پرش به محتوا

کاربر:Aryzad/شاهنشاهی ایران/بازنویسی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
شاهنشاهی ایران

612 پ.م. –۱۹۷۹ م.
612 پ.م. –۵۵۰ پ.م. (نخستین سلسله)
1925 م. –۱۹۷۹ م. (واپسین سلسله)

پرچم شاهنشاهی ایران
پرچم شیر و خورشید
شاهنشاهی ایران در دوران داریوش یکم هخامنشی، در اوج گستره خود
شاهنشاهی ایران در دوران داریوش یکم هخامنشی، در اوج گستره خود
وضعیتشاهنشاهی
پایتخت
زبان(های) رایج
دین(ها)
  • مزدیسنا
    (سده هفتم پ.م. –سده هفتم م)
  • تشیع
    (سده شانزدهم م. –۱۹۷۹ م)
حکومتپادشاهی مطلقه، پادشاهی مشروطه (پس از 1906)
شاهنشاه 
• 559 پ.م. – ۵۳۰ پ.م.
کوروش دوم
• ۵۲۲ پ.م. –۴۸۶ پ.م.
داریوش یکم
• ۱۷۱ پ.م. –۱۳۲ پ.م.
مهرداد یکم
• ۲۲۴ م. –۲۴۲ م.
اردشیر یکم
• ۶۳۲ م. –۶۵۱ م.
یزدگرد سوم
• ۱۵۰۲ م. –۱۵۲۴ م.
اسماعیل یکم
• ۱۷۳۶ م. –۱۷۴۷ م.
نادرشاه
• ۱۷۹۴ م. –۱۷۹۷ م.
آقا محمدخان
• ۱۹۴۱ م. –۱۹۷۹ م.
Mohammad Reza Pahlavi (واپسین)
دوره تاریخیدوران باستان تا سده بیستم
• 
32–30 BC
• بنیان‌گذاری
۶۱۲ پیش از میلاد
• 
11 May 330
• 
17 Jan 395
• 
4 Sep 476
• 
12 Apr 1204
• 
۲۲۴ م.
• فروپاشی
۱۹۷۹ میلادی
• 
15 August 1461
مساحت
۴۸۰ پ.م.۸٬۰۰۰٬۰۰۰ کیلومتر مربع (۳٬۱۰۰٬۰۰۰ مایل مربع)
۶۲۰ م.۶٬۶۰۰٬۰۰۰ کیلومتر مربع (۲٬۵۰۰٬۰۰۰ مایل مربع)
۱۹۷۹ م.۱٬۶۴۸٬۱۹۵ کیلومتر مربع (۶۳۶٬۳۷۲ مایل مربع)
واحد پولگوناگون

شاهنشاهی ایران (پارسی باستان: Aryānām Xšaθra؛ پارسی میانه: Ērānšahr) یا امپراتوری ایران اشاره به مجموعه سلسله‌های ایرانی و یکپارچه‌ای دارد که به‌عنوان یک واحد سیاسی منسجم بر فلات ایران حکومت کرده‌اند.

تاریخ شاهنشاهی ایران با شورش مادها بر امپراتوری آشور نو و در نهایت فتح نینوا در زمان هووخشتره آغاز می‌شود. چند دهه بعد، کوروش دوم هخامنشی با همکاری اشراف ماد بر ایشتوویگو، پدربزرگش، شورید و شاهنشاهی هخامنشی را بنیان نهاد. کوروش به سرعت زیاد «تمام ملل، بدون هیچ‌گونه استثنا»[الف] را تابع دولت خود کرد. دوران نخست شاهنشاهی تا ۳۳۰ پیش از میلاد و فتح ایران توسط اسکندر مقدونی، ادامه پیدا کرد.[۱] نزدیک به صد سال بعد، دولت جدیدی از میان ایرانیان به پا خواست که در تاریخ به شاهنشاهی اشکانی مشهور است. اشکانیان صد و پنجاه سال پس از سقوط هخامنشیان موفق به فتح سلوکیه شدند و بدین‌گونه بار دیگر فلات ایران زیر پرچم یک دولت ایرانی یکپارچه گشت.[۲] در آغاز قرن سوم میلادی، دولت اشکانی پس از نزدیک به نیم هزاره، با ظهور ساسانیان منقرض شد.[۳] حکومت ساسانیان بر قلمرویی که آن را «ایرانشهر» می‌خواندند، بیش از چهار سده ادامه پیدا کرد و در نهایت با حمله مسلمانان به ایران پایان یافت. سقوط ساسانیان به دوره‌ای که به دوره میانه تاریخ ایران مشهور است، پایان داد. پس از سقوط ساسانیان و تا ظهور صفویان، گرچه سرزمین‌های ایرانی طلایه‌دار ادوار موسوم به دوران طلایی اسلام بودند، اما توسط حکومت‌های گوناگون اداره می‌شدند و واحد سیاسی یکپارچه‌ای به نام ایران که بر تمام جهان ایرانی حکومت کند، وجود نداشت. در نهایت، شاه اسماعیل صفوی در سال ۱۵۰۱ میلادی پس از ورود به تبریز خود را شاهنشاه ایران نامید و شاهنشاهی نوین ایران را بنیان نهاد.[۴][۵][۶] حکومت صفوی تا میانه‌های قرن هجدهم بر ایران فرمان راند و درحالی که به دلیل شورش هوتکیان قدرت سیاسی خود را از دست داده بود، به صورت رسمی توسط نادرشاه افشار منقرض شد؛ پس از بیش از یک دهه حکومت نادر بر ایران، با مرگ او امپراتوری‌اش فروپاشید و مجدداً جنگ داخلی در ایران آغاز شد. اندکی بعد کریم‌خان زند بخش‌های اعظم ایران را فتح کرد و سلسله زند را بر پا نمود. با مرگ او باز هم ایران درگیر جنگ داخلی شد، تا اینکه آقامحمدخان قاجار با فتح قلمروهای خاندان‌های زند و افشار، مجدداً ثبات سیاسی را به این کشور بازگرداند. حکومت قاجاریان بر ایران نزدیک به سد و پنجاه سال طول کشید و در سال ۱۹۲۵ میلادی با ظهور سلسله پهلوی پایان یافت. در دوره پهلوی، آخرین دوره شاهنشاهی در ایران، این کشور شاهد اصلاحات گسترده فرهنگی و صنعتی بود که بیش از نیم قرن طول کشید؛ سرانجام با انقلاب ۱۳۵۷ و همه‌پرسی نظام جمهوری اسلامی، دوران شاهنشاهی در ایران به پایان رسید.[۷]

ظهور شاهنشاهی ایران با فتوحاتی همراه بود که در تاریخ جهان سابقه نداشت. در سال ۴۸۰ پیش از میلاد، این دولت به اوج گستره خود، ۸ میلیون کیلومتر،[۸] مربع رسید و از بالکان در غرب و شمال هند در شرق گسترده بود. این امپراتوری که از آن به‌عنوان نخستین ابرقدرت تاریخ جهان و نخستین دولتی که در سه‌قاره مختلف گسترده بود یاد می‌شود، وسیع‌ترین امپراتوری باستانی و بزرگ‌تر از تمام امپراتوری‌های پیش از خود بود.

به دلیل پایداری طولانی، وسعت و موقعیت ژئوپولیتیک شاهنشاهی ایران، فرهنگ ایرانی بر فرهنگ‌های گوناگون بسیار دیگر، نظیر یونان و ایتالیا در غرب، روسیه در شمال، شبه‌جزیره عربستان در جنوب، هند در جنوب شرق و چین در شرق، تأثیر شگرفی گذاشت. به‌طور مشخص، می‌توان گفت که بخش وسیعی از دستاوردهایی که بعدها به هنر، معماری، موسیقی، دیوان‌سالاری و دانش اسلامی شهرت پیدا کرد، از فرهنگ شاهنشاهی ایران سرچشمه می‌گرفتند.[۹]

پیش‌زمینه

[ویرایش]

تاریخ

[ویرایش]

دوران باستان

[ویرایش]

مادها

[ویرایش]

هخامنشیان

[ویرایش]

اشکانیان

[ویرایش]

ساسانیان

[ویرایش]

دوران معاصر

[ویرایش]

صفویان

[ویرایش]

افشاریان

[ویرایش]

زند

[ویرایش]

قاجاریان

[ویرایش]

پهلوی

[ویرایش]

جغرافیا و مردم

[ویرایش]

زبان‌ها

[ویرایش]

جامعه

[ویرایش]

سیستم طبقاتی

[ویرایش]

حکومت و ارتش

[ویرایش]

حکومت

[ویرایش]

ارتش

[ویرایش]

اقتصاد

[ویرایش]

کشاورزی و صنعت

[ویرایش]

هنر

[ویرایش]

ادیان

[ویرایش]

مزدیسنا

[ویرایش]

تشیع

[ویرایش]

ادیان دیگر

[ویرایش]

مهرپرستی

[ویرایش]

یهودیت

[ویرایش]

مسیحیت

[ویرایش]

تسنن

[ویرایش]

بهاییت و بابیت

[ویرایش]

میراث

[ویرایش]

یادداشت‌ها

[ویرایش]
  1. این نقل‌قول از تاریخ‌نگار یونانی، هرودوت است

جستارهای وابسته

[ویرایش]

پانویس

[ویرایش]
  1. Taagepera, Rein (1979). "Size and Duration of Empires: Growth-Decline Curves, 600 B.C. to 600 A.D". Social Science History. 3 (3/4): 123. doi:10.2307/1170959. JSTOR 1170959. A superimposition of the maps of Achaemenid and Alexander's empires shows a 90% match, except that Alexander's realm never reached the peak size of the Achaemenid realm.
  2. Sacks, David; Murray, Oswyn; Brody, Lisa (2005). Encyclopedia of the Ancient Greek World. Infobase Publishing. p. 256. ISBN 978-0-8160-5722-1.
  3. "ARDAŠĪR I i. History – Encyclopaedia Iranica". www.iranicaonline.org. Retrieved 2019-06-30.
  4. George Lenczowski, "Iran under the Pahlavis", Hoover Institution Press, 1978, p. 79: "Ismail Safavi, descendant of the pious Shaykh Ishaq Safi al-Din (d. 1334), seized Tabriz assuming the title of Shahanshah-e-Iran".
  5. Stefan Sperl, C. Shackle, Nicholas Awde, "Qasida poetry in Islamic Asia and Africa", Brill Academic Pub; Set Only edition (February 1996), p. 193: "Like Shah Ni'mat Allah-i Vali he hosted distinguished visitors among them Ismail Safavi, who had proclaimed himself Shahanshah of Iran in 1501 after having taken Tabriz, the symbolic and political capital of Iran".
  6. Heinz Halm, Janet Watson, Marian Hill, Shi'ism, translated by Janet Watson, Marian Hill, Edition: 2, illustrated, published by Columbia University Press, 2004, p. 80: "...he was able to make his triumphal entry into Alvand's capital Tabriz. Here he assumed the ancient Iranian title of King of Kings (Shahanshah) and setup up Shi'i as the ruling faith"
  7. "Iranian Revolution | Causes, Effects, & Facts". Encyclopedia Britannica (به انگلیسی). Retrieved 2019-06-30.
  8. Brzezinski, Zbigniew, 1928-2017. (2012). Strategic vision: America and the crisis of global power. New York: Basic Books. ISBN 978-0-465-02954-9. OCLC 733222749.{{cite book}}: نگهداری یادکرد:نام‌های متعدد:فهرست نویسندگان (link)
  9. Abdolhossein Zarinkoob: Ruzgaran: tarikh-i Iran az aghz ta saqut saltnat Pahlvi, page 305

منابع

[ویرایش]