میرزا محمود خان بروجردی
میرزا محمود خان بروجردی (زاده ۱۲۳۵ در بروجرد – درگذشته ۱۲۸۲ در رشت) ملقب به «حکیمالملک» پزشک ایرانی دربار مظفرالدین شاه بود.
میرزا محمود خان بروجردی حکیم الملک | |
---|---|
وزیر دربار | |
پادشاه | مظفرالدین شاه |
پیش از | حسین پاشا امیربهادر |
وزیر ابنیه | |
وزیر مسکوکات و دارالضرب | |
والی گیلان | |
اطلاعات شخصی | |
زاده | میرزا محمودخان بروجردی ۱۲۳۵ خورشیدی ، بروجرد |
درگذشته | ۱۲۸۲ هخورشیدی رشت، |
ملیت | ایران |
پیشه | سیاستمدار |
تخصص | پزشک |
خویشاوندان سرشناس | ابراهیم حکیمی (برادرزاده) |
لقب(ها) | حکیم الملک |
زندگینامه
ویرایشمیرزا محمودخان پسر میرزاعلینقی حکیمباشی پسر میرزا حسن حکیمباشی اصفهانی در سال ۱۲۳۵ خورشیدی در شهر بروجرد به دنیا آمد.[۱][۲] او عموی ابراهیم حکیمی میباشد.
محمود خان بروجردی در سال ۱۲۵۴ ه.خ وارد مدرسهٔ دولتی دارالسلطنهٔ تبریز شد و مبانی ریاضی و طبیعی را آموخت و با گذراندن امتحانات مربوطه استعداد خود را نشان داد و در پی این موفقیت به دارالخلافه فرا خوانده شد. وی سپس، با حمایت دارالخلافهٔ تبریز در مدرسهٔ دارالفنون تهران، شش سال با جدیت و ممارست، علوم ریاضی و جغرافی و زبان فرانسه و طبیعیات و در پی آن طب و جراحی را فرا گرفت و به دارالخلافهٔ تبریز بازگشت.[۳]
محمود خان بروجردی طبابت را در مدرسهٔ دارالفنون تهران نزد دکتر تولوزان فرانسوی فراگرفت و دستیار دکتر محمد، فارغالتحصیل رشتهٔ طب از دانشگاه پاریس، بود. وی سپس، در سمتِ پزشک خصوصی، در زمان ولایتعهدی مظفرالدین شاه، به خدمت وی درآمد.[۴]
از یادداشتهای روزانهٔ محمدحسن خان اعتمادالسلطنه برمیآید که محمودخان بروجردی حکیمالملک مستقیم یا غیرمستقیم از ژان باتیست فوریه پزشک فرانسوی ناصرالدین شاه، نیز آموختههایی به دست آوردهاست.[۵]
پس از فوت میرزا ابوالحسن حکیمباشی، مظفرالدین میرزا، محمودخان بروجردی را در سال ۱۲۶۴ ه.خ جزء اطبای خود قرار داد و در ۱۲۶۵ ه.خ ملقب به مشیرالحکما کرد.[۶]
محمودخان بروجردی، لقب حکیمالملکی را در سال ۱۲۷۵ ه. خ؛ و بعد از جلوس مظفرالدین شاه قاجار، دریافت و به ریاست کل اطبای دربار (رئیسالاطباء) منصوب شد.[۷]
حکم او در ۱۲۷۵ ه.خ این گونه صادر شد:
«از آنجایی که ما به حکیمالملک کمال مرحمت را داریم و او هم الحق خوب مواظبت در خدمت مرجوعه به خودش دارد، لهذا نشان تمثال خودمان را به او مرحمت فرمودیم. چون حکیمالملک علاوه بر این که لیلاً و نهاراً خدمتگذار و در معالجات مخصوص وجود مبارکه همهٔ اوقات مراتب حذاقت و کمال لیاقت خود را ظاهر ساخته و از وقتی هم که وزارت کل بنایی به عهدهٔ او محول شده در انتظام و تربیت امور آن مزید صداقت و کفایت خود را ظاهر ساخته لهذا، محض ابراز و علامت عنایت خاص ملوکانه او را به اعطای یک قطعه نشان تمثال خودمان که از امتیازات عمده است، سرافراز و مفتخر فرمودیم که به استظهار تمام مشغول خدمت شود.[۸]
تقریباً یک سال از سلطنت مظفرالدین شاه گذشته بود که میرزامحمودخان بروجردی با دریافت نشان شیر و خورشید جاه و مقامی در دربار یافت. سال بعد(۱۲۷۷ ه.خ)، با دستخط مظفرالدین شاه وزرای جدیدانتخاب و به محمودخان بروجردی نیز وزارت رسید.
افزایش تمایل شاه به حکیمالملک منجر به اعطای نشان و درجه و عنوانهای متعددی به او شد، از جمله اعطای یک قبضه عصای مرصّع ممتاز از جواهرخانهٔ خاصّه و دستخط نَمط خسروانی در بذل و تفویض منصب وزیر مسکوکات و دارالضرب و وزیر دربار دولت به میرزا محمودخان بروجردی.[۹]
در اولین سفر مظفرالدین شاه به اروپا، در فروردین ۱۲۷۹ ه.خ میرزا محمودخان بروجردی حکیمالملک، وزیر دربار و عدهای دیگر با او همراه بودند. در روز پنجشنبه ۱۲۷۹ ه. خ؛ که به مظفرالدین شاه در پاریس سوء قصد شد، میرزا محمودخان بروجردی حکیمالملک، بهچابکی با انگشتان زورمندش چنان دست سوءقصدکننده را فشرد که سلاح از کف او رها شد و شاه از خطر نجات یافت.[۱۰]
در جلد سوم کتاب تاریخ مؤسسات تمدن جدید در ایران چنین نگاشته شده: «ششمین کارخانهٔ برق ایران کارخانهای بود که میرزا محمودخان حکیمالملک در حدود سال ۱۳۲۳ هجری قمری از «شرکت عمومی الکتریک» (General Electric) خریده، به ایران آورد و پس از درگذشت او حاج حسین امینالضرب آن را خرید. این کارخانه در ۱۳۲۵ شروع به کار نمود و تا چهار هزار چراغ میتوانست بدهد.[۱۱]
وی در سال ۱۲۷۹ ه.خ به وزارت دربار یا به اصطلاح آن زمان، ریشسفید خلوت و وزیر حضور منصوب شد. وی از طرفداران انگلیس بود و به همین جهت با اتابک امین السلطان که از طرفداران روس بود، جدال داشت و حتی انگلیسیها میخواستند تا حکیم الملک به صدارت اعظم برسد؛ ولی امین السلطان وی را از وزارت دربار معزول نمود و حکومت گیلان را به وی واگذار کرد. پس از دو ماه که از حکومت وی گذشت، وی به طرز مشکوکی در ۲۳ مرداد سال ۱۲۸۲ ه.خ (۲۱ جمادیالاول ۱۳۲۱ قمری) در رشت درگذشت. دربارهٔ مرگش گفته شدهاست که امین السلطان شخصی را مأمور نمود تا وی را مسموم سازند.[۱۲]
سمت هاوالقاب او
ویرایشعناوین و مناصب متعددی که میرزا محمودخان بروجردی طی دوران فعالیتهای پزشکی و سیاسی خود کسب کرد عبارت اند از:
جستارهای وابسته
ویرایشپانویس
ویرایش- ↑ «خاندان حکیمی». دریافتشده در ۳۰ فروردین ۱۳۹۲.بامداد، مهدی؛ شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲و۱۳و۱۴، تصحیح ذبیحالله علیزاده اشکوری، تهران، انتشارات فردوس، چاپ اول، ۱۳۸۴، ص ۷۲)
- ↑ راز مرگ میرزا محمودخان حکیمالملک چه بود[پیوند مرده]
- ↑ «میرزا محمودخان بروجردی حکیم الملک دوران قاجار». مشاهیر بروجرد. دریافتشده در ۳۰ فروردین ۱۳۹۲.(بامداد، مهدی؛ شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴، تصحیح ذبیحالله علیزاده اشکوری، تهران، انتشارات فردوس، چاپ اول، ۱۳۸۴، ص ۷۲).
- ↑ «خاندان حکیمی». دریافتشده در ۳۰ فروردین ۱۳۹۲.(چرچیل، جورج پ. فرهنگ رجال قاجار، ۱۳۶۹ ش).
- ↑ (اعتمادالسلطنه، محمدحسن خان، روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه، ص ۶۶۶، تهران، نشر امیرکبیر، ۱۳۴۵ ش).
- ↑ (افضلالملک، غلامحسین، افضلالتواریخ، ص ۱۹۴، تهران، نشر تاریخ ایران، ۱۳۶۱ ش).
- ↑ «خاندان حکیمی». دریافتشده در ۳۰ فروردین ۱۳۹۲.اعتمادالسلطنه، محمدحسنخان، روزنامهٔ خاطرات اعتمادالسلطنه، ص ۶۶۶، تهران، نشر امیرکبیر، ۱۳۴۵ ه.خ).
- ↑ (روزنامهٔ ایران، شمارهٔ ۴ و سالهای مختلف).
- ↑ «میرزا محمودخان بروجردی حکیم الملک دوران قاجار». مشاهیر بروجرد. دریافتشده در ۳۰ فروردین ۱۳۹۲.(روزنامة ایران، شمارة ۴ و سالهای مختلف).
- ↑ «میرزا محمودخان بروجردی حکیم الملک دوران قاجار». مشاهیر بروجرد. دریافتشده در ۳۰ فروردین ۱۳۹۲.(یغمایی، ص۱۰۳، ۱۲۸، ۱۲۹، ۲۳۵).
- ↑ «میرزامحمودخان حکیم الملک». دریافتشده در ۳۰ فروردین ۱۳۹۲.
- ↑ «خاندان حکیمی». دریافتشده در ۳۰ فروردین ۱۳۹۲.
- ↑ باقرعاقلی، روز شمار تاریخ ایران، جلد اول برگ ۱۲ و ۱۷
- ↑ باقرعاقلی، روز شمار تاریخ ایران، جلد اول برگ ۱۷ و ۲۱
- ↑ «میرزا محمودخان بروجردی حکیم الملک دوران قاجار». مشاهیر بروجرد. دریافتشده در ۳۰ فروردین ۱۳۹۲.(سلیمانی، کریم، القاب رجال دورة قاجار، ص ۶۱، ذیل حکیم الملک، تهران، ۱۳۷۹ ش).
منابع
ویرایش- ۱. اعتمادالسلطنه، محمدحسن خان، روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه، تهران، نشرامیرکبیر، ۱۳۴۵ ش.
- ۲. افضلالملک، غلامحسین، افضلالتواریخ، تهران، نشر تاریخ ایران، ۱۳۶۱ ش.
- ۳. امین الدوله، خاطرات سیاسی امین الدوله.
- ۴. بامداد، مهدی؛ شرح حال رجال ایران درقرن ۱۲و۱۳و۱۴، تصحیح ذبیحالله علیزاده اشکوری، تهران، انتشارات
فردوس، چاپ اول، ۱۳۸۴، ص ۷۲.
- ۵. براون، ادوارد، انقلاب مشروطیت ایران، تهران، ۱۳۷۶ ش.
- ۶. چرچیل، جورج پ. فرهنگ رجال قاجار، ۱۳۶۹ ش.
- ۷. خان ملک ساسانی، احمد، سیاستگران دوره قاجاریه، متن کامل با توضیحات و تحقیقات.
- ۸. روزنامه ایران، شماره ۴وسالهای مختلف.
- ۹. روزنامه شرافت، سال یازدهم، شماره یکم، ص ۲۸.
- ۱۰. سلیمانی، کریم، القاب رجال دوره قاجار، تهران، ۱۳۷۹ ش.
- ۱۱. عاقلی، باقر، خاندانهای حکومتگر ایران، تهران، ۱۳۸۴ ش.
- ۱۲. علیخانی، اقبال، وزیران علوم و معارف و فرهنگ ایران، تهران، ۱۳۷۵ ش.
- ۱۳. محبوبی اردکانی، حسین، تاریخ موسسات تمدنی جدید درایران، تهران، ۱۳۷۰–۱۳۷۶.
- ۱۴. محمود، محمود، تاریخ رابطه ایران وانگلیس در قرن نوزدهم، تهران.
- ۱۵. مستوفی، عبداللّه، شرح زندگانی من، تهران، ۱۳۴۳ ش.
- ۱۶. هدایت، مهدی قلی خان، خاطرات و خطرات.