Jump to ratings and reviews
Rate this book

The Adventures of Hajji Baba #1

سرگذشت حاجی بابای اصفهانی

Rate this book
Hacı Baba, İsfahanlı berber Hasan´ın maceracı bir ruha sahip oğludur. Bu maceracı ruh, onu bütün Doğu´yu karış karış gezeceği uzun mu uzun, heyecanlı mı heyecanlı bir yolculuğa çıkmak zorunda bırakır. Yolculuğu sırasında berberlikten sakalığa, hamamcılığa, tütün sarıcılığına, soygunculuğa kadar binbir türlü işe bulaşır. Dönemin en büyük saraylarında, en gösterişli kervansaraylarında konaklar; hamamlarından, haremlerinden geçer; esir düşer, soygun yapar; âşık olur... "Masalcı derviş" Morier´in ilk kez 1824´te basılan romanı, ustaca çizilmiş karakterleri ve en korkunç faciaları bile eğlendirerek anlatan "kapkara" mizahıyla "çağlar ötesi" bir klasik olduğunu kanıtlıyor.

First published January 1, 1824

About the author

James Morier

73 books16 followers
English author, diplomat, and adventurer JAMES JUSTINIAN MORIER (1780-1849) served as the British ambassador to the court of Persia from 1810 to 1816. He is also remembered for his memoir A Journey through Persia, Armenia and Asia Minor to Constantinople in 1808.

see James Justinian Morier

[Wikipedia]

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
187 (33%)
4 stars
198 (35%)
3 stars
125 (22%)
2 stars
27 (4%)
1 star
16 (2%)
Displaying 1 - 30 of 89 reviews
Profile Image for Ahmad Sharabiani.
9,563 reviews437 followers
November 25, 2021
The Adventures of Hajji Baba of Ispahan in England, 1835, James Justinian Morier

James Justinian Morier (1780 – 19 March 1849) was a British diplomat and author noted for his novels about the Qajar dynasty in Iran, most famously for the Hajji Baba series.

With his knowledge of Eastern life and manners, he wrote several entertaining novels. The most popular of these were The Adventures of Hajji Baba of Ispahan (1824) and its sequel The Adventures of Hajji Baba of Ispahan in England (1828).

this classic work of fiction, first published in 1824, launches readers along on the rags-to-riches escapades of Hajji Baba, the lazy son of a barber, as he seeks his fortune... but only if it doesn't demand too much work of him.

James Morier's journeys through the Middle East as a representative of the British government lent him an extensive and intimate knowledge of Iranian culture, one that he used to great effect in his writing.

تاریخ نخستین خوانش: روز بیست و دوم ماه ژانویه سال1974میلادی

عنوان: حاجی بابا (چاپ سربی)؛ نویسنده: موریر؛ مترجم: میرزا حبیب اصفهانی؛ کلکته، موید الاسلام، سال1304هجری قمری؛ در سه جلد؛ موضوع داستانهای نویسندگان بریتانیا - سده19م

عنوان: حاجی بابا در انگلستان؛ نویسنده: جیمز موریه، مترجم: اسدالله طاهری؛ ناشر بنگاه پروین؛ سال1321، در259ص؛

عنوان: حاجی بابا در لندن؛ دنباله سرگذشت کتاب دوم؛ نویسنده: جیمز موریه؛ مترجم اسدالله طاهری؛ نشر نگاه؛

موریه، پس از بازگشت به «انگلستان»، با توجه به شناختی که، از جوامع شرقی، و منش مردمان آن سرزمینها، به دست آورده بودند، چند کتاب به رشته ی نگارش درآوردند، که نامدارین آنها: «سرگذشت حاجی بابای اصفهانی» است؛ این کتاب نخستین بار توسط «میرزا حبیب اصفهانی»، به فارسی ترجمه شده‌ است؛ نثرى كه در ترجمه ی «ميرزا حبيب»، به كار رفته، از بهترين نثرهاى آن عهد بوده است؛ سرتاسر كتاب با اشعار مناسب، از خود مترجم، و از استادان سخن فارسى، و آيات، و احاديث، و امثال، و اصطلاحات، مشحون، و آراسته است؛ ترجمه ی «میرزا حبیب» بر این کتاب، در اصل یک ترجمه ی آزاد به شمار می‌آید‬

‏‫جيمز موريه نويسنده، و ديپلمات «بريتانيايى» سده نوزدهم میلادی بودند؛ ایشان در «ازمير عثمانى»، چشم به جهان گشودند، و زبان‌های «فارسی» و «عربی» را، در «ترکیه» آموختند؛ نخسین بار در سال1808میلادی، و سپس در سال1810میلادی، در خدمت «سر‌ گور اوزلى»، به «تهران» سفر کردند، و تا سال1816میلادی، در «ايران» ماندند، براى مدتى نیز وزير مختار «بريتانيا» در «ايران» بودند؛

جیمز موریه، در مقدمه ی کتاب نوشته؛ یک ایرانی را بنام «حاجی بابا» در «ترکیه» ملاقات کردم، و همینکه نام او را شنیدم، شناختم؛ میدانستم با اولین سفیری که از «ایران» به «لندن» فرستادند، «حاج بابا» به سمت منشیگری، به همراهش آمده بود، و بعد از آن، در مقامی عالی یا عادی بوده و سرد و گرم روزگار را چشیده، و عاقبت به نام کارپردازی، از جانب شاه به دربار «عثمانی» فرستاده شد

این شخص (حاجی بابا) بیمار بوده، و «جیمز موریه» او را، معالجه میکند، و حاجی، برای قدرشناسی، هدیه ای به «موریه» میدهد؛ و میگوید مدتی است که مواجب دولت «ایران»، به من نرسیده، میدانم شما «انگلیسی»ها، چشمتان به پول نیست، چیزی دارم، که شاید برایتان جالب باشد؛ میدانم که شما از حالات و کیفیات ممالک، و اقوام، یادداشت برمیدارید، و در وطن خود، آن را منتشر میکنید، و من از شما تقلید کردم، و در مدتیکه در «استانبول» بودم، سرگذشت خودم را نوشتم؛ هرچند مردی گمنام هستم؛ ولی چون شامل وقایعی است؛ که اگر در فرنگستان منتشر شود، تاثیری بزرگ میبخشد، آن را به شما میدهم؛ این نکته لازم به ذکر است؛ که مستشرقین، و رمان نویسان؛ برای اینکه مطالب کتاب، برای خواننده، واقعی، و باورکردنی شود، معمولا از این فوت و فن رمان نویسی، استفاده میکردند، که مثلا، مطالب کتاب، به طرز خاصی، بدست آنها رسیده است، مثلا کاغذ پاره هایی، از پیرزنی بدستشان رسیده؛ «ایرانیان» کمتر متوجه چنین نکاتی هستند؛ ممکن است «جیمز موریه»، خود این کتاب را نوشته باشند، و بعلت مدت طولانی اقامتش در «ایران»، و هوش سرشار، و کنجکاوی او، چیزی دور از ذهن نیست؛ به احتمال زیاد «جیمز موریه» با «میرزا بابا» نامی، از جوانانی که «عباس میرزا»، برای تحصیل علم و فنون به «انگلستان» فرستاده بود، آشنا شده، و اسم او را، به کتاب خود داده است؛ البته یافته هایی در دست است، که برادر زاده «موریه» و پسرش، «حاجی بابا» نام داشتند؛ بعضی از وقایعی، که در کتاب آمده، اساس تاریخی ندارند، و پرداخته ی ذهن ایشانست، مثلا اسیر شدن ملک الشعرا، به دست ترکمنها؛

موریه، ایران و ایرانی را دوست میداشته؛ چنانچه در مقدمه «حاجی بابا» نوشته: (ایران چه ایرانی – پایگاه افسانه ای جاه و جلال خاور زمین، جایگاه شعرای گل و بلبل – گهواره مردی و مردمی، سرچشمه ی پاک رسوم اهالی مشرق زمین؛ در دنیا مردمی مانند «ایران»، با مهر اخلاق دیرینه مختوم و با فطرت آداب قدیمه مفطور نیست، و حتی این صفت در سیمای ایشان نیز هست)؛

موریه در سفرنامه ی خود در باره ایرانیان میگویند: (ایرانیان تمام صفات لازم را، برای اینکه سپاهیان خوبی باشند، دارا هستند؛ فعالند، و از خستگی نمیترسند، و کار کشته اند، و برای جانفشانی حاضرند، و از رشادت و شجاعت، خوششان میآید، و بزرگترین آرزویشان اینست، که بگویند رشیدند؛ زیرکی و هوشیاری در طبیعت آنهاست؛ «موریه» معایب اخلاقی ما را نشان نداده، و میتوان گفت ته قلب خود، به ما بی علاقه و مهر نبوده است)؛

نقل از متن ترجمه میرزا حبیب: (میرزا حکیم گفت، رفتار فرنگیها، با رفتار ما ضد و نقیض است؛ بجای اینکه موی سر را بتراشند، و ریش را ول کنند، ریش را میتراشند، و موی سر را ول میکنند؛ روی چوب و تخته مینشینند، ولی ما روی زمین مینشینیم، با کارد چنگال غذا میخورند، ولی ما با دست میخوریم، آنها همیشه متحرکند، ولی ما همیشه ساکنیم، لباس تنگ میپوشند، ما لباس گشاد، نماز نمی‌کنند، ولی ما روزی پنج وقت نماز میکنیم، در نزد آنها اختیار با زن است، و در نزد ما اختیار با مرد است، زنهایشان یکوری روی اسب مینشینند، ولی زنان ما راست سوار میشوند، ایستاده قضای حاجت میکنند ما نشسته، شراب را حلال می‌دانند، و کم میخورند، ولی ما حرام میدانیم، و زیاد می‌خوریم؛ ولی آنچه مسلم است، این است که فرنگیها، نجسترین و کثیفترین مخلوق روی زمین هستند، چرا که همه چیز را، حلال می‌دانند، و همه جور حیوانی میخورند، حتی خوک، سنگ پشت، و قورباغه؛ مرده را با دست تشریح میکنند، بدون اینکه بعد از آن، غسل میت بجای آورند؛ نه غسل جنابت سرشان میشود، نه تیمم بدل از غسل؛ اگر دیدی که فرنگی از چیزی که متعلق به توست، خوشش آمده، مبادا پیشکش بگویی، که باخته‌ ای، گفتن تو همان، و بردن فرنگی همان)؛ پایان نقل

تاریخ بهنگام رسانی 05/11/1399هجری خورشیدی؛ 03/09/1400هجری خورشیدی؛ ا. شربیانی
Profile Image for Ahmad Sharabiani.
9,563 reviews437 followers
May 30, 2021
The Adventures of Hajji Baba of Ispahan, James Morier

James Justinian Morier (1780-1849) was a British diplomat and author noted for his novels about Qajar dynasty Iran, most famously for the Hajji Baba series.

تاریخ نخستین خوانش: در سال 1992میلادی

عنوان: سرگذشت حاجی‌ بابای اصفهانی؛ ترجمه از نسخه فرانسوی: میرزا حبیب اصفهانی (دستان)؛ به کوشش: یوسف رحیملو؛ آذربایجان شرقی، 1351، در 894 ص؛ موضوع داستانهای نویسندگان بریتانیایی - سده 19م

نویسنده «جیمز موریه»؛ مأمور سیاسی دولت «انگلستان» در دوران سلطنت «فتحعلی‌ شاه» بودند؛ ایشان به سال 1780میلادی در «ازمیر عثمانی» چشم به این جهان بگشودند؛ دومین فرزند «ایزاک موریه» بودند، که در «ترکیه» تجارت می‌کردند؛ «جیمز»، پس از پایان تحصیلاتش در «انگلستان»، به «ازمیر» بازگشتند، و از سال 1799میلادی تا سال 1806میلادی نزد پدر خویش، به کسب و کار و تجارت مشغول بودند؛ و در همانجا بود، که زبان‌های «ترکی» و «فارسی» را آموختند؛ نخستین بار این داستان، در سال 1824میلادی در «لندن» منتشر شده‌ است؛ رمان شرح احوالات دلاک زاده ی ادب آموخته‌ ای است از اهالی «اصفهان»؛ که در جوانی، به خدمت یک تاجر «ترک» درآمده، و پس از ماجراهایی دور و دراز، به دربار «قاجار» راه می‌یابد؛ و گزارشی از فساد اداری آن دوره، به دست می‌دهد؛ «موریه» چهار سال بعد، کتاب دیگری نیز با عنوان «حاجی بابا در لندن» را منتشر کردند؛ که در واقع جلد دوم همین دوگانه است؛ کتاب را «میرزا حبیب اصفهانی» به «فارسی» برگردانده است؛ ترجمه ی ایشان غالباً از بهترین نمونه‌ های ترجمه ی فارسی شمرده می‌شود؛ گرچه کاری که ایشان کرده در واقع ترجمه‌ ای بسیار آزاد است؛ به طوری که در بعضی جاها از سرودن شعر در خلق بعضی صحنه‌ ها استفاده شده، و بعضی می‌گویند اصولاً سمت و سو و محتوای داستان را دیگر کرده‌ است؛ جناب «کریم امامی»، مترجم و نویسنده ی نامدار، در مقاله‌ ای که نخستین بار در زمستان 1353هجری خورشیدی، در دفتر هشتم کتاب امروز به چاپ رسید، به بررسی دقیق این ترجمه (و مقایسه ی آن با متن نسخه‌ های «انگلیسی» و «فرانسوی») پرداخته؛ و نتیجه اینکه ترجمه هرچه که خوب باشد، باز هم ترجمه ی دقیقی نیست، و اضافات و کاستی‌هایی دارد؛ از سوی دیگر بسیاری بر این باور هستند ترجمه ی این کتاب آنقدر گرانسنگ بوده است؛ که «متن فارسی کتاب» به واقع «نسخه اصلی» میباشد؛ و این یکی از نادرترین رویدادها در دنیای ترجمه است

تاریخ بهنگام رسانی 08/03/1400هجری خورشیدی؛ ا. شربیانی
Profile Image for Ahmad Sharabiani.
9,563 reviews437 followers
July 22, 2020
The Adventures of Hajji Baba of Ispahan, James Morier

James Justinian Morier (1780-1849) was a British diplomat and author noted for his novels about Qajar dynasty Iran, most famously for the Hajji Baba series.

Full of rip-roaring exploits, witty satire, and nimble humor, this classic work of fiction, first published in 1824, launches readers along on the rags-to-riches escapades of Hajji Baba, the lazy son of a barber, as he seeks his fortune... but only if it doesn't demand too much work of him.

James Morier's journeys through the Middle East as a representative of the British government lent him an extensive and intimate knowledge of Iranian culture, one that he used to great effect in his writing.

The translation into Persian of Hajji Baba is, in fact, considered one of the masterpieces of the 19th-century literature of the language, with many native speakers unaware that it was originally penned by a visiting Englishman.

Long out of print, this wild novel is sure to delight new generations of armchair adventurers. English author, diplomat, and adventurer James Justinian Morier served as the British ambassador to the court of Persia from 1810 to 1816. He is also remembered for his memoir A Journey through Persia, Armenia and Asia Minor to Constantinople in 1808.

تاریخ نخستین خوانش این نسخه: روز چهاردهم ماه ژانویه سال 2014 میلادی

عنوان: ��رگذشت حاجی‌ بابای اصفهانی؛ ترجمه از نسخه فرانسوی میرزا حبیب اصفهانی (دستان)؛ به کوشش یوسف رحیملو؛ آذربایجان شرقی، تبریز، 1351، در 894ص؛ موضوع: داستانهایی درباره ایران و ایرانیان از نو��سندگان بریتانیایی - سده 19م

جیمز موریه؛ مأمور سیاسی امپراتوری «بریتانیای کبیر» در دوران سلطنت «فتحعلی‌ شاه» قاجار بودند.؛ ایشان به سال 1780میلادی، در «ازمیر» «امپراتوری عثمانی» چشم به جهان گشودند، ایشان دومین فرزند «ایزاک موریه» بودند، که در «امپراتوری عثمانی (ترکیه امروزی)» تجارت می‌کرد.؛ «جیمز»، پس از پایان تحصیلاتش در «انگلستان»، به «ازمیر» بازگشت، و از سال 1799میلادی تا سال 1806میلادی، نزد پدر خویش به کسب و کار و تجارت مشغول بود؛ و در همانجا بود، که زبان‌های «ترکی» و «فارسی» را آموختند؛

نخستین بار این داستان در سال 1824میلادی در «لندن» منتشر شده‌ است، رمان شرح احوالات دلاک زاده ی ادب آموخته‌ ای ست، از اهالی «اصفهان (اسپهان)»؛ که در جوانی به خدمت یک تاجر «ترک» درآمده، و پس از ماجراهایی دور و دراز، به دربار «قاجار» راه می‌یابد؛ و گزارشی از فساد اداری آن دوره، به دست می‌دهد، «موریه» چهار سال بعد، کتاب دیگری نیز با عنوان: «حاجی بابا در لندن» را منتشر کردند؛ که در واقع جلد دوم از همین مجموعه‌ است.؛

کتاب را «میرزا حبیب اصفهانی» به فارسی برگردانده است.؛ ترجمه ی ایشان غالباً از بهترین نمونه‌ های ترجمه ی فارسی شمرده می‌شود.؛ گرچه کاری که ایشان کرده، در واقع ترجمه‌ ای بسیار آزاد است؛ به طوری که در بعضی جاها از سرودن شعر، برای خلق بعضی صحنه‌ ها استفاده شده، و بعضی می‌گویند اصولاً سمت و سو، و محتوای داستان را نیز دیگر کرده‌ است.؛ جناب «کریم امامی»، مترجم، و نویسنده ی نام آشنای این دیار یار، در مقاله‌ ای که نخستین بار در زمستان 1353هجری خورشیدی، در دفتر هشتم «کتاب امروز» به چاپ رسانیدند، به بررسی دقیق این ترجمه (و مقایسه ی آن با متن نسخه‌ های به زبانهای انگلیسی و فرانسوی) پرداخته اند؛ و نتیجه اینکه، ترجمه هرچه که خوب باشد، باز هم ترجمه ی دقیقی نیست، و اضافات و کاستی‌هایی دارد.؛ از سوی دیگر، بسیاری نیز بر این باور هستند، که ترجمه ی این کتاب، آنقدر گرانسنگ بوده است؛ که «متن برگردان فارسی کتاب» به راستی «نسخه ی اصلی» میباشد؛ و این یکی از نادرترین رویدادها در دنیای ترجمه است

تاریخ بهنگام رسانی 01/05/1399هجری خورشیدی؛ ا. شربیانی
Profile Image for HAMiD.
486 reviews
January 28, 2021
کتاب از دو دیدگاه برایم خواندنی بود یکم توصیف فضای اجتماعی و عادات ما مردمان در صدوپنجاه سال پیش و دوم و ارجمندتر نثر بسیار روان، خواندنی و انتقادی و گاهی هجوگونه ی میرزا حبیب اصفهانی
مقدمه ی جعفر مدرس صادقی در آغاز کتاب(به عنوان ویراستار) به گمانم تمام کم و کیف متن را به خوبی نشان داده است و خواننده اگر این مقدمه را
بخواند(که حتمن باید بخواند) تکلیفش روشن است که با چه اثری رو به روست

اما درباره ی کتاب به گمانم، این داستانِ انتقادی اجتماعی نثری بسیار استوار دارد و مترجم با نازک اندیشی بی مثالی توانسته است مفاهیم را در لایه هایی از طنز و هجو به پارسی برگرداند. دیگر اینکه خواندن اوضاعِ روزگار و اندیشه و کردار ما مردمان در آن دوران نشان دهنده ی این است که هیچ تغییری از لحاظ اندیشه و عادات در بخش بزرگی از سرزمین ما انجام نشده است و هم چنان خرافه پرستی و کج رفتاری عادت مرسوم ما مردمان است. شباهت ها آنقدر زیادند که کتاب را بسیار خواندنی و عجیب می کنند و نقد بزرگ کتاب به شرایط فرهنگی و اجتماعی را دیگر نمی شود سیاه نمایی و غرض ورزی گفت-همان چیزی که همچنان مرسوم هست در فضای فرهنگی
نکته ی دیگر اینکه خواننده نترسد از اینکه قرار است با متنی قدیمی رو در رو شود، متن کاملن پیشرو است و روان. مترجم بسیار آگاهانه و دور از تکلف های منشیانه ی نثر آن دوره کار ترجمه را انجام داده است و نشان از هوشمندی بسیار میرزا حبیب اصفهانی می شود در ترجمه پیدا کرد. بنابراین با حوصله باید کتاب را خواند و از آن لذت برد
حرف آخر اینکه به گمانم هر خواننده(از جمله خودم) خودش را نباید جدا از خرافه بداند و با نگاهی انتقادی به خود در هنگام و پس از خواندن کتاب به رودرویی با خودش بپردازد و شباهت های خود را در کتاب بجوید و در رفع آنها کوشش کند
سپاس از ویرایش تمیز و کارآمد مدرس صادقی و چاپ خوب کتاب در نشر مرکز

1396/12/01
Profile Image for mohsen pourramezani.
160 reviews178 followers
February 4, 2017
«جیمز موریه» دیپلمات انگلیسی در زمان فتحعلی شاه چند سالی به ایران می‌آید. بعد از تمام شدن ماموریتش وقتی به انگل��تان برمی‌گردد کتاب «سرگذشت حاجی بابای اصفهانی» را می‌نویسد. چند سال بعد (در زمان ناصرالدین شاه) میرزا حبیب اصفهانی که در عثمانی (ترکیه) زندگی می‌کرده، کتاب را از فرانسه به فارسی ترجمه می‌کند. دیپلمات انگلیسی دیگری به نام فیلات این کتاب را سال ۱۹۰۵ در کلکته به نام احمد روحی (کسی که نسخه‌ی اصلی را خطاطی کرده بود) منتشر می‌کند وقتی برای اولین‌بار «سرگذشت حاجی‌بابای اصفهانی» در ایران منتشر می‌شود همه فکر می‌کنند یک ایرانی آن را نوشته است. داستانِ چاپ و انتشار کتاب و ماجراهای بعدش، به اندازه‌ی خود کتاب جالب و پرماجراست.

داستانِ کتاب در مورد جوانی به اسم حاجی بابا است که در مغازه‌ی دلاکی پدرش توی اصفهان کار می‌کند. یکی از مشتری‌های مغازه به اسم عثمان آغا که داستانِ کتاب در مورد جوانی به اسم حاجی بابا است که در مغازه‌ی دلاکی پدرش توی اصفهان کار می‌کند. یکی از مشتری‌های مغازه به اسم عثمان آغا که تاجر پوست است، آنقدر از سفرهایش با آب و تاب تعریف می‌کند که یک روز حاجی‌بابا تصمیم می‌گیرد سفری با عثمان آغا برود. این سفر زندگی حاجی‌بابا را در مسیر دیگری قرار می‌دهد و ماجراهای زیادی برایش پیش می‌آید. حاجی بابا داستان زندگی‌اش را برای یک دیپلمات انگلیسی روایت می‌کن و در بعضی از فصل‌ها نیز خرده‌روایت‌هایی از شخصیت‌های دیگرِ داستان، به ماجراهای حاجی‌بابا اضافه می‌شود.

علاوه بر اینکه از لحاظ تاریخی کتاب مهمی است از نظر داستانی هم کتاب جذاب و پرماجرایی بود. برخلاف نثر پر طمطراقِ دوران قاجار، زبانِ روایتِ روان و خوشخوانی دارد. به نظرم هم جیمز موریه رفتار ایرانیان و اتفاقات آن دوران را به خوبی در غالب رمان روایت کرده و هم میرزا حبیب‌ به خوبی توانسته آن را به فارسی ترجمه کند، طوری که حس می‌کنید یک ایرانی کتاب را نوشته است.

استفاده از زبان و موقعیت‌های طنز هم کتاب را خواندنی‌تر کرده بود. ترجمه‌های دیگری هم از این کتاب وجود دارد اما با توجه به مقدمه‌ی کتاب و تجربه‌ی خودم،‌ پیشنهاد می‌کنم همین نسخه‌اش را بخوانید.

جملات کتاب و اطلاعات بیشتر را می‌توانید در لینک زیر بخوانید
https://goo.gl/1jRVim
Profile Image for amin akbari.
312 reviews152 followers
October 19, 2020
به نام او

در این‌روزهای کرونازده سرگرمِ خواندنِ یک کتابِ شیرین با نثری بسیار دلنشین و دلکش بودم:
سرگذشت حاجی بابایِ اصفهانی
کتابی که ابتدا به زبان انگلیسی توسط جیمز موریه، نویسنده و منشی سفارت انگلستان در ایران در دوران فتحعلی‌شاه، در سال هزار و هشتصد و بیست و چهار در انگلستان منتشر شد و در اواخر قرن نوزدهم در استانبول، توسط میرزاحبیب اصفهانی از ترجمه فرانسوی به فارسی برگردانده شده.
میرزا حبیب از شاعران، نویسندگان و فعالان سیاسی عصر ناصرالدین‌شاه بود که سه دهه پایان عمر خود را به جبر در استانبول به سر برده بود.
محققان، ترجمه این کتاب را به خودی خود یک اثر مستقل ادبی می‌دانند و دخل و تصرفهای بی‌شماری که میرزا حبیب بر این اثر داشته و آن را بیش از پیش به اخلاقیات و آداب و رسومِ ایرانیِ عهد قاجار نزدیک کرده است، عده‌ای را بر آن داشته است که این کتاب را به عنوان اولین رمان فارسی معرفی کنند.
البته این کلامِ کوتاه نه می‌تواند و نه می‌خواهد به این موارد بپردازد. وگرنه سرگذشتِ «سرگذشت حاجی‌بابای اصفهانی» خود یک یادداشت پروپیمان می‌طلبد، و شما را برای هرچه بیشتر آشنا شدن با این متن به مقدمه جعفر مدرس صادقی که بر این کتاب نوشته است، ارجاع می‌دهم
به هر رو اگر با نثر فارسی اُنس و اُلفتی دارید حتما این کتاب را بخوانید که لذت فراوانی خواهید برد و چیزهای بسیاری خواهید آموخت. در ادامه سخن برخی از بزرگان در باب اهمیت این کتاب را در می‌آورم. پیش از آن بگویم که بهترین نسخه از این کتاب نسخه نشر مرکز است.

قلمی که قدرت بر مجسّم ساختن حکایاتِ حاجی بابا کرده است از قادرترین و محکم‌ترین ساده‌نویسان آن عصر می‌باشد ... نثر حاجی بابا گاهی در سلاست و انسجام و پختگی مقلّد گلستان و گاه در مجسّم ساختن داستانها و تحریک نفوس و ایجاد هیجان در خواننده، نظیر نثرهای فرنگستان است... و در جمله یکی از شاهکارهای قرن سیزهم هجری‌ست. ملک‌الشعرا بهار

شاید بتوان آن را از آثار گرانبهای ادبیات دنیا و نمونه اعلای نثر فارسی به شمار آورد. محمدعلی جمالزاده

نزد محققان ایرانی، قدرِ ترجمه میرزا حبیب از بسیار تالیفات بیشتر است و باید آن را یکی از آثار مهم نثر فارسی در دوره اخیر به شمار آورد. پرویز ناتل‌خانلری

ترجمه حاجی بابای اصفهانی، تلاشی برای نوشتن اولین رمان ایرانی به دست یک نویسنده ایرانی‌ست. جعفرمدرس‌صادقی


در آخر بخشی از کتاب را انتخاب کرئه‌ام که در آن کاروانی گرفتار غارتگران شده و شاعری در بینِ آنهاست.

به تحقیقِ چه‌گونگیِ حالات و پیشه و حرفَتِ ایشان پرداختند. مردِ باریک‌قد، چون از همه متشخّص‌تر می‌نمود و مَظِنّه‌ی سَربَهای مُعتنابهی، نخست او را پیش کشیدن�� و چون تُرکی نمی‌دانست، من به ترجُمانی نامزد گردیدم.
ارسلان سلطان: "تو که‌ای و چه‌کاره‌ای؟"
اسیر (با آوازی نرم و حزین): "بنده‌ی کمینه بی‌چاره‌ی هیچ‌کاره."
ارسلان سلطان: "آخر هنر و پیشه‌ات چیست؟"
اسیر: "غلامِ شما شاعرم. می‌خواهید چه باشم؟"
یکی از تُرکمانانِ ناتراشیده: "شاعر یعنی چه؟ شاعر به چه کار می‌خورد؟"
ارسلان سلطان: " شاعر یعنی هیچ. آدمی هرزه‌چانه، یاوه‌سرا، نرّه گدا، خانه به دوش، دروغ‌فروش، چاپلوسی که همه را می‌فریبد و همه‌کس مرگش را از خدا می‌خواهند. نمی‌دانم این بلا را از سر ما که خواهد وا کرد؟" ارسلان سلطان به اسیر: "خُب، اگر شاعری و بی‌چاره، این زیرجامه‌ی قَصَب و کُلیچه‌ی ترمه را از کجا آورده‌ای؟"
اسیر: "اینها بقیّه‌ی یک دست خلعتی‌ست که حاکمِ شیراز به صِله‌ی قصیده‌ای که ساختم داد."
پس او را از بقیّه‌ی خلعتِ شاه‌زاده برهنه نمودند و کُلیچه‌ی پوستی مَنحوس بر او پوشانیده، سَر دادند.
...
باری، به قتلِ شاعر همه متّفق بودند و کم مانده بود که شاعرِ بی‌چاره از میان برود...
Profile Image for Mostafa.
419 reviews44 followers
January 22, 2023
4stars
حاجی بابا اصفهانی اثر جیمز موریه است که در ۱۸۱۰ به همراه سِر گور اوزلی سفیر بریتانیا برای انعقاد قرار داد مُجمل با هدف عقب زدن روس ها در دستیابی به هند به ایران آمد

حاجی بابا تلویحا اشاره به میرزا ابوالحسن خان ایلچی دارد که به عنوان اولین وزیر امور خارجه ایران و اولین سفیر ایران در انگلستان شناخته می شود
او در این اثر با طنازی و ادبیات مرسوم و دلپذیر دوره قاجار به شرح افکار و عقاید، رفتارها و آداب و رسوم ایرانیان می پردازد
البته در هیچ جای کتاب اثری از تعریف از ایرانیان دیده نمی شود به غیر از یک جا که گفت " قریحه سرشار گُلی است که فقط در خاک ایران روییده و با آن رشد و نمو می کند"" و بدین طریق ذوق ادبی ایرانیان را تحسین می کند،

او همواره به مذمت رفتار ایرانیان پرداخته و علی الدوام اشاره به دروغگویی، چاپلوسی، دو رویی، فساد مالی ، منفعت طلبی، هرزه دری، خودبزرگ بینی، و.... می کند
او انتقاد جدی به وضعیت زنان در دوره قاجار دارد و در بخشی می گوید "" طبقه نسوان جزء بهایم( با عذرخواهی) به شمار می روند. اینجا کجا فرنگ کجا؟ چه خیال خام!! در میان مسلمین از آزادی نسوان دم زدن ، مشت بر نیشتر زدن است... اینجا اگر از آزادی نسوان دم زنی یوغ بردگی را بر گردنت خواهند انداخت"""" مطالعه منابع مختلف و سفرنامه های دیگران که به ایران آمده اند و سُفرای روس که در ایران مامور بودند همگی تایید کننده این ویژگی های اخلاقی ایرانیان است که عدم مراوده با دیگران و آشنایی با سایر فرهنگ ها و در نظر گرفتن اینکه چون مسلمان هستند از تمام عالم برترند موجب ایجاد یک نگاه عقیم و واپسگرایانه در بهره گیری از سایر فرهنگ ها و تعامل سازنده با آنها شده است
Profile Image for Anahita.
32 reviews56 followers
October 6, 2013
کتابی بسیار جالب که روحیات و خلق و خو و آداب و رسوم و اعتقادات ایرانیان در زمان قاجار را نشان میدهد.برای من جالب است که ریاکاری، سالوسی، چاپلوسی و جانماز آبکشیِ آدمها در این کتاب به خوبی و صریح نشان داده شده و اینکه به جای عقل و خرد، در واقع جهل و خرافات و عقاید پوسیده در بین مردم خریدار داشته است. البته با کمی تفاوت در ظاهر امور، همین الان هم میشود همان مسایل را در جامعه دید و تشخیص داد که فقط رنگ و لعابش تغییر کرده.
Profile Image for Behnoosh E.
118 reviews12 followers
April 26, 2010
محشر بود ، حتما برای کتابخونه شخصیم میخرمش
Profile Image for Araj.
8 reviews3 followers
Read
July 24, 2016
سرگذشت حاجی بابای اصفهانی با زبان طنز به آداب و رسوم و علاقه ایرانیان به شیوه داستان می پردازد. در این کتاب «حاجی بابا» با مشاغل متعدد مثل؛ دلاک حمام، سقا، قلیان فروش، نوکر پزشک، وردست میر غضب، محرر ، تاجر و منشی، به شکل مردی فریبکار و کلاه بردار نشان داده شده است که پایبند اصول اخلاقی نیست.

حاجی بابا در اصفهان به دنیا آمد ، پدر او دلاک است. حاجی بابا خوش بر و رو و خوش صحبت و علاقه مند به گردش و سیاحت است . پـس از آن کـه همـۀ فـوت و فـن دلاکـی را از پـدرش می آموزد، همراه بازرگانی بغدادي به نام عثمان آغا راهی تجارت مـی شود، امـا در راه گرفتـارترکمن هاي راهزن می شود. در اسارت، با عسکر، شاعري که اسیر ترکمن ها شده، آشنا میشود،سپس با حیله اي خودش را رها می کند و به مشهد می رود. در آنجا سقایی می کند و با سه درویـشرفیق می شود و سرگذشت هاي آنها را می شنود.

مدتی بعـد بـه تهـران مـی رود و در ایـن شـهروردست میرزا احمق حکیم باشی، طبیب شاه میشود و در خانۀ او به کنیزکی کـرد بـه نـامزینب که دختر شیخ کرد بوده و در جنگ پدر و خانواده خود را از دست داده و به اسارت در آمده است دل می بندد و عاشق او می شود و با او ملاقات هایی دارد.

اندکی بعد شاهد آمـدن شـاه بـه خانـۀ میـرزا احمـق وتقدیم کردن زینب به حرمسرای شاه می شود. حاجی بابا سپس به حکومتی ها پیوسته و نسقچی می شـود و بـههمراه جمعی از قشون به سرحدات آذربایجان می رود تا با روسها بجنگد. در آنجا با جـوانی به نام یوسفِ ارمنی آشنا میشود و به سرگذشت یوسف و نـامزدش مـریم گـوش مـی سـپارد.
سپس به تهران باز می گردد و به چشم خود مجازات اعدام زینب را به جرم حامله شدن می بیند. زینب را از برجی پایین می اندازند و او کشته می شود.

حاجی بابا شـبانه به سمت اصفهان می گریزد. در میانۀ راه متوجه می شود که حقیقـت فـاش شـده، پـس بـه قـم می رود و در آنجا بست می نشیند. در قم با میرزا ابوالقاسم مجتهد آشنایی پیدا می کند و با شفاعت او از مجازات رها میشود
سپس با توصیه نامـۀ میـرزا ابوالقاسـم بـه تهـران مـیرود و بـه خدمت ملا نادان در میآید. به خاطر بلوایی که ملا برپا میکند بار دیگر آواره مـیشـود امـا در
فرصتی مناسب، با تیغ زدن چند نفر، پولی به جیب میزند و همراه کاروانی بـه بغـداد مـیرود.
در بغداد مهمان عثمان آغاي تازه از بند رسته میشود و پـس از مـدتی همـراه او بـه اسـتانبول میرود تا تجارت کند. در این شهر تاجري به ظاهر معتبر میشود و به یمن این اعتبارِ بادآورده، بیوه یکی از متمولین را به زنی میگیرد اما بی اصل و نسبی و بی اعتباريش در مـدت کوتـاهی
آشکار میشود و چون مجبورش میکنند که زن را طلاق دهد، براي دادخـواهی بـه نـزد میـرزا فیروز، سفیر ایران در استانبول، میرود.
سرگذشت پرماجرایش مقبول خـاطر میـرزا مـیافتـد و سفیر او را به سمتِ منشی خود استخدام میکند. پس از چندي حاجی بابا به ایران باز میگردد و به دلالی براي درباریان ایرانی و سفراي فرنگی میپردازد و از این طریق اسم و رسمی به هم میزند
سرانجام، با ثروتی بادآورده در یک جیب و مقامی دولتی در جیب دیگـر، به زادگاه خویش بازمی گردد تا خود را برای رفتن به انگلستان به همراه میرزا فیروز آماده کند.

جیمز موریه و منابع مطالعاتی او

جيمز موريه اصالتاً از مردم فرانسه و انگليس بود. وي در ازمير به دنيا آمد و در آنجا با آداب شرقي و زبان هاي تركي و فارسي آشنا شد. پدرش كه كنسول انگليس در استانبول بود او را هم وارد خدمت وزارت امور خارجه انگلستان كرد.

وي در سال 1809 به عنوان دیپلمات به ایران آمد.او در دوران اقامت خود در ایران و همچنین زمان مراجعت به انگلستان، سفرنامه هایي نوشت با عنوان سفري در ایران، ارمنستان و آسیاي میانه تا قسطنطنیه منتشر شد.

موریه میرزا ابوالحسن خان شیرازی را به عنوان سفیر ایران در دربار انگلستان در سفر به لندن همراهی کرد و احتمالا همنشینی موریه با او در نگارش کتاب سرگذشت حاجی بابای تاثیر زیادی داشته است. او سرانجام در سال 1824 اولین رمان خود را با عنوان سرگذشت حاجی باباي اصفهانی منتشر کرد. با این رمان نام موریه در تاریخ ادبیات ثبت شد که این رمان یکی از مشهورترین رمان شرقی به زبان انگلیسی است.

اندکی بعد، در سال 1828 موریه داستان دیگري نوشت به نام سرگذشت حاجی بابا در انگلستان که با عنوان حاجی بابا در لندن به فارسی ترجمه شد. این کتاب، که دنبالۀ سرگذشت حاجی باباي اصفهانی محسوب می شود، هرگز موفقیت رمان پیشین را به دست نیاورد و داستان ها ي بلند دیگري هم که موریه با موضوعاتی ایرانی و شرقی نوشت که آنها نیز موفق نبودند.
در رمان حاجی بابا، موریه از ایرانیان و شرقی ها تصویري داد که تا مدتها یکی از تصاویر مقبول و نزدیک به حقیقت در ذهن بسیاري از اروپاییان بود.

برخی وقایع کتاب ریشه در خاطرات نویسنده دارد با این حال اکثر وقایعی که در این کتاب نقل شده داستان‌پردازی است اما برخی مطبوعات بعضی از آنها را با واقعیت اشتباه گرفته‌اند.

یکی از منابع مقدماتی موریه، هزار و یک شب است. با بررسی رمان حاجی بابا مشخص میشود که موریه از برخی از حکایات هزار و یک شب مستقیماً اقتباس کرده است. همچنین میان حاجی بابا و ژیل بلاس نوشته آلن رنه نیز شباهت ها ی ساختاری و محتوایی وجود دارد.

و دیگر منبع مورد استفاده موریه ادبیات کلاسیک فارسی و ضرب المثل ها، عبارات و اصطلاحات فارسی است مانند: "بارك الله" ، "انشاءالله" و ... . از میان بزرگان ادبیات کلاسیک فارسی، موریه بیش ازهمه از سعدي نمونه می آورد. منبع دیگر مشاهدات او در طول سفرها، و همچنین سفرنامه هاي دیگران است.
آخرین و شاید مهمترین منبعی که موریه به کار گرفته است تاریخ ایران در دوره فتحعلی شاه قاجار است. وي به الگوبرداريِ مستقیم از شاه قاجار و درباریان پرداخته است تا بسیاري از اشخاص داستان خود را خلق کند و این مساله، با توجه به روابط نزدیک موریه با دربار و نقش سیاسی او در این دوره، اهمیت بسیار دارد.

این کتاب که شرح احوال ملت ایران در عصر قاجار از زبان دلاک زاده ای اصفهانی به نام حاجی بابا است که به حکم تقدیر از خانه و کاشانه خود جدا شده و به سیر و سیاحت و تجارت و البته دغل بازی در اقصی نقاط پهنه کشورهای اسلامی می پردازد.
حاجی بابا شغلهایی از قبیل دلاکی ( که شغل پدری اش بوده) تا مشاغلی چون طبابت، سقاباشی ,چپق فروش��، دستیار نسقچی بودن، دزدی و گردنه گیری، ملا باشی، مشاور وزیر و .. را تجربه می کند و در هرشغلی نیز که پیشه می کند از بهترین ها می شود و این به سبب هوش و استعداد و هم شدت مهارت حاجی بابا در دروغ ورزی و ریاکاری می باشد.
سرانجام، با ثروتی بادآورده در یک جیب و مقامی دولتی در جیب دیگر، به زادگاه خویش باز میگردد تا خود را براي رفتن به انگلستان به همراه میرزا فیروز نامی آماده کند. در لابه لاي این داستان، موریه به شکل های مختلف به اظهار نظر در مورد ایران و ایرانیان میپردازد.

اما حاجی بابا کیست؟
جیمز موریه در مقدمه کتاب نوشته که این کتاب شرح زندگی فردی است که ، به دست من سپرده شده و من تنها آن را به انگلیسی ترجمه کرده است.
اما اعتقاد بر این است که نویسنده ی این رمان خود موریه است. به گمان اکثر پژوهش گران، الگوي موریه براي حاجی بابا شخصی به نام حاجی بابا افشار بوده که از نخستین محصلین اعزامی عباس میرزا به انگلستان بود.

نقد کتاب سرگذشت حاجی بابای اصفهانی:

رمان سرگذشت حاجی باباي اصفهانی جیمز موریه از جمله آثاري است کـه ردپـاي استعمار به نوع جدید ( آغاز سدة نوزدهم) در آن به خوبی آشکار اسـت، اسـتعماري کـه بـه یـاري گفتمـان شرقشناسی، متون ادبی را همچون ابزاري براي گستراندن و مستحکم ساختن اقتدار غرب بر شرق به کار گرفت.

سر��ذشـت حـاجی بابـا و داسـتانهـایی هماننـد آن، جزیـی گسست ناپذیر از پیکرة گفتمان شرقشناسی هستند که با برساختن هویتی خیالی براي شـرقیان، به پی ریزي و تقویت ساختار استعماري غرب یاري رسـانده اسـت.
بنـابراین، رمـان موریـه بـه نوعی نقطۀ تلاقی این دو جریان است: یکـی جریـان تـاریخی اسـتعمار و اسـتبداد در ایـران و دیگري جریان فرهنگی شرق شناسی در اروپا.
این دو جریان و به هم آمیختگی آنها را موریه در داستان ، به کار گرفته است و از به هم پیوستن این دو جریان
از سرگذشـت حاجی بابا داستانی ساخته است که از نمونه هاي بسیار شاخص ادبیات استعماري است. موریه در این رمان به مث��به جزئی از پیکره گفتمانی ادبی - استعماری ، ساختارهای سلطه گری و برتری جویی غرب را درونی کرده و به تکرار و تقویت آنها پرداخته است.


روایـت حاجی بابای جیمز موریه ، در حقیقـت، مطالعه اي است یک سویه در شکلِ حکومت داري، فرهنگ، مـذهب، سیاسـت و نظـامی گـري در ایرانِ دورة فتحعلی شاه. بی کفایتی ها و ضعفهاي دربـار و حکومـت ایـران، از یـک طـرف، و فرصت طلبی و منفعت جویی نظام استعماري، از طرف دیگر، موجب گردیده اند تا آنچه کـه در روایت موریه بازتاب یافته است ایرانی باشد حقیر و ناپاك که فرسنگهـا بـا تمـدن و اصالت فاصله دارد.

بومیگرایی، در گفتمان شرقشناسی، خواسـتار ادامۀ رسوم، باورها و ارزشهاي فرهنگی بومی است و با وارونه ساختن و اصیل و شریف جلوه ندادن اساطیر شرقِ ، شرقشناسی، تلاش میکند که آن را علیه خودش به کار گیرد.

با توجه به این نکات، میتوان به ایـن مسـأله پرداخـت کـه چگونـه مـتن ادبـی سـاختار ایدئولوژي استعماري را درونی و بازتولید کرده است.
موریه در رمان حاجی بابا صرفاً به تکرار و تقویت کلیشه اي رایج دربارة شرق پرداخته و برخورد خود را با شرق، نه برمبناي تجربۀ واقعیتهـاي جاري و یا کندوکاو در علل پیدایش عقب ماندگیها و ضعفهاي اقتصادي و سیاسی، بلکه بـر اساس حفظ روابط موجود و تداوم استیلا و برتري غرب بنا کرده است.

حاجی بابایی هم کـه در این رمان سخن میگوید، واسطهاي است خیالی براي انتقـال و بسـط پنـداري کـه گفتمـان شرقشناسی از هستیِ فرهنگی شرقی ها در ذهن اروپاییان به وجود آورد.

آنچه که موریه فراهم آورده متنی است که با جلوه دادن «تاریخ» همچو «طبیعت»، سـهم جریانات سیاسی، فرهنگی، اقتصادي و اجتماعی را در شکل گیـري هویـت یـک ملـت نادیـده گرفته و این هویت را که اساساً محصول تولیدي تـاریخ اسـت امـري طبیعتـاً و ذاتـًا پلیـد بازنمایانده است . . .
چنین روایت بنیادگرائی که هویت را جوهرهاي مطلق و تغییرناپذیر میداند به خواننده صرفاً توهمی از شناخت را عرضه میکند، بـی هـیچ امکـانی بـراي درك سـازوکارهاي بسیار پیچیده و گاه متناقضِ دخیل در فرایند برساخته شدنِ آن هویت.
روایـت حاجی باباِ ، توجیه و تأییدِ پنهان استیلایی که استعمار همواره حق طبیعی خود تلقـی نموده و به واسطۀ آن جریان تاریخ را به کرّا به سود خود تغییر داده است.

گروه کتابخوانی اراج
Profile Image for Ehsan  Movahed.
Author 1 book156 followers
April 27, 2023
درباره ترجمه‌ی حبیب اصفهانی و نثرش بسیار گفته‌اند که من مکرر نمی‌کنم. در مورد خود داستان، عارضم به خدمتتان که خود جمالزاده در مقدمه‌ی نسخه‌ای که داشتم برای اثبات این‌که بگوید برخلاف نظر عامه‌ی آن‌زمان، این کتاب خاطرات یک ایرانی نیست و موریه آن را نوشته می‌گوید با این‌که کتا�� صد و اندی سال قبل نوشته شده، منی که چهل ساله‌س به داستان‌نویسی مشغولم از لحاظ ساسپنس و داستان‌نویسی به گرد پایش هم نمی‌رسم که به نظرم حقیقتی‌ست. کتاب با این‌که فرم هزار و یک‌شبی دارد ولی یک‌دستی و انسجام خیلی خوبی در داستان‌پردازی و دنبال کردن شخصیت‌ها دارد و هیچ‌گاه از خط داستان دور نمی‌افتد و انحراف‌ها به قاعده است و به نظرم بخش مهم طنز کتاب هم بر اساس موقعیت‌ها و دیالوگ‌هایی ست که خود موریه نوشته نه لزوما مثل‌ها و متل‌ها و خوش‌زبانی‌های اضافه شده توسط مترجم کتاب و این فرق عمده‌اش با داستان‌نویسی هنوز خام دوران جمالزاده در ایران است.
Profile Image for Amir.
69 reviews10 followers
January 17, 2023
خیلی خلاصه و کلی بخوام بگم این کتاب آینه‌ای است از عمق رفتار و خصوصیات ایرانیان.
متن کتاب با وجود کلمات غریب و نامأنوس نسبتا روان هست .
فقط اگر در صفحه آرایی معانی کلمات رو پای هر صفحه قرار میدادن خیلی بهتر میشد تا که انتهای کتاب باشه.
Profile Image for Sanam.
93 reviews34 followers
January 29, 2021
همین رو بگم که به نظرم خوندنش واسه هر ایرانی واجب هست
آموزنده تر از این جامعه شناسیهای در پیت و خودمونی و دورهمی هست
از اون تاریخ لعنتی هم جالبتره که هر کی میخواد یه قری توش میده
Profile Image for Başak Çolular.
88 reviews25 followers
April 27, 2017
İnsanoğlunun en çok zevk aldığı şeylerden biri kendisini bir başkasının ağzından dinlemek, onun gözünden görmek bana kalırsa. Orta Doğu'da geçen Hacı Baba'nın Maceraları'nı okurken bize yakın kültürleri, inançları bir İngiliz'in gözünden görme şansını bulmak çok keyifliydi.
Söylemem gerekir ki James Morier'in olağanüstü gözlem yeteneğini kelimelere aktarış biçimi, iyi ve kötüyü bir terazide trajikomik olaylar ile dengelemesi ve en önemlisi de tarafsız bakış açısı ile kitabın inandırıcılığı muazzam bir noktaya ulaşıyor. Bu sebeple hikaye, kahramanın başından geçen maceralar da bir su gibi akıp gidiveriyor ve kendinizi Tuz Çölü'nde, İran şahın eteklerinin dibinde ya da Zeynep'in yanı başında hissedebiliyorsunuz.
1824'te bir İngiliz tarafından yazılmış bu kitap, bir "yabancı" tarafından kaleme ele alınmış ama gerçeklik hissi çok yüksek bir eser.

Profile Image for Mana Ravanbod.
372 reviews216 followers
August 6, 2014
کتاب را نه از نظر روحیات ایرانی (که البته جا دارد این کتاب، حضور دارد این نویسنده) بلکه از حیث نثر باید خواند و از حیث یک جور ترجمه که در ایران قدمت دارد و خبر می دهد از یک نوع نگاه به متن و فکر و ترجمه
Profile Image for Simon Robs.
460 reviews100 followers
January 6, 2018
A Persian bildungsroman of middling proportions. Give me rather:

"Auggie March" a hundred times over -

"I am an American, Chicago born--Chicago, that somber city--and go at things as I have taught myself, free-style, and will make the record in my own way: first to knock, first admitted; sometimes an innocent knock, sometimes a not so innocent. But a man's character is his fate, says Heraclitus, and in the end there isn't any way to disguise the nature of the knocks by acoustical work on the door or gloving the knuckles."
Profile Image for Abbas.
5 reviews
June 15, 2016
کتابی فوق العاده جذاب
چه از لحاظ تاریخی و مردم شناسی و چه از لحاظ داستان نویسی و ماجراجویی کتابی به غایت خواندنی و ارزشمند
Profile Image for Vahid.
323 reviews24 followers
October 23, 2021
به درستی که دنیای ادبیات ایرانی سرزمین قصه‌های شیرین و حکایت‌های نغز است؛ ما را به گذشته‌های دور می‌برد و دل را مالامال از شادی، و لبریز از سرور می‌کند.
ترجمه میرزا حبیب برداشتی نسبتاً آزاد از کتاب جیمز موریه است که به اذعان آقای مدرس صادقی حتی توانسته بهتر از نویسنده، زیبایی و شیوایی متن را فارغ از محتوا ارایه داده و حق مطلب را ادا کند.
سفر به گذشته حتی اگر توسط شخصی خیالی صورت گرفته باشد می‌تواند با استفاده از خلاقیت و توانایی مترجم و نویسنده فضایی زنده و جاندار بیافریند استفاده از شعرهای شاعران نامی در خلال ماجراها و برای رساندن بهتر پیام کاری ارزنده است.
بماند که احدی از تیغ تیز زبان موریه نتواسته بگریزد!
از سنی و شیعه گرفته تا اصفهانی و قمی و همدانی و درویش و صوفی و  قلندر... در کل مسلمانان و ترکان و ایرانیان!؟ در آخر هم نیش کوچکی نثار ملل خارجه و انگلیس نموده است.
گویا این کتاب قسمت دومی دارد با نام حاجی بابا در لندن نمی‌دانم چاپ شده است یا نه، اگر چاپ شده خواندنش بعد از این کتاب از ضروریات است از نحوه پایان یافتن داستان هم این گمانه تقویت می‌شود.
ماجرای حاجی بابای اصفهانی گرچه از کم و کیف خلق خوی مردمان  در آن دوره به ما آگاهی‌هایی می‌دهد اما نحوه بیان قصه که ساختار طولانی و تودرتو دارد همچون امیرارسلان نامدار و قصه‌های هزار و یک شب نوع سلیقه و خواست شنوندگان و خوانندگان آن زمان را هم آشکار می‌کند ضمناً  تفاوتی اساسی با آن دو کتاب دارد آنها اغلب با افسانه عجین شده‌اند ولی حاجی‌بابا واقع‌نماتر و نثر روان‌تری دارد.
پ.ن:
یک دعای کتابی!
خداوندا فرصت‌های بیشتری برای خواندن چنین کتابهایی نصیبمان بفرما!
الهی آمین
1,155 reviews139 followers
January 28, 2018
Peripatetic Persian's Picaresque Peregrinations

The son of an Isfahan barber leads an exciting life of endless adventure, a total rollercoaster existence in which his fortunes rise and fall like a wood chip on the waves of Fate. Written by an English diplomat in 1824, HAJJI BABA reminded me more than a little of such 18th century British classics as "Tom Jones", "Moll Flanders", or "The Vicar of Wakefield" in that it is composed of a very large series of picaresque tales full of deus ex machinas, lucky breaks and unbelievable encounters. Oh, yeah, not to mention fortuitous flipflops of Fate. Hajji Baba proves a thief, bandit, pimp, quack, adulterator of goods, forger of signatures, petty tyrant, liar, imposter, show-off, suspected murderer, dreamer, schemer, and always a shlemazl, full of false piety, fake sincerity and an opportunist to the nth degree. I might have left out the traits portrayed in one or two incidents here because this dude had a genius for shooting himself in the foot. Frankly, his love life was a disaster. Despite all this, I enjoyed the book as a kind of colorful old tale, written in the highly stilted and stylized language of several yesteryears before the last !

What you should under no circumstances think is that this story bears more than the slightest relationship to anything Persian, anything to do with the nation of Iran. With this in mind, you can sit back and enjoy a rollicking British tale. It is, as others have pointed out, a prime example of "Orientalism"---a style or an intellectual current in which Westerners stereotype Orientals (particularly, in Edward Said's writing, those of the Muslim world) as all similar, unscrupulous, dirty, ignorant of truth and lacking strong character, and certainly in need of a `strong, guiding hand' which would no doubt be available from Europe (or---let's see---where else ?). Such writings provided the underpinnings of colonialism and are, sadly, far from dead, although in different guises now. By placing his picaresque tale in Persia, Morier could exhibit his knowledge of certain customs, dress, food, and bits of vocabulary while titillating contemporary English readers with glimpses of harem life as he (and they) imagined it. The last chapters make indirect fun of Persians by showing their ignorance of Europe, while "we", the more worldly wise readers, "know" the Persians thanks to having read this novel. Morier thereby set up the backdrop for his next book, in which Hajji Baba visits England. My edition came with a large number of Orientalist illustrations too, brimming with "the exotic" or more bluntly put, the phoney. But you don't have to throw the baby out with the bathwater. This is adventure, 18th century style. If that intrigues you, give HAJJI BABA a try.

I bought this book over 50 years ago in Ithaca, New York, but never got around to reading it till now. I wonder what I would have thought of it then.
36 reviews9 followers
April 23, 2011
اول اين كه كتاب ارزش خواندن دارد
روايت داستان‌گونه‌اي كه در پي كشف لايه هاي فرهنگي ايرانيان است به جذابيت اثر مي‌افزايد
هنگام خواندن بايد در نظر داشت كه نويسنده يك نگاه از بيرون موضوع به مساله دارد و اين باعث مي شود در تحليل و در نتيجه در توصيف آن مسايل لنگ بزند به عنوان نمونه برداشتي كه وي از دراويش دارد كاملا يك طرفه و جز قسمتي از واقعيت نيست يا حداقل دراويش دست چندم را معرفي كرده است.
در مورد تعميم خصوصياتي كه در اين كتاب ايرانيان را واجد آن مي‌داند بايد اندكي تامل كرد. برخي (مهندس بهشتي) معتقدند اين كتاب آغاز انحطاط فرهنگي ايران را نشان مي‌دهد و يك ايراني را در چنين برهه‌اي توصيف مي‌كند ولي به نظر مي‌آيد قطعاً فرهنگ ايراني در تمامي عرصه‌ها داراي قوت نبوده است و اگر قبول كنيم كه عوامل انحطاط ايرانيان تمام و كمال داخلي نبوده است مي‌توان تعدادي از خصوصيات منفي كه براي ايرانيان ذكر شده را به كليت فرهنگ ايراني تعميم داد نه اين كه صرفاً با ربط دادن اين خصوصيات به دوران بيماري و ضعف فرهنگ چندهزارساله‌ي ايراني را بري از هر ايرادي دانست. البته اين سخن بدين معني نيست كه فرهنگ ايراني نقاط قوتي ندارد بلكه اين تحليل تنها در پي نقد نظريه‌اي است كه مي‌گويد لايه‌ي سوم فرهنگي همواره راه صحيح را انتخاب مي‌كند.
Profile Image for M&A Ed.
351 reviews55 followers
December 18, 2019
اولین بار اسم این کتاب را در کتب درسی مدرسه شنیده بودم. بعدها در تاریخ ادبیات ها هم باز این اسم تکرار شد. کنجکاو بودم که ببینم این اثر چطور است چون نگاه چندان مثبتی به آن ذکر نشده بود.
اما نیم ساعت پیش که کتاب تمام شد به شدت از آن لذت بردم و برایم جالب بود که "جیمز موریه" چه موشکافانه ما و عادات ما را درک کرده است. به نظرم او فرد توانمند و آشنا با فرهنگ و آداب و رسوم ایران بوده است. اطلاعات تاریخی، جامعه شناسی و... کتاب موید این نکته می باشد. زبان کتاب نیز بسیار جذاب و گیراست. به نظرم نباید ترجمه خوب میرزا حبیب اصفهانی را هم فراموش کنیم.
ماجراهای سفر حاجی بابا و اتفاقاتی که در طول سفر برایش می افتد و همچنین ماجرای عاشق شدن هایش بسیار جالب بود.
Profile Image for mohamad jelvani.
264 reviews61 followers
October 31, 2024
چقدر با خواندنش حال کردم
هم از روایت
هم لحن
هم اتفاقات و قصه‌ها
و هم محتوای طنز و گزنده آن
ترجمه ای که به یک تألیف اصیل فارسی و ایرانی می‌ماند
Profile Image for Shahriyâr Abdevali.
21 reviews5 followers
Read
August 29, 2022
در حین خواندن وقایع‌نگاری‌های پوشکین در «سفر به اَرزِروم» به اسم حاجی بابای اصفهانی برخوردم. یادم آمد خیلی وقت پیش سرگذشتش را خوانده‌ام.

اشارهٔ پوشکین به ماجرای گذر سفیر ایران از ارزروم است. در این حادثه پس از دستگیری سارقی که به پیک سفیر دستبرد زده‌‌ بود، سفیر خواستار بریدن گوش‌های دزد می‌شود اما خدمه او را فریب می‌دهند و به جای گوش آن فرد، گوش‌های گوساله‌ای را به حضورش می‌برند!

توضیح اینکه پوشکین در سال ۱۸۲۹ سفری به ماوراءقفقاز نمود تا به قشون ژنرال پاسکویچ که از سال ۱۸۲۸ بر علیه ترکان عثمانی در حال جنگ بود بپیوندد. دولت روسیه در این جنگ قسمتی از خاک ارزروم را تصرف کرد.

همچنین پوشکین در این سفر در حوالی تفلیس به گاری حامل جنازه گریبایدوف، که سه‌ روز پیش در تهران کشته شده‌است، بر می‌خورد و ماجرا را چنین روایت می‌کند:
«ارابه‌ای که به دو گاو بسته شده‌ بود از سربالایی بالا می‌آمد. چند گرجی ارابه را مشایعت می‌کردند. پرسیدم: "از کجا می‌آیید؟" – "از تهران." – "بارتان چیست؟" – "گریبایدوف را می‌بریم." این پیکر گریبایدوف مقتول بود که به تفلیس حمل می‌شد.»
Profile Image for Mostaan N.
12 reviews6 followers
July 15, 2016
فوق العاده بود. دلم واسه حاجی بابا تنگ میشه :(
Profile Image for ح جیمی.
104 reviews11 followers
November 13, 2020
این اولین تجربه ی من در خواندن داستانی به ادبیات کهن است و تاثیر این نوع نگارش در این چند خط نیز قابل رویت است.
الحق و الانصاف با اینکه کمی در اوایل مطالعه به تکلف دچار بودم اما به شدت جذب کتاب و سرگذشت عجیب و غریب حاجی بابا شدم.
هر چند در لا به لای کتاب از اغراق در ریاکاری و دغل بازی ایرانیان و بی انصافی در وصف حال و احوال مردمان این سرزمین حالی مشمئز کننده پیدا کردم و کمی از این توصیفات عصبانی و متغیر شدم، اما از خواندن آن و طنز نمکین قهرمان داستان حظی وافر بردم.
همچنین ترجمه ی کم نظیر آن نیز بسیار جای تقدیر دارد...
Profile Image for Kowsar.
118 reviews37 followers
July 4, 2021
پدرم کرلایی حسن یکی از دلاکان مشهور شهر اصفهان بود.در هفده سالگی دختر شخص شماعی از همسایگان دکان خود را عقد کرد . اما زناشوئی اش مبارک نشد زنش نازا در امد و او نیز از صرافت وی افتاد. در سایه ی چیره دستی و شهرت خود چندان مشتری خاصه از بازرگانان پیدا کرد که بعد از یک سال توانست دستگاه کاسبی خود را وسعتی بخشد یعنی زنی دیگر گیرد....



چون به شانزده سالگی رسیدم به دشواری تشخیص می توانستند داد که در تیغرانی چیره ترم یا سخندانی.





این کتاب از دوجهت خوندنی هستش

اول بخاطر نثر فوق العاده ای که داره، خوندنش لذت بخش، مترجم در جاهای مناسب اشعار و مثل و ایات قرار داده .

به هیچ وجه از خوندنش خسته نمیشید، انتهای کتاب واژه نامه داره و میتونید معنی لغات سخت رو بخونید و بدونید.

دوم نشون دادن خرده عادات و اداب فرهنگی ما ایرانیان که شکر خدا همت کردیم از دوران قاجار تا ب الان ب دوش کشیدیم هم خودمون به فنا دادیم هم دیگران رو..😂😂😂

اداب و عادات نادرست هر چند کوچک به راحتی وارد فرهنگ میشه و به مصیبت و سختی میشه از فرهنگ خارجش کرد‌. پس لطفا طوری زندگی کنید که برای بچه هاتون گنجینه ای از خوبی ها باشید به رفتارتون به دقت نگاه کنید و حواستون باشه چه چیزی رو دارید ب آینده تحویل میدیم.

کتاب رو بخونید
Profile Image for Sanjida.
446 reviews51 followers
December 9, 2018
I found this old hardcover from 1937 in a used bookstore and it looked intriguing. It's written by a European in the early 19th century, relating the adventures of a Persian ne'er do well. The book is actually unexpectedly (though not entirely) accurate about Islam and medieval middle eastern/Persian culture. That said, a reader should be warned there's some misogyny, and also racial and religious bigotry (and some anti-Semitism in an insert story within a story). However, the racism is probably not any worse than your average European novel of the time period. The writing is fascinating though, a semi-satirical and orientalist snapshot of the period where European powers were beginning to supersede (and colonize) the Islamic and Asian world.
Profile Image for امین حبیبی.
21 reviews2 followers
June 4, 2017
قبل از خوندن کتاب خیلی ازش تعریف شنیده بودم و همه تعجب کرده بودن که چطور انقدر خوب و دقیق ایرانی ها رو میشناخته. بنابراین حدس میزدم که کتاب پر از زشتی ها و ریاکاری ها و دروغگویی ایرانی ها باشه و خب باید بگم که منم از این همه شناختی که از ایران داشته متعجب شدم.
این کتاب یه مزیت دیگه هم داره که نثر زیبا و روان مترجمشه که خودش یه اثر خواندنی و لذت بخشه.
اگر تشنه دونستن در مورد سبک زندگی پدران و مادرانمون هستید حتمن بخونید کتاب رو .
Profile Image for حسن تفرشی.
Author 5 books8 followers
February 4, 2017
داستان از آن منظر قابل تعامل است که خلق و خوی ایرانیان در قالب یک داستان بصورت یک سرگذشت به تصویر کشیده است که این خلق و خوی آنچنان تا به امروز تغییر نکرده است و دلیل کشش داستان برای من همین امر و فضاسازی زیبا. داستان بود .
Displaying 1 - 30 of 89 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.