شب
شَب(در مقابل روز) به معنای فاصلهٔ میان غروب تا طلوع خورشید است. از دیدگاه نجومی، نیمی از سطح هر سیاره در منظومه شمسی که رو به خورشید قرار دارد روز روشن نیمه دیگر آن شب است.
واژهٔ شب، ممکن است به معنای شبانهروز نیز بهکار رود. یک شبانه روز برابر بیست و چهار ساعت است.
نام ترتیبی شبها
[ویرایش]- پس/پیشپریشب (۳ شب گذشته)
- پریشب (۲ شب گذشته)
- دیشب (۱ شب گذشته)
- امشب(شب فعلی)
- فرداشب (۱ شب آینده)
- پسفرداشب (۲ شب آینده)
- پسین/پسانفرداشب (۳ شب آینده)
شب در ادبیات فارسی
[ویرایش]پدیده شب در اندیشهها، مبتنی بر شعر و نثر، در چهار بحث کلی بررسی و تحلیل شده است. در قسمت اول با عنوان «شب و متعلّقات آن» با طرح مشخصههایی همچون «نسبت شب به روز»، «سحرگاه»، «خواب»، «نگرانی از طارق اللّیل» و «دعوت به شب زنده داری» گفتهاند که مولانا از تجلّیِ معشوق ازلی در شب و سحرگاه، شاد و از طارق اللیل که از دیدن آن تجلّی فرد را محروم میکند، نگران است و به خوابِ اصحاب کهف معتقد است. مواردی با عنوان «ویژگیهای شب» و با ذکر مؤلّفههایی چون «برتری شب بر روز»، «خلوص شب»، «شب، خلوتِ توحید»، «شب، تجلّی گاه حق» و … بیان شده است که شب به دور از شائبه ریا و با تأمّل دادن در نقصِ بشری، عارف را به توحیدِ راستین میرساند. در بخش پایانی با مشخصه «معانیِ شب» به ذکر معانیِ عرفانی و تأویلی عارف و عاشق از شب پرداختهاند؛ مانندِ استغراق روحانی، بُرقعِ غیبی، ستّاریِ مرد کامل و نیز شبهای قدر و معراج را با عنوان «شبهای خاص» که در آن روح عارفِ راستین به وصال حقیقی معشوق میرسد، یاد کردهاند.
نگارخانه
[ویرایش]-
شب پرستاره، اثر وینسنت ون گوگ