald, 90–91.
- ↑ Tate, Critical Companion to F. Scott Fitzgerald, 91.
- ↑ Tate, Critical Companion to F. Scott Fitzgerald, 91.
- ↑ Tate, Critical Companion to F. Scott Fitzgerald, 91.
- ↑ انتخابی، گتسبی بزرگ و هنر راوی، ۲۳.
- ↑ فیتزجرالد، «فصل ۸»، گتسبی بزرگ.
- ↑ Tate, Critical Companion to F. Scott Fitzgerald, 91.
- ↑ انتخابی، گتسبی بزرگ و هنر راوی، ۲۲.
- ↑ انتخابی، گتسبی بزرگ و هنر راوی، ۲۲.
- ↑ انتخابی، گتسبی بزرگ و هنر راوی، ۲۳.
- ↑ Tate, Critical Companion to F. Scott Fitzgerald, 91.
- ↑ فیتزجرالد، «ژرفنگری»، گتسبی بزرگ، ۲۴۷.
- ↑ Tate, Critical Companion to F. Scott Fitzgerald, 91.
- ↑ انتخابی، گتسبی بزرگ و هنر راوی، ۲۲.
- ↑ انتخابی، گتسبی بزرگ و هنر راوی، ۲۲–۲۳.
- ↑ انتخابی، گتسبی بزرگ و هنر راوی، ۲۲ و ۲۳.
- ↑ Bruccoli, F. Scott Fitzgerald's The Great Gatsby, 217; Mizener, The Far Side of Paradise, 193.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 217.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 217; O'Meara, Lost City, 49.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 218.
- ↑ Quirk, Fitzgerald and Cather, 576; Mizener, Gatsby, 35 Years Later.
- ↑ Clark, Scott Fitzgerald Looks into Middle Age.
- ↑ Ford, The Seamy Side of Society.
- ↑ Books on Our Table.
- ↑ Turns with a Bookworm.
- ↑ Mencken, Fitzgerald, The Stylist, Challenges Fitzgerald, the Social Historian, 9.
- ↑ Eagleton, Prophets of the New Age.
- ↑ Coghlan, F. Scott Fitzgerald.
- ↑ Snyder, A Minute or Two with Books.
- ↑ McClure, Literature – And Less.
- ↑ Eble, The Great Gatsby, 37.
- ↑ Fitzgerald, The Crack-Up, 270.
- ↑ Eble, The Great Gatsby, 37.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 219; Leader, Daisy Packs Her Bags, 13–15.
- ↑ Kruse, The Real Jay Gatsby, 75.
- ↑ Mizener, Gatsby, 35 Years Later.
- ↑ Rimer, Gatsby's Green Light Beckons a New Set of Strivers.
- ↑ Donahue, 'The Great Gatsby' By The Numbers.
- ↑ Scott Fitzgerald, Author, Dies at 44.
- ↑ Mizener, Gatsby, 35 Years Later.
- ↑ Mizener, Gatsby, 35 Years Later.
- ↑ Mizener, Gatsby, 35 Years Later; Verghis, Careless People of F. Scott Fitzgerald's Great Gatsby Have a Modern Equivalent.
- ↑ Mizener, Gatsby, 35 Years Later; Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 217.
- ↑ Verghis, Careless People of F. Scott Fitzgerald's Great Gatsby Have a Modern Equivalent.
- ↑ Mizener, The Far Side of Paradise.
- ↑ Mizener, The Far Side of Paradise, 183.
- ↑ Mizener, Gatsby, 35 Years Later.
- ↑ Eble, The Great Gatsby, 34, 45; Batchelor, Gatsby.
- ↑ Hogeback, 12 Novels Considered the 'Greatest Book Ever Written'; Lacayo and Grossman, All-TIME 100 Novels; Burt, The Novel 100.
- ↑ Rimer, Gatsby's Green Light Beckons a New Set of Strivers.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 217.
- ↑ O'Meara, Lost City, 49.
- ↑ Mizener, Gatsby, 35 Years Later.
- ↑ Bruccoli, F. Scott Fitzgerald's The Great Gatsby, 175.
- ↑ Bruccoli, F. Scott Fitzgerald's The Great Gatsby, 175.
- ↑ Howell, Five Things You Didn't Know About The Great Gatsby; F. Scott Fitzgerald's Ledger.
- ↑ Mizener, Gatsby, 35 Years Later.
- ↑ Cole, Books in Action, 25.
- ↑ Cole, Books in Action, 26.
- ↑ Wittels, What the G.I. Reads.
- ↑ Tredell, Fitzgerald's The Great Gatsby, 90.
- ↑ Italie, Everyone invited.
- ↑ Donahue, 'The Great Gatsby' By The Numbers.
- ↑ Alter, Mickey Mouse Will Be Public Domain Soon; Williams, The 'Great Gatsby' Glut.
- ↑ Donahue, 'The Great Gatsby' By The Numbers.
- ↑ Wardle, Gatsby? Which Gatsby?, 214.
- ↑ Wardle, Gatsby? Which Gatsby?, 215.
- ↑ Wardle, Gatsby? Which Gatsby?, 217–218.
- ↑ Thomas-Corr, Killing Commendatore by Haruki Murakami review.
- ↑ Kelts, Lost in Translation?.
- ↑ Cai, Remembering Wu Ningkun.
- ↑ جعفری، در جستجوی صبح، ۴۲۴؛ امامی، از پست و بلند ترجمه، ۲۱۹–۲۲۱.
- ↑ امامی، از پست و بلند ترجمه، ۲۱۹.
- ↑ نوروز، از روزنامهنگاری در کیهان تا ویراستاری در فرانکلین.
- ↑ علینژاد، مثل اخوان، مثل فروغ، مثل کریم امامی!.
- ↑ امامی، از پست و بلند ترجمه، ۲۲۲.
- ↑ فیتس جرالد، گتسبی بزرگ، ۱۷.
- ↑ امامی، از پست و بلند ترجمه، ۲۲۲.
- ↑ یزدانی خرم، گتسبی بزرگ درگذشت، ۴۲۱.
- ↑ امامی، از پست و بلند ترجمه، ۲۲۴.
- ↑ امامی و فرسی، دو نامه دربارهٔ ترجمه یک کتاب، ۱۰۹۸–۱۱۰۷؛ ضرورت ترجمههای مجدد گتسبی بزرگ همچنان وجود دارد.
- ↑ امامی، از پست و بلند ترجمه، ۲۲۴.
- ↑ امامی، از پست و بلند ترجمه، ۲۲۲.
- ↑ خزاعیفر، از شمار دو چشم یک تن کم، ۴۰۳.
- ↑ از کتابهای جیبی تا انتشارات مروارید و بررسی کتاب، ۶.
- ↑ یزدانی خرم، گتسبی بزرگ درگذشت، ۴۲۱؛ گتسبی بزرگ/اسکات فیتس جرالد، ۶۳.
- ↑ امامی، از پست و بلند ترجمه، ۲۴۸.
- ↑ قنبری، از ریشه تا امروز، ۳۱؛ آذرنگ، انتشارات فرانکلین چرا تعطیل شد؟.
- ↑ جعفری، در جستجوی صبح، ۴۴۴؛ علینژاد، گفتگو با همایون صنعتی دربارهٔ شکلگیری انتشارات فرانکلین.
- ↑ بیات، تجربه فرانکلین، ۶۲.
- ↑ عبدالرحیم جعفری؛ پایان تلخ یک زندگی پرتکاپو.
- ↑ تازههای علمیوفرهنگی.
- ↑ محمدی، «زمینه» کتابخوان شدن خیلیها؛ فیتسجرالد، «مقدمهٔ ناشر بر چاپ سوم»، گتسبی بزرگ، د��.
- ↑ یزدانی خرم، گتسبی بزرگ درگذشت، ۴۲۱؛ فیتس جرالد، «سخنی از مترجم»، گتسبی بزرگ، ۱۴؛ فیتسجرالد، «مقدمهٔ ناشر بر چاپ سوم»، گتسبی بزرگ، ده.
- ↑ فیتس جرالد، «سخنی از مترجم»، گتسبی بزرگ، ۱۲، ۱۵–۱۶؛ امامی، از پست و بلند ترجمه، ۲۲۲.
- ↑ علیزاده، مقولهها و عناصر فرهنگی و چگونگی ترجمه آنها، ۷۱–۷۲.
- ↑ علیزاده، مقولهها و عناصر فرهنگی و چگونگی ترجمه آنها، ۷۲.
- ↑ «گتسبی بزرگ» برای چهارمین بار روانه بازار کتاب ایران شد.
- ↑ تازههای علمیوفرهنگی.
- ↑ ترجمه دیگری از «گتسبی بزرگ» منتشر شد؛ پناهنده، چرا ترجمهای دیگر؟، ۸۵.
- ↑ چاپ ترجمههای جدید از «گتسبی بزرگ» و «پیرمرد و دریا»؛ پناهنده، چرا ترجمهای دیگر؟، ۸۵.
- ↑ نورشمسی، خواننده رمان کلاسیک مخاطب هر نوع نوشته مدرنی نمیشود.
- ↑ هاشمی پور و رضایی، نشست گتسبی بزرگ، ۵؛ حسینی، گتسبی عاقبت به خیر شد، ۸۱–۸۳.
- ↑ فکری، برخی ناشران عوامفریبی میکنند.
- ↑ فاجعهای در عرصه ترجمه؛ حسینی، گتسبی عاقبت به خیر شد، ۸۱–۸۳.
- ↑ هاشمی پور و رضایی، نشست گتسبی بزرگ، ۲۰.
- ↑ فیتزجرالد، «پیشگفتار (مترجم)»، گتسبی بزرگ، ۷–۱۸.
- ↑ هاشمی پور و رضایی، نشست گتسبی بزرگ، ۹.
- ↑ هاشمی پور و رضایی، نشست گتسبی بزرگ، ۱۰.
- ↑ هاشمی پور و رضایی، نشست گتسبی بزرگ، ۱۲–۱۳.
- ↑ هاشمی پور و رضایی، نشست گتسبی بزرگ، ۱۴.
- ↑ هاشمی پور و رضایی، نشست گتسبی بزرگ، ۱۴–۱۶.
- ↑ پناهنده، چرا ترجمهای دیگر؟، ۶۷–۸۵.
- ↑ پناهنده، چرا ترجمهای دیگر؟، ۶۸.
- ↑ Pearson, Gatsby, 638.
- ↑ Kazin, F. Scott Fitzgerald, 189; Bewley, Scott Fitzgerald's Criticism of America, 223-224.
- ↑ Pearson, Gatsby, 638.
- ↑ Pearson, Gatsby, 638.
- ↑ Pearson, Gatsby, 638.
- ↑ Pearson, Gatsby, 645.
- ↑ انتخابی، عشق و مرگ با چاشنی سرمایهداری در گتسبی بزرگ، ۱۵۳—۱۵۴.
- ↑ انتخابی، عشق و مرگ با چاشنی سرمایهداری در گتسبی بزرگ، ۱۵۲.
- ↑ Rimer, Gatsby's Green Light Beckons a New Set of Strivers; Bewley, Scott Fitzgerald's Criticism of America, 225, 238.
- ↑ What Makes The Great Gatsby Great?; Gillespie, The Great Gatsby's Creative Destruction; Bechtel, Jay Gatsby, Failed Intellectual, 117.
- ↑ What Makes The Great Gatsby Great?.
- ↑ What Makes The Great Gatsby Great?.
- ↑ What Makes The Great Gatsby Great?; Gillespie, The Great Gatsby's Creative Destruction; Bechtel, Jay Gatsby, Failed Intellectual, 117.
- ↑ Gillespie, The Great Gatsby's Creative Destruction.
- ↑ Bechtel, Jay Gatsby, Failed Intellectual, 120.
- ↑ میرزایی پرکلی و بیرانوند، هویتباختگی در نفرین زمین اثر جلال آلاحمد و گتسبی بزرگ اثر اسکات فیتزجرالد، ۱۰۶–۱۰۷.
- ↑ Bechtel, Jay Gatsby, Failed Intellectual, 117, 128.
- ↑ Drudzina, Teaching F. Scott Fitzgerald's The Great Gatsby from Multiple Critical Perspectives, 17–20.
- ↑ Conor, The Spectacular Modern Woman, 301.
- ↑ Conor, The Spectacular Modern Woman, 20 ,210, 221.
- ↑ Fitzgerald, The Crack-Up, 14–16.
- ↑ Conor, The Spectacular Modern Woman, 209.
- ↑ Person, Herstory' and Daisy Buchanan, 250–257.
- ↑ Person, Herstory' and Daisy Buchanan, 253.
- ↑ Person, Herstory' and Daisy Buchanan, 209; Donahue, Five Reasons 'Gatsby' Is The Great American Novel.
- ↑ Person, Herstory' and Daisy Buchanan, 250.
- ↑ Person, Herstory' and Daisy Buchanan, 250.
- ↑ Person, Herstory' and Daisy Buchanan, 256.
- ↑ Person, Herstory' and Daisy Buchanan, 250–257.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 156; Turnbull, Scott Fitzgerald, 127; Milford, Zelda, 80.
- ↑ Person, Herstory' and Daisy Buchanan, 253, 256.
- ↑ Person, Herstory' and Daisy Buchanan, 253.
- ↑ Slater, Ethnicity in The Great Gatsby, 55; Pekarofski, The Passing of Jay Gatsby, 52; Michaels, Our America, 18, 29; Vogel, Civilization's Going to Pieces:, 43; Berman, The Great Gatsby and Modern Times, 33.
- ↑ Slater, Ethnicity in The Great Gatsby, 54; Michaels, Our America, 18, 29.
- ↑ Slater, Ethnicity in The Great Gatsby, 54; Vogel, Civilization's Going to Pieces:, 36; Pekarofski, The Passing of Jay Gatsby, 52.
- ↑ Michaels, Our America, 29.
- ↑ Pekarofski, The Passing of Jay Gatsby, 52; Michaels, Our America, 18, 29.
- ↑ Berman, The Great Gatsby and Modern Times, 33; Slater, Ethnicity in The Great Gatsby, 53.
- ↑ Vogel, Civilization's Going to Pieces:, 38.
- ↑ Vogel, Civilization's Going to Pieces:, 45.
- ↑ Vogel, Civilization's Going to Pieces:, 40; Slater, Ethnicity in The Great Gatsby, 54.
- ↑ Pekarofski, The Passing of Jay Gatsby, 52.
- ↑ میرزایی پرکلی و بیرانوند، هویتباختگی در نفرین زمین اثر جلال آلاحمد و گتسبی بزرگ اثر اسکات فیتزجرالد، ۱۰۶.
- ↑ Hirschman, Immigration and the American century, 595-620.
- ↑ Slater, Ethnicity in The Great Gatsby, 56.
- ↑ Vogel, Civilization's Going to Pieces:, 41.
- ↑ Gillespie, The Great Gatsby's Creative Destruction.
- ↑ Gillespie, The Great Gatsby's Creative Destruction; Vogel, Civilization's Going to Pieces:, 29–30, 33, 38–40, 51.
- ↑ Vogel, Civilization's Going to Pieces, 33–36.
- ↑ Fessenden, F. Scott Fitzgerald's Catholic Closet, 28; Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 284; Milford, Zelda, 154; Kerr, Feeling Half Feminine, 417.
- ↑ Fessenden, F. Scott Fitzgerald's Catholic Closet, 28.
- ↑ Fessenden, F. Scott Fitzgerald's Catholic Closet, 28; Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 284.
- ↑ Fessenden, F. Scott Fitzgerald's Catholic Closet, 30.
- ↑ Mizener, The Far Side of Paradise, 60.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 284.
- ↑ Fessenden, F. Scott Fitzgerald's Catholic Closet, 33.
- ↑ Milford, Zelda, 183.
- ↑ Fitzgerald and Fitzgerald, Dear Scott, Dearest Zelda, 65; Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 275.
- ↑ Fessenden, F. Scott Fitzgerald's Catholic Closet, 33.
- ↑ Fessenden, F. Scott Fitzgerald's Catholic Closet, 32-33.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 275.
- ↑ Kerr, Feeling Half Feminine, 406.
- ↑ Turnbull, Scott Fitzgerald, 259.
- ↑ Fessenden, F. Scott Fitzgerald's Catholic Closet, 31; Kerr, Feeling Half Feminine, 406.
- ↑ Kazin, F. Scott Fitzgerald, 202; Paulson, The Great Gatsby, 326.
- ↑ Friedrich, F. Scott Fitzgerald, 394.
- ↑ Kerr, Feeling Half Feminine, 406.
- ↑ Kerr, Feeling Half Feminine, 412, 414; Vogel, Civilization's Going to Pieces, 34.
- ↑ Kerr, Feeling Half Feminine, 409-411; Vogel, Civilization's Going to Pieces, 34; Paulson, The Great Gatsby, 329; Lisca, Nick Carraway and the Imagery of Disorder, 20-21; Wasiolek, The Sexual Drama of Nick and Gatsby, 20-21.
- ↑ Vogel, Civilization's Going to Pieces, 31, 51; Paulson, The Great Gatsby, 329.
- ↑ Keeler, The Great Global Warmer, 174–188; Marx, The Machine in the Garden, 358, 362–364; Little, I Could Make Some Money, 3–26.
- ↑ Marx, The Machine in the Garden, 358–364.
- ↑ Marx, The Machine in the Garden, 358.
- ↑ Marx, The Machine in the Garden, 362.
- ↑ Marx, The Machine in the Garden, 363–364.
- ↑ Marx, The Machine in the Garden, 363–364.
- ↑ Marx, The Machine in the Garden, 363–364.
- ↑ Keeler, The Great Global Warmer, 174–188.
- ↑ Keeler, The Great Global Warmer, 174.
- ↑ Keeler, The Great Global Warmer, 174, 179.
- ↑ Keeler, The Great Global Warmer, 174, 175–176.
- ↑ Keeler, The Great Global Warmer, 174, 176.
- ↑ Krystal, Fitzgerald and the Jews.
- ↑ Berrin, The Great Gatsby's Jew.
- ↑ Berrin, The Great Gatsby's Jew.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 179; Mizener, The Far Side of Paradise, 186; Krystal, Fitzgerald and the Jews; Bruccoli, F. Scott Fitzgerald's The Great Gatsby, 29; Mizener, The Far Side of Paradise, 186.
- ↑ Black Sox Scandal.
- ↑ Bruccoli, F. Scott Fitzgerald's The Great Gatsby, 29.
- ↑ Berrin, The Great Gatsby's Jew.
- ↑ Hindus, F. Scott Fitzgerald and Literary Anti-Semitism.
- ↑ Berrin, The Great Gatsby's Jew; Hindus, F. Scott Fitzgerald and Literary Anti-Semitism.
- ↑ Krystal, Fitzgerald and the Jews.
- ↑ The Great Gatsby – The Broadway Play.
- ↑ Tredell, Fitzgerald's The Great Gatsby, 93–95.
- ↑ Stevens, Harbison Mixes Up A Great 'Gatsby'.
- ↑ Skinner, The Great Gatsby.
- ↑ Brantley, Hath Not a Year Highlights? Even This One?.
- ↑ Grossberg, Literary Classic 'Great Gatsby' To Come To Life On Balletmet Stage.
- ↑ Kaufman, Washington Ballet's 'The Great Gatsby'; Aguirre, Gatsby En Pointe.
- ↑ Dixon, The Three Film Versions of The Great Gatsby.
- ↑ Howell, Five Things You Didn't Know About The Great Gatsby; Hischak, American Literature on Stage and Screen, 85–86.
- ↑ Dixon, The Three Film Versions of The Great Gatsby; Hischak, American Literature on Stage and Screen, 85–86.
- ↑ Howell, Five Things You Didn't Know About The Great Gatsby; Hischak, American Literature on Stage and Screen, 85–86.
- ↑ Giardina, 'The Great Gatsby' Animated Feature in Development.
- ↑ Hyatt, Emmy Award Winning Nighttime Television Shows, 1948–2004, 49–50.
- ↑ Hischak, American Literature on Stage and Screen, 85–86.
- ↑ Hischak, American Literature on Stage and Screen, 85–86; Howell, Five Things You Didn't Know About The Great Gatsby.
- ↑ Gurdon, Children's Books.
- ↑ Pitts, Radio Soundtracks, 127.
- ↑ White, BBC World Service Programmes; Forrest, BBC Radio 4.
- ↑ Benedetti, Does great literature make for great games?; Paskin, The Great Gatsby, Now a Video Game.
- ↑ Bell, Great Gatsby 'Nintendo' Game Released Online; Crouch, Nintendo Lit.
- ↑ Kirk, Morgan and Wickman, The Great Gatsby: The Video Game; Sarkar, Row toward hope in this 'Great Gatsby' web game.
منابع
[ویرایش]فارسی
[ویرایش]منابع چاپی
[ویرایش]- «از کتابهای جیبی تا انتشارات مروارید و بررسی کتاب: گفتوگو با مجید روشنگر». جهان کتاب (۵ و ۶). شهریور و مهر ۱۳۸۶. دریافتشده در ۱۷ بهمن ۱۴۰۰ – به واسطهٔ پرتال جامع علوم انسانی.
- امامی، کریم (۱۳۷۲). از پست و بلند ترجمه: هفت مقاله. ج. ۱. تهران: انتشارات نیلوفر. شابک ۹۶۴-۴۴۸-۲۹۹-۹.
- ��مامی، کریم؛ فرسی، بهمن (اردیبهشت ۱۳۴۵). «دو نامه دربارهٔ ترجمه یک کتاب». اندیشه و هنر. ۵ (۸). دریافتشده در ۲۶ دی ۱۴۰۰ – به واسطهٔ پرتال جامع علوم انسانی.
- انتخابی، نرگس (بهار ۱۳۹۵). «عشق و مرگ با چاشنی سرمایهداری در گتسبی بزرگ». نگاه نو (۱۰۹).
- انتخابی، نرگس (مهر ۱۳۸۴). «گتسبی بزرگ و هنر راوی». جهان کتاب (۱۹۸). دریافتشده در ۱۶ مرداد ۱۴۰۱ – به واسطهٔ نورمگز.
- بیات، کاوه (بهار ۱۳۷۴). «تجربه فرانکلین». گفتگو (۸). دریافتشده در ۱۸ بهمن ۱۴۰۰ – به واسطهٔ نورمگز.
- پناهنده، هومن (پاییز ۱۳۹۵). «چرا ترجمهای دیگر؟». نگاه نو (۱۱۱).
- «تازههای علمیوفرهنگی». روزنامهٔ شرق (۲۶۰۲). ۱۹ خرداد ۱۳۹۵. دریافتشده در ۱۶ بهمن ۱۴۰۰ – به واسطهٔ مگایران.
- جعفری، عبدالرحیم (۱۳۹۵) [۱۳۸۲]. در جستجوی صبح: خاطرات عبدالرحیم جعفری. ج. ۱. تهران: روزبهان. شابک ۹۶۴-۸۱۷۵-۰۷-۱.
- حسینی، المیرا (۲۵ خرداد ۱۳۹۵). «گتسبی عاقبت به خیر شد». کرگدن (۸).
- خزاعیفر، علی (خرداد و تیر ۱۳۸۴). «از شمار دو چشم یک تن کم». بخارا (۴۲). دریافتشده در ۲ بهمن ۱۴۰۰ – به واسطهٔ نورمگز.
- علیزاده، علی (پاییز ۱۳۸۹). «مقولهها و عناصر فرهنگی و چگونگی ترجمه آنها در گتسبی بزرگ ترجمه کریم امامی». پژوهش ادبیات م��اصر جهان (۵۹). دریافتشده در ۱۸ بهمن ۱۴۰۰ – به واسطهٔ نورمگز.
- فکری، رضا (۲۰ فروردین ۱۳۹۸). «برخی ناشران عوامفریبی میکنند». آرمان امروز (۳۸۵۴): ۱۱.
- فیتزجرالد، اف. اسکات فیتزجرالد (۱۳۹۵). گتسبی بزرگ. ترجمهٔ رضا رضایی. تهران: نشر ماهی. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۲۰۹-۲۳۴-۵.
- فیتزجرالد، اف. اسکات (۱۳۹۸). «ژرفنگری». گتسبی بزرگ. ترجمهٔ مهدی سجودی مقدم. به کوشش علی سلامی. تهران: انتشارات مهراندیش. شابک ۹۷۸۶۰۰۶۳۹۵۳۰۲.
- فیتس جرالد، اسکات (۱۳۸۵). گتسبی بزرگ. ترجمهٔ کریم امامی. تهران: انتشارات نیلوفر. شابک ۹۶۴-۴۴۸-۱۴۵-۳.
- فیتسجرالد، فرانسیس اسکات (۱۳۹۸). گتسبی بزرگ. ترجمهٔ کریم امامی. تهران: انتشارات علمی و فرهنگی. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۱۲۱-۶۴۷-۳.
- قنبری، معراج (۱۴۰۰). از ریشه تا امروز: پژوهشی در تاریخ و اسناد سه ناشر. تهران: علمی و فرهنگی. شابک ۹۷۸-۶۲۲۲۷۷۰۹۷۶.
- کرنات، کرک (۱۳۹۶). مقدمه کیمبریج بر اف. اسکات فیتزجرالد. ترجمهٔ بشیر سیاح. تهران: علمی و فرهنگی. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۴۳۶-۷۱۶-۵.
- «گتسبی بزرگ/اسکات فیتس جرالد». نگین (۷۸). آبان ۱۳۵۰. دریافتشده در ۲۵ دی ۱۴۰۰ – به واسطهٔ نورمگز.
- محمدی، حمیدرضا (۲۵ مرداد ۱۳۹۹). ««زمینه» کتابخوان شدن خیلیها». همشهری (۸۰۱۳). بایگانیشده از اصلی در ۸ فوریه ۲۰۲۲. دریافتشده در ۱۹ بهمن ۱۴۰۰.
- میرزایی پرکلی، جعفر؛ بیرانوند، ایمان (تابستان ۱۳۹۸). «هویتباختگی در نفرین زمین اثر جلال آلاحمد و گتسبی بزرگ اثر اسکات فیتزجرالد». ایران نامگ. تورنتو. ۴ (۲). دریافتشده در ۲۴ مرداد ۱۴۰۱.
- هاشمی پور، مرتضی؛ رضایی، رضا (تابستان ۱۳۹۵). «نشست گتسبی بزرگ». نقد ادبیات کتاب و هنر (۶). دریافتشده در ۲۷ دی ۱۴۰۰ – به واسطهٔ نورمگز.
- یزدانی خرم، مهدی (خرداد و تیر ۱۳۸۴). «گتسبی بزرگ درگذشت». بخارا (۴۲). دریافتشده در ۲۵ دی ۱۴۰۰ – به واسطهٔ نورمگز.
منابع برخط
[ویرایش]- آذرنگ، عبدالحسین (۱۱ مرداد ۱۳۹۵). «انتشارات فرانکلین چرا تعطیل شد؟». مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. بایگانیشده از اصلی در ۷ فوریه ۲۰۲۲. دریافتشده در ۱۸ بهمن ۱۴۰۰.
- «ترجمه دیگری از «گتسبی بزرگ» منتشر شد». خبرگزاری دانشجویان ایران. ۱۸ آذر ۱۳۹۲. بایگانیشده از اصلی در ۷ فوریه ۲۰۲۲. دریافتشده در ۱۸ بهمن ۱۴۰۰.
- «چاپ ترجمههای جدید از «گتسبی بزرگ» و «پیرمرد و دریا»». خبرگزاری مهر. ۹ تیر ۱۳۹۴. بایگانیشده از اصلی در ۳ ژوئیه ۲۰۱۵. دریافتشده در ۱۸ بهمن ۱۴۰۰.
- «ضرورت ترجمههای مجدد گتسبی بزرگ همچنان وجود دارد». خبرگزاری کتاب ایران. ۲۷ مرداد ۱۳۹۸. بایگانیشده از اصلی در ۲۲ ژانویه ۲۰۲۲. دریافتشده در ۲ بهمن ۱۴۰۰.
- «عبدالرحیم جعفری؛ پایان تلخ یک زندگی پرتکاپو». دویچه وله. ۴ اکتبر ۲۰۱۵. بایگانیشده از اصلی در ۸ اکتبر ۲۰۱۵. دریافتشده در ۷ فوریه ۲۰۲۲.
- علینژاد، سیروس (۱۴ اوت ۲۰۰۷). «گفتگو با همایون صنعتی دربارهٔ شکلگیری انتشارات فرانکلین». بیبیسی فارسی. بایگانیشده از اصلی در ۷ فوریه ۲۰۲۲. دریافتشده در ۷ فوریه ۲۰۲۲.
- علینژاد، سیروس (۱۰ ژوئیه ۲۰۰۵). «مثل اخوان، مثل فروغ، مثل کریم امامی!». بیبیسی فارسی. بایگانیشده از اصلی در ۶ فوریه ۲۰۲۲. دریافتشده در ۶ فوریه ۲۰۲۲.
- «فاجعهای در عرصه ترجمه». خبرگزاری دانشجویان ایران «ایسنا». ۲۲ مهر ۱۳۹۴. بایگانیشده از اصلی در ۱۷ ژانویه ۲۰۲۲. دریافتشده در ۲۷ دی ۱۴۰۰.
- ««گتسبی بزرگ» برای چهارمین بار روانه بازار کتاب ایران شد». خبرگزاری کتاب ایران. ۲۴ آذر ۱۳۹۰. بایگانیشده از اصلی در ۲ مارس ۲۰۱۲. دریافتشده در ۱۸ بهمن ۱۴۰۰.
- نورشمسی، حمید (۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۵). «خواننده رمان کلاسیک مخاطب هر نوع نوشته مدرنی نمیشود». مهر. بایگانیشده از اصلی در ۱۸ ژانویه ۲۰۲۲. دریافتشده در ۲۶ دی ۱۴۰۰.
- نوروز، مهدی (۱۹ تیر ۱۴۰۰). «از روزنامهنگاری در کیهان تا ویراستاری در فرانکلین». خبرگزاری کتاب ایران. بایگانیشده از اصلی در ۶ فوریه ۲۰۲۲. دریافتشده در ۱۷ بهمن ۱۴۰۰.
انگلیسی
[ویرایش]منابع چاپی
[ویرایش]- Batchelor, Bob (November 2013). Gatsby: The Cultural History of the Great American Novel. Lanham, Maryland: Rowman & Littlefield. ISBN 978-0-8108-9195-1. Archived from the original on November 22, 2021. Retrieved July 15, 2014.
- Berman, Ronald (August 1996). The Great Gatsby and Modern Times. Champaign, Illinois: University of Illinois Press. ISBN 978-0-252-06589-7. Archived from the original on November 22, 2021. Retrieved December 12, 2020.
- Bewley, Marius (Spring 1954). "Scott Fitzgerald's Criticism of America". The Sewanee Review. Johns Hopkins University Press. 62 (2): 223–46. JSTOR 27538346. Archived from the original on June 29, 2021. Retrieved June 20, 2021.
- "Books on Our Table". The New York Post. New York City. May 5, 1925.
- Bruccoli, Matthew Joseph (Spring 1978). "'An Instance of Apparent Plagiarism': F. Scott Fitzgerald, Willa Cather, and the First 'Gatsby' Manuscript". Princeton University Library Chronicle. Princeton University. 39 (3): 171–78. doi:10.2307/26402223. JSTOR 26402223.
- ———————————, ed. (2000). F. Scott Fitzgerald's The Great Gatsby: A Literary Reference. New York City: Carroll & Graf Publishers. ISBN 978-0-7867-0996-0. Archived from the original on August 20, 2020. Retrieved July 5, 2019.
- ——————————— (July 2002). Some Sort of Epic Grandeur: The Life of F. Scott Fitzgerald (2nd rev. ed.). Columbia: University of South Carolina Press. ISBN 978-1-57003-455-8. Archived from the original on March 10, 2021. Retrieved February 25, 2013.
- Burt, Daniel S. (2010) [2004]. The Novel 100: A Ranking of the Greatest Novels of All Time. New York: Checkmark Books. ISBN 978-0-8160-7860-8. Archived from the original on November 22, 2021. Retrieved December 11, 2020.
- Churchwell, Sarah (2013a). Careless People: Murder, Mayhem, and the Invention of The Great Gatsby. London: Little, Brown Book Group. ISBN 978-1-84408-767-9. Archived from the original on August 18, 2020. Retrieved July 5, 2019.
- Coghlan, Ralph (April 25, 1925). "F. Scott Fitzgerald". St. Louis Post-Dispatch. St. Louis, Missouri. p. 11. Archived from the original on August 9, 2020. Retrieved January 2, 2020 – via Newspapers.com.
- Cole, John Y., ed. (1984). Books in Action: The Armed Services Editions. Washington, D.C.: Library of Congress. ISBN 978-0-8444-0466-0. Retrieved May 22, 2013 – via Internet Archive.
- Conor, Liz (June 22, 2004). The Spectacular Modern Woman: Feminine Visibility in the 1920s. Bloomington, Indiana: Indiana University Press. ISBN 978-0-253-21670-0. Archived from the original on March 10, 2021. Retrieved March 31, 2016.
- Corrigan, Maureen (September 9, 2014). So We Read On: How The Great Gatsby Came to Be and Why It Endures. Little, Brown and Company. ISBN 978-0-316-23008-7. Archived from the original on June 5, 2021. Retrieved June 4, 2021.
- Curnutt, Kirk (October 2004). A Historical Guide to F. Scott Fitzgerald. Oxford, England: Oxford University Press. ISBN 978-0-19-515303-3. Archived from the original on November 22, 2021. Retrieved October 11, 2013.
- Drudzina, Douglas (January 2006). Teaching F. Scott Fitzgerald's The Great Gatsby from Multiple Critical Perspectives. Clayton, Delaware: Prestwick House. ISBN 978-1-58049-174-7. Archived from the original on January 18, 2017. Retrieved March 31, 2016.
- Eagleton, Harvey (May 10, 1925). "Prophets of the New Age: III. F. Scott Fitzgerald". The Dallas Morning News. Dallas, Texas.
- Eble, Kenneth (November 1964). "The Craft of Revision: The Great Gatsby". American Literature. Durham, North Carolina: Duke University Press. 36 (3): 315–26. doi:10.2307/2923547. JSTOR 2923547. Archived from the original on May 26, 2021. Retrieved May 27, 2021.
- —————— (Winter 1974). "The Great Gatsby". College Literature: A Journal of Critical Literary Studies. Baltimore, Maryland: Johns Hopkins University Press. 1 (1): 34–47. ISSN 0093-3139. JSTOR 25111007.
- Fessenden, Tracy (2005). "F. Scott Fitzgerald's Catholic Closet". U.S. Catholic Historian. 23 (3): 19–40. JSTOR 25154963.
- Fitzgerald, F. Scott; Perkins, Maxwell (1971). Kuehl, John; Bryer, Jackson R. (eds.). Dear Scott/Dear Max: The Fitzgerald–Perkins Correspondence. New York: Charles Scribner's Sons. ISBN 978-0-684-12373-8. LCCN 76-143940 – via Internet Archive.
- ————————; Fitzgerald, Zelda (2002) [1985]. Bryer, Jackson R.; Barks, Cathy W. (eds.). Dear Scott, Dearest Zelda: The Love Letters of F. Scott and Zelda Fitzgerald. New York: St. Martin's Press. ISBN 978-1-982117-13-9 – via Internet Archive.
- ———————— (1945). Wilson, Edmund (ed.). The Crack-Up. New York: New Directions. ISBN 0-8112-0051-5 – via Internet Archive.
- ———————— (1991) [1925]. Bruccoli, Matthew J. (ed.). The Great Gatsby. The Cambridge Edition of the Works of F. Scott Fitzgerald. Cambridge: Cambridge University Press. ISBN 0-521-40230-1. Archived from the original on November 22, 2021. Retrieved November 21, 2021 – via Internet Archive.
- ———————— (2006) [1925]. Bloom, Harold (ed.). The Great Gatsby. New York: Chelsea House Publishers. ISBN 978-1-4381-1454-5. Archived from the original on January 18, 2017. Retrieved March 31, 2016.
- ———————— (2000) [1925]. Tanner, Tony (ed.). The Great Gatsby. London: Penguin Books. pp. vii–viii. ISBN 978-0-14-118263-6. Archived from the original on November 22, 2021. Retrieved March 16, 2021.
- ———————— (1963). Turnbull, Andrew (ed.). The Letters of F. Scott Fitzgerald. New York: Charles Scribner's Sons. p. 189 – via Internet Archive.
- ———————— (1997). Tredell, Nicolas (ed.). F. Scott Fitzgerald: The Great Gatsby. Columbia Critical Guides. New York: Columbia University Press. ISBN 978-0-231-11535-3. ISSN 1559-3002. Archived from the original on March 10, 2021. Retrieved March 31, 2016.
- Friedrich, Otto (Summer 1960). "F. Scott Fitzgerald: Money, Money, Money". The American Scholar. 29 (3): 392–405. JSTOR 41208658.
- Funda, Evelyn I. (Fall 1995). "Review of 'Redefining the American Dream: The Novels of Willa Cather'". Great Plains Quarterly. 15 (4): 275–76. JSTOR 23531702.
- Gross, Dalton (October 1998). Understanding the Great Gatsby: A Student Casebook to Issues, Sources, and Historical Documents. Literature in Context. Westport, Connecticut: Greenwood Press. ISBN 978-0-313-30097-4 – via Internet Archive.
- Harvey, Sally Peltier (1995). Redefining the American Dream: The Novels of Willa Cather. United Kingdom: Fairleigh Dickinson University. ISBN 978-0-8386-3557-5. Archived from the original on November 22, 2021. Retrieved July 16, 2021.
- Hemingway, Ernest (1964). A Moveable Feast. New York: Charles Scribner's Sons|Scribner. ISBN 978-0-684-82499-4 – via Internet Archive.
- Hill, W. Speed; Burns, Edward M.; Shillingsburg, Peter L. (2002). Text: An Interdisciplinary Annual of Textual Studies. Vol. 14. Ann Arbor: University of Michigan Press. ISBN 978-0-472-11272-2. Archived from the original on January 18, 2017. Retrieved March 31, 2016.
- Hirschman, Charles (2005). "Immigration and the American century". Demography. 42 (4): 595–620. CiteSeerX 10.1.1.533.8964. doi:10.1353/dem.2005.0031. PMID 16463913. S2CID 46298096.
- Hischak, Thomas S. (2012). American Literature on Stage and Screen: 525 Works and Their Adaptations. Jefferson, North Carolina: McFarland & Company. pp. 85–86. ISBN 978-0-7864-6842-3. Archived from the original on March 10, 2021. Retrieved January 1, 2020.
- Hyatt, Wesley (2006). Emmy Award Winning Nighttime Television Shows, 1948–2004. Jefferson, North Carolina: McFarland & Company. pp. 49–50. ISBN 0-7864-2329-3. Archived from the original on March 10, 2021. Retrieved January 1, 2020.
- Kazin, Alfred, ed. (1951). F. Scott Fitzgerald: The Man and His Work (1st ed.). World Publishing Company – via Internet Archive.
- Keeler, Kyle (2018). "The Great Global Warmer: Jay Gatsby as a Microcosm of Climate Change". The F. Scott Fitzgerald Review. University Park, Pennsylvania: Penn State University Press. 16 (1): 174–88. doi:10.5325/fscotfitzrevi.16.1.0174. JSTOR 10.5325/fscotfitzrevi.16.1.0174. S2CID 172075925.
- Kerr, Frances (1996). "Feeling 'Half Feminine': Modernism and the Politics of Emotion in The Great Gatsby". American Literature. 68 (2): 405–31. doi:10.2307/2928304. JSTOR 2928304.
- Kruse, Horst H. (2014). F. Scott Fitzgerald at Work: The Making of 'The Great Gatsby'. Tuscaloosa, Alabama: University of Alabama Press. ISBN 978-0-8173-1839-0. Archived from the original on June 5, 2021. Retrieved June 5, 2021.
- ——————— (2002). "The Real Jay Gatsby: Max von Gerlach, F. Scott Fitzgerald, and the Compositional History of 'The Great Gatsby'". The F. Scott Fitzgerald Review. 1 (1): 45–83. doi:10.1111/j.1755-6333.2002.tb00059.x. JSTOR 41583032. Archived from the original on May 26, 2021. Retrieved May 27, 2021.
- Lazo, Caroline Evensen (May 2003). F. Scott Fitzgerald: Voice of the Jazz Age. Minneapolis: Twenty-First Century Books. ISBN 978-0-8225-0074-2. Archived from the original on March 10, 2021. Retrieved September 26, 2020.
- Leader, Zachary (September 21, 2000). "Daisy Packs Her Bags". London Review of Books. London. 22 (18): 13–15. ISSN 0260-9592. Archived from the original on February 22, 2020. Retrieved February 24, 2013.
- Lisca, Peter (1967). "Nick Carraway and the Imagery of Disorder". Twentieth Century Literature. 13 (1): 18–28. doi:10.2307/440550. JSTOR 440550.
- Little, Matthew (December 2015). "'I Could Make Some Money': Cars and Currency in The Great Gatsby". Papers on Language and Literature. 51 (1): 3–26. Archived from the original on October 10, 2015. Retrieved December 14, 2020.
- Marx, Leo (1964). The Machine in the Garden: Technology and the Pastoral Ideal in America. Oxford, England: Oxford University Press. ISBN 978-0-19-513351-6 – via Internet Archive.
- McClure, John (May 31, 1925). "Literature – And Less". The Times-Picayune. New Orleans, Louisiana.
- McCullen, Bonnie Shannon (2007). "This Tremendous Detail: The Oxford Stone in the House of Gatsby". In Assadi, Jamal; Freedman, William (eds.). A Distant Drummer: Foreign Perspectives on F. Scott Fitzgerald. New York: Peter Lang. pp. 11–20. ISBN 978-0-8204-8851-6. Archived from the original on November 22, 2021. Retrieved March 16, 2021.
- Mencken, H. L. (May 2, 1925). "Fitzgerald, The Stylist, Challenges Fitzgerald, the Social Historian". The Evening Sun (Saturday ed.). Baltimore, Maryland. p. 9. Retrieved December 2, 2021 – via Newspapers.com.
- Michaels, Walter Benn (1995). Our America: Nativism, Modernism, and Pluralism. Durham, North Carolina: Duke University Press. ISBN 978-0-8223-2064-7. Archived from the original on November 22, 2021. Retrieved December 12, 2020.
- Milford, Nancy (1970). Zelda: A Biography. New York: Harper & Row. ISBN 1-57003-455-9 – via Internet Archive.
- Mizener, Arthur (1965) [1951]. The Far Side of Paradise: A Biography of F. Scott Fitzgerald (2nd ed.). Boston: Houghton-Mifflin Company. ISBN 978-1-199-45748-6 – via Internet Archive.
- O'Meara, Lauraleigh (2002). Lost City: Fitzgerald's New York (1st ed.). Routledge. ISBN 978-0-415-86701-6. Archived from the original on November 22, 2021. Retrieved May 21, 2013.
- Okrent, Daniel (April 30, 2010). Last Call: The Rise and Fall of Prohibition. New York: Scribner. ISBN 978-0-7432-7702-0. LCCN 2009051127 – via Google Books.
- Olly, Jonathan (2017). "Long Island during Prohibition, 1920-1933". Long Island History Journal. 26–1. Archived from the original on 18 June 2022. Retrieved 24 June 2022.
- Paulson, A. B. (Fall 1978). "The Great Gatsby: Oral Aggression and Splitting". American Imago. 35 (3): 311–30. JSTOR 26303279. PMID 754550.
- Pelzer, Linda C. (2000). Student companion to F. Scott Fitzgerald. Westport, Connecticut: Greenwood Press. ISBN 0-313-30594-3.
- Perkins, Maxwell Evarts (2004) [1950]. Bruccoli, Matthew Joseph; Baughman, Judith S. (eds.). The Sons of Maxwell Perkins: Letters of F. Scott Fitzgerald, Ernest Hemingway, Thomas Wolfe, and Their Editor. Columbia: University of South Carolina Press. pp. 27–30. ISBN 978-1-57003-548-7. Archived from the original on November 22, 2021. Retrieved March 16, 2021.
- Pearson, Roger L. (May 1970). "Gatsby: False Prophet of the American Dream". The English Journal. 59 (5): 638–42, 645. doi:10.2307/813939. JSTOR 813939. Archived from the original on January 11, 2021. Retrieved December 11, 2020.
- Person, Leland S. (May 1978). "Herstory' and Daisy Buchanan". American Literature. Durham, North Carolina: Duke University Press. 50 (2): 250–57. doi:10.2307/2925105. JSTOR 2925105. Archived from the original on August 20, 2020. Retrieved July 4, 2019.
- Pitts, Michael R. (1986). Radio Soundtracks: A Reference Guide (2nd ed.). Metuchen, New Jersey: Scarecrow Press. p. 127. ISBN 0-8108-1875-2 – via Internet Archive.
- Quirk, Tom (December 1982). "Fitzgerald and Cather: The Great Gatsby". American Literature. Durham, North Carolina: Duke University Press. 54 (4): 576–91. doi:10.2307/2926007. JSTOR 2926007. Archived from the original on May 25, 2021. Retrieved May 25, 2021.
- Randall, Mónica (2003). The Mansions of Long Island's Gold Coast. Milan: Rizzoli. pp. 275–77. ISBN 978-0-8478-2649-0. Archived from the original on August 18, 2020. Retrieved July 5, 2019.
- Rosowski, Susan J. (Autumn 1977). "Willa Cather's 'A Lost Lady': The Paradoxes of Change". Novel: A Forum on Fiction. 11 (1): 51–62. doi:10.2307/1344886. JSTOR 1344886.
- Scribner, Charles III (Winter 1992). "Celestial Eyes: From Metamorphosis to Masterpiece". Princeton University Library Chronicle (Originally published as a brochure to celebrate the Cambridge Edition of The Great Gatsby) (published October 24, 1991). 53 (2): 140–55. doi:10.2307/26410056. JSTOR 26410056.
- Snyder, Ruth (April 15, 1925). "A Minute or Two with Books – F. Scott Fitzgerald Ventures". New York Evening World. New York.
- Tate, Mary Jo (2007). Critical Companion to F. Scott Fitzgerald: A Literary Reference to His Life and Work. New York: Infobase Publishing. ISBN 978-1-4381-0845-2. Archived from the original on January 18, 2017. Retrieved March 31, 2016.
- Tredell, Nicolas (February 28, 2007). Fitzgerald's The Great Gatsby: A Reader's Guide. London: Continuum Publishing. ISBN 978-0-8264-9010-0 – via Internet Archive.
- Turnbull, Andrew (1962). Scott Fitzgerald. New York: Charles Scribner's Sons. LCCN 62-9315 – via Internet Archive.
- "Turns with a Bookworm". New York Herald Tribune. New York. April 12, 1925.
- Vanderbilt, Arthur T. (1999). The Making of a Bestseller: From Author to Reader. Jefferson, North Carolina: McFarland & Company. ISBN 978-0-7864-0663-0. Archived from the original on January 18, 2017. Retrieved March 31, 2016.
- Wagner-Martin, Linda (Summer 2004). "Zelda Sayre, Belle". Southern Cultures. University of North Carolina Press. 10 (2): 19–49. doi:10.1353/scu.2004.0029. JSTOR 26390953. S2CID 143270051.
- Wardle, Mary (2018). "Gatsby? Which Gatsby? How the Novel Fares in Italian". The F. Scott Fitzgerald Review. Penn State University Press. 16: 213–33. doi:10.5325/fscotfitzrevi.16.1.0213.
- Wasiolek, Edward (1992). "The Sexual Drama of Nick and Gatsby". International Fiction Review. 19 (1): 14–22. Archived from the original on July 21, 2021. Retrieved July 21, 2021.
- West, James L. W. III (2005). The Perfect Hour: The Romance of F. Scott Fitzgerald and Ginevra King, His First Love. New York: Random House. ISBN 978-1-4000-6308-6.
- ————————— (July 2002). Trimalchio: An Early Version of 'The Great Gatsby'. The Works of F. Scott Fitzgerald. Cover Design by Dennis M. Arnold. Cambridge, England: Cambridge University Press. ISBN 978-0-521-89047-2. Archived from the original on November 22, 2021. Retrieved July 4, 2019.
- Whipple, Kit (2019). Cleveland's Colorful Characters. Murrells Inlet: Covenant Books. ISBN 978-1-64559-326-3.
- Wittels, David G. (June 23, 1945). "What the G.I. Reads". The Saturday Evening Post. Vol. 217, no. 52. Indianapolis. pp. 11, 91–92. OCLC 26501505.
منابع برخط
[ویرایش]- Aguirre, Abby (November 4, 2011). "Gatsby En Pointe". New York Times Style Magazine. New York City. Archived from the original on December 5, 2013. Retrieved April 1, 2014.
- Alter, Alexandra (April 19, 2013). "A Darker, More Ruthless Gatsby". The Wall Street Journal. New York City. Archived from the original on July 3, 2013. Retrieved July 11, 2013.
- ——————— (December 29, 2018). "Mickey Mouse Will Be Public Domain Soon – Here's What That Means". The New York Times. New York. Archived from the original on October 9, 2020. Retrieved July 10, 2019.
- Baker, Kelly J. (November 25, 2016). "White-Collar Supremacy". The New York Times. New York. Archived from the original on December 18, 2019. Retrieved January 13, 2020.
- Bechtel, Dianne E. (2017). "Jay Gatsby, Failed Intellectual: F. Scott Fitzgerald's Trope for Social Stratification". The F. Scott Fitzgerald Review. University Park, Pennsylvania: Penn State University Press. 15 (1): 117–29. doi:10.5325/fscotfitzrevi.15.1.0117. JSTOR 10.5325/fscotfitzrevi.15.1.0117. S2CID 171679942. Archived from the original on January 11, 2021. Retrieved December 11, 2020.
- Bell, Melissa (February 25, 2011). "Great Gatsby 'Nintendo' Game Released Online". The Washington Post. Washington, D.C. Archived from the original on May 27, 2012. Retrieved February 15, 2011.
- Benedetti, Winda (March 15, 2010). "Does great literature make for great games?". MSNBC. Archived from the original on February 22, 2011. Retrieved July 28, 2021.
- Berrin, Danielle (May 23, 2013). "The Great Gatsby's Jew". The Jewish Journal of Greater Los Angeles. Los Angeles. Archived from the original on February 16, 2019. Retrieved July 4, 2019.
- "Black Sox Scandal". Encyclopaedia Britannica. 2022. Archived from the original on December 14, 2022. Retrieved December 14, 2022.
- Borrelli, Christopher (May 7, 2013). "Revisiting Ginevra King, The Lake Forest Woman Who Inspired 'Gatsby'". Chicago Tribune. Chicago, Illinois. Archived from the original on October 22, 2018. Retrieved October 21, 2018.
- Brantley, Ben (December 16, 2010). "Hath Not a Year Highlights? Even This One?". The New York Times. New York. Archived from the original on January 13, 2014. Retrieved May 1, 2014.
- Cai, Yiwen (August 17, 2019). "Remembering Wu Ningkun". Sixth Tone. Archived from the original on December 13, 2022. Retrieved December 13, 2022.
- Churchwell, Sarah (May 3, 2013). "What Makes The Great Gatsby Great?". The Guardian. London. Archived from the original on October 15, 2013. Retrieved October 11, 2013.
- Clark, Edwin (April 19, 1925). "Scott Fitzgerald Looks into Middle Age". The New York Times. New York. Archived from the original on June 30, 2013. Retrieved May 11, 2013.
- Crouch, Ian (February 16, 2011). "Nintendo Lit: Gatsby and Tom Sawyer". The New Yorker. New York City. Archived from the original on May 15, 2013. Retrieved February 24, 2013.
- "Debutante Dress". Encyclopedia.com. Archived from the original on 14 October 2022. Retrieved 14 October 2022.
- Dixon, Wheeler Winston (2003). "The Three Film Versions of The Great Gatsby: A Vision Deferred". Literature-Film Quarterly. Salisbury, Maryland. 31 (4): 287–94. Archived from the original on October 13, 2013. Retrieved October 11, 2013.
- Donahue, Deirdre (2013b). "Five Reasons 'Gatsby' Is The Great American Novel". USA Today. McLean, Virginia. Archived from the original on January 11, 2021. Retrieved July 5, 2019.
- ———————— (2013a). "'The Great Gatsby' By The Numbers". USA Today. McLean, Virginia. Archived from the original on August 12, 2017. Retrieved May 12, 2013.
- Fitzgerald, F. Scott. "F. Scott Fitzgerald's Ledger". Irvin Department of Rare Books and Special Collections. Columbia: University of South Carolina Press. Archived from the original on June 4, 2016. Retrieved April 29, 2013.
- Flanagan, Thomas (December 21, 2000). "Fitzgerald's 'Radiant World'". The New York Review of Books. New York City. Archived from the original on July 3, 2013. Retrieved May 24, 2013.
- Ford, Lillian C. (May 10, 1925). "The Seamy Side of Society". Los Angeles Times. El Segundo, California. Archived from the original on October 27, 2013. Retrieved May 11, 2013.
- Forrest, Robert (May 12, 2012). "BBC Radio 4 – Classic Serial, The Great Gatsby, Episode 1". BBC. London. Archived from the original on April 14, 2015. Retrieved November 25, 2013.
- Gillespie, Nick (May 2, 2013). "The Great Gatsby's Creative Destruction". Reason. Washington, D.C. Archived from the original on September 25, 2018. Retrieved July 15, 2021.
- Graham, Elyse; Heggestad, Jon (29 June 2018). "The term 'old sport' in The Great Gatsby (1925)". Notes and Queries. 65 (3): 413–415. doi:10.1093/notesj/gjy065.
- Groome, Imogen (10 February 2017). "What is a socialite? A look into the world of the 'It Girl'". Metro. Archived from the original on 12 October 2022. Retrieved 12 October 2022.
- Grossberg, Michael (April 20, 2009). "Literary Classic 'Great Gatsby' To Come To Life On Balletmet Stage". The Columbus Dispatch. Columbus, Ohio. Archived from the original on August 31, 2016. Retrieved August 28, 2016.
- Gurdon, Meghan Cox (January 22, 2021). "Children's Books: 'The Great Gatsby: A Graphic Novel Adaptation' Review". The Wall Street Journal. Retrieved December 13, 2021.
- Haglund, David (May 7, 2013). "The Forgotten Childhood of Jay Gatsby". Slate. New York City. Archived from the original on September 22, 2018. Retrieved July 11, 2019.
- Hindus, Milton (June 1947). "F. Scott Fitzgerald and Literary Anti-Semitism: A Footnote on the Mind of the 20's". Commentary. New York City. Archived from the original on November 11, 2020. Retrieved December 11, 2020.
- Hogeback, Jonathan (2016). "12 Novels Considered the 'Greatest Book Ever Written'". Encyclopaedia Britannica. Archived from the original on November 22, 2020. Retrieved December 10, 2020.
- Howell, Peter (May 5, 2013). "Five Things You Didn't Know About The Great Gatsby". The Star. Toronto, Canada. Archived from the original on May 7, 2013. Retrieved May 5, 2013.
- Italie, Hillel (January 22, 2020). "Everyone invited: 'Great Gatsby' copyright to end in 2021". Associated Press. New York City. Archived from the original on January 24, 2021. Retrieved March 18, 2021.
- Kaufman, Sarah (November 4, 2011). "Washington Ballet's 'The Great Gatsby'". The Washington Post. Washington, D.C. Archived from the original on January 11, 2021. Retrieved December 22, 2020.
- Kellogg, Carolyn (April 20, 2011). "Last Gasp of the Gatsby House". Los Angeles Times. El Segundo, California. Archived from the original on January 13, 2021. Retrieved April 26, 2013.
- Kelts, Roland (May 9, 2013). "Lost in Translation?". The New Yorker. Archived from the original on December 12, 2022. Retrieved December 12, 2022.
- Kirk, Chris; Morgan, Andrew; Wickman, Forrest (May 6, 2013). "The Great Gatsby: The Video Game". Slate (به انگلیسی). New York City. ISSN 1091-2339. Archived from the original on June 25, 2013. Retrieved March 18, 2020.
- Krystal, Arthur (July 20, 2015). "Fitzgerald and the Jews". The New Yorker. New York City. Archived from the original on February 16, 2019. Retrieved July 4, 2019.
- Lacayo, Richard; Grossman, Lev (January 6, 2010). "All-TIME 100 Novels". Time. New York City. Archived from the original on January 3, 2021. Retrieved December 10, 2020.
- Lask, Thomas (October 3, 1971). "The Queens That Gatsby Knew". The New York Times. New York. Archived from the original on April 25, 2019. Retrieved May 1, 2021.
- Lopate, Leonard (June 17, 2014). "Murder, Mayhem, and the Invention of The Great Gatsby". Leonard Lopate Show. New York City. WNYC. http://www.wnyc.org/story/murder-mayhem-and-invention-great-gatsby/.
- Lipton, Gabrielle (May 6, 2013). "Where Is Jay Gatsby's Mansion?". Slate. New York City: The Slate Group, a Division of The Washington Post Company. Archived from the original on January 11, 2021. Retrieved May 6, 2013.
- Mizener, Arthur (April 24, 1960). "Gatsby, 35 Years Later". The New York Times. New York. Archived from the original on August 10, 2013. Retrieved July 29, 2013.
- Murphy, Mary Jo (September 30, 2010). "Eyeing the Unreal Estate of Gatsby Esq". The New York Times. New York. Archived from the original on May 7, 2019. Retrieved July 4, 2019.
- Paskin, Willa (July 15, 2010). "The Great Gatsby, Now a Video Game". Vulture.com. New York City: New York magazine. Archived from the original on July 19, 2010. Retrieved August 30, 2010.
- Pekarofski, Michael (2012). "The Passing of Jay Gatsby: Class and Anti-Semitism in Fitzgerald's 1920s America". The F. Scott Fitzgerald Review. University Park, Pennsylvania: Penn State University Press. 10: 52–72. doi:10.1111/j.1755-6333.2012.01077.x. JSTOR 41693878. Archived from the original on November 14, 2020. Retrieved December 11, 2020.
- Powers, Thomas (July 4, 2013). "The Road to West Egg". London Review of Books. Vol. 13. Bloomsbury, London. pp. 9–11. Archived from the original on July 5, 2019. Retrieved July 4, 2019.
- Rimer, Sara (February 17, 2008). "Gatsby's Green Light Beckons a New Set of Strivers". The New York Times. New York. Archived from the original on July 8, 2018. Retrieved July 8, 2018.
- "Scott Fitzgerald, Author, Dies at 44". The New York Times. New York. December 23, 1940. p. 23. Archived from the original on January 11, 2021. Retrieved December 16, 2020.
- Sarkar, Samit (May 6, 2013). "Row toward hope in this 'Great Gatsby' web game". Polygon. New York City: Vox Media. Archived from the original on July 14, 2021. Retrieved July 13, 2021.
- Skinner, Quinton (July 26, 2006). "The Great Gatsby: The Guthrie's first production on its new thrust stage". Variety. Los Angeles, California. Archived from the original on January 11, 2021. Retrieved December 22, 2020.
- Slater, Peter Gregg (January 1973). "Ethnicity in The Great Gatsby". Twentieth Century Literature. Durham, North Carolina: Duke University Press. 19 (1): 53–62. doi:10.2307/440797. JSTOR 440797. Archived from the original on January 11, 2021. Retrieved December 11, 2020.
- Smith, Dinitia (September 8, 2003). "Love Notes Drenched in Moonlight; Hints of Future Novels in Letters to Fitzgerald". The New York Times. New York. Archived from the original on November 16, 2019. Retrieved November 16, 2019.
- Stevens, David (December 29, 1999). "Harbison Mixes Up A Great 'Gatsby'". The New York Times. New York. Archived from the original on June 5, 2012. Retrieved April 8, 2011.
- "The Girl at the Grand Palais". The Economist. London. December 22, 2012. Archived from the original on April 30, 2013. Retrieved March 27, 2013.
- "The Great Gatsby – The Broadway Play". Playbill. New York City: TotalTheater. Archived from the original on October 26, 2019. Retrieved July 4, 2019.
- Thomas-Corr, Johanna (October 7, 2018). "Killing Commendatore by Haruki Murakami review – a sprawling Gatsby for the Google age". The Guardian. Archived from the original on December 12, 2022. Retrieved December 12, 2022.
- Verghis, Sharon (May 3, 2013). "Careless People of F. Scott Fitzgerald's Great Gatsby Have a Modern Equivalent". The Australian. Surry Hills, New South Wales. Archived from the original on March 25, 2017. Retrieved May 5, 2013.
- Vogel, Joseph (2015). "'Civilization's Going to Pieces': The Great Gatsby, Identity, and Race, From the Jazz Age to the Obama Era". The F. Scott Fitzgerald Review. University Park, Pennsylvania: Penn State University Press. 13 (1): 29–54. doi:10.5325/fscotfitzrevi.13.1.0029. JSTOR 10.5325/fscotfitzrevi.13.1.0029. S2CID 170386299. Archived from the original on January 11, 2021. Retrieved December 11, 2020.
- White, Trevor (December 10, 2007). "BBC World Service Programmes – The Great Gatsby". BBC. London. Archived from the original on October 3, 2010. Retrieved August 30, 2010.
- Williams, John (January 14, 2021). "The 'Great Gatsby' Glut". The New York Times. New York. Archived from the original on January 19, 2021. Retrieved July 28, 2021.
- Zuckerman, Esther (April 29, 2013). "The Finances of F. Scott Fitzgerald, Handwritten by Fitzgerald". The Atlantic Wire. Washington, D.C.: The Atlantic Media Company. Archived from the original on November 6, 2013. Retrieved July 4, 2019.
- Giardina, Carolyn (February 22, 2021). "'The Great Gatsby' Animated Feature in Development". The Hollywood Reporter. Retrieved April 24, 2021.
پیوند به بیرون
[ویرایش]- گتسبی بزرگ در گوگل بوکس
- گتسبی بزرگ در Faded Page (کانادا)
- کتاب الکترونیکی رایگان گتسبی بزرگ در پروژهٔ گوتنبرگ
- کتاب صوتی در مالکیت عمومی The Great Gatsby واقع در LibriVox
- گتسبی بزرگ
- ادبیات داستانی در ۱۹۲۲ (میلادی)
- خود-دیگرکشی در ادبیات داستانی
- داستانهای عشقی
- رمانهای آمریکایی ۱۹۲۵ (میلادی)
- رمانهای آمریکایی مورد اقتباس در فیلمها
- رمانهای آمریکایی مورد اقتباس در نمایشنامهها
- رمانهای اف اسکات فیتزجرالد
- رمانهای فراداستانی
- رمانهای مورد اقتباس در اپراها
- رمانهای مورد اقتباس در برنامههای رادیویی
- رمانهای مورد اقتباس در کمیکها
- رمانهای نوگرا
- رمانهای واقعشده در دهه پرشور بیست
- رمانهای واقعشده در نیویورک سیتی
- زنای محصنه در رمان
- کتابهای انتشارات پسران چارلز اسکریبنر