کناری (آواشناسی)
شیوه تولید |
جریان هوا |
---|
کناری (به انگلیسی: Lateral) اصطلاحی در آواشناسی تولیدی است که به شیوه تولید یک آوا اشاره دارد. در همخوانهایی که به این شیوه تولید میشوند، بخش مرکز زبان بست ایجاد میکند اما یک یا دو طرف کناره زبان پایین آمده و جریان هوا از کنارهها خارج میشود. جریان هوا اگر از یک طرف خارج شود کناری یکسویه و اگر از دو طرف خارج زبان خارج شود کناری دوسویه نامیده میشود. همخوانهای کناری میتوانند بیواک یا دمیده باشند. همخوانهایی که در تولیدشان جریان هوا هنگام خروج از کنارهها اصطکاک ایجاد کند، سایشی کناری نامیده میشود. در آواشناسی سنتی آواهای کناری در دسته ناسوده قرار میگیرند که خود شامل دو واج روان [r] و [l] میشود. بیش از ۹۵ درصد زبانهای دنیا حداقل دارای یک واج روان هستند و ۷۷ درصد بیش از یک واج روان دارند. در این میان واج [l] رایجترین واج است.[۱]
رایجترین نوع همخوان کناری، کناری لثوی واکدار([l]) است که در زبان فارسی با نویسه «ل» نشان داده میشود. در انگلیسی دو واج [t] و [d] هنگامی پیش از واج [l] ظاهر شوند، تولیدشان همراه با انفجار از کنارههای زبان خواهد بود که اصطلاحاً «انفجار کناری» نامیده میشود. در هجای آخر واژههایی نظیر bottle و cuddle در زبان انگلیسی، حتی میتوان گفت که بست ایجاد شده در واج [d] و [t]، تا انتها باقی میماند.[۲]
در ادبیات رویکرد مختصه ممیز در واجشناسی، اصطلاح کناری در مقابل اصطلاح غیرکناری قرار دارد؛ یعنی واجهایی که در تولیدشان، شیوه کناری به کار نمیرود. چنین تقابلی بر اساس این فرض در این رویکرد است که نظام واجی را میتوان با استفاده از تقابلهایی دوگانه نشان داد.[۳]
گونههای کناری
گونههای مختلف همخوان کناری در زبانهای مختلف به شرح زیر است:[۴]
گونههای کناری در زبان فارسی
در زبان فارسی تنها یک واج است که با شیوه کناری تولید میشود([l]) که در زبان فارسی با نویسه «ل» نشان داده میشود. این واج دارای واجگونههای زیر است:[۵]
IPA | نام | مثال | واجنگاری | توضیح |
---|---|---|---|---|
[l] | کناری لثوی واکدار | لب | [læb] | در آغاز واژه و پس از سکوت، بین دو واکه و در موضع میانی پس از همخوانهای واکدار |
[l°] | نیمواکرفته | طبل | [tæbl] | پایان واژه پس از همخوانهای واکدار و میان واژه بعد از همخوانهای بیواک |
[ɬ] | سایشی کناری لثوی بیواک | سطل | [sætl] | پایان واژه پس از همخوانهای بیواک |
[ḹ] | بدون آمادگی | عدل | [ʔædl] | پس از چهار همخوان /l, n, d, t/ |
[ḻ] | بدون انجام | گلدان | [ɟoldan] | قبل از چهار همخوان /l, n, d, t/ |
پانویس
منابع
- ثمره، یدالله (۱۳۸۸). آواشناسی زبان فارسی: آواها و ساخت هجایی آوا. مرکز نشر دانشگاهی.
- Crystal, David (2008). A Dictionary of Linguistics and Phonetics. Blackwell.
- Kenstowicz, Michael (1994). Phonology in Generative Grammar. Blackwell.