خاتون

بَرنام و لقبی سغدی که برای زنان نجیب زاده بکار برده می‌شد.

خاتون عنوانی سغدی بود[۱][۲] که برای شهبانوهای توچوئه[۳] در آسیای میانه به کار می‌رفت. این واژهٔ سغدی پس از آن برای زنان فرمانروایان خوارزمشاهی، سلجوقی و چنگیزی نیز به کار رفت.[۴] در دوران تیموریان در آسیای میانه واژهٔ بیگم جایگزین این عنوان شد.[۲]

مقبره یکی از شهبانو های سلجوقی

واژهٔ «خاتون» (واج‌نویسی سغدی: xtwn، آوانویسی سغدی: gh’twn) است خاتون را ختین /کدین میگفتند ریشه این واژه از کد/کت بچم خانه /تخت پادشاهی است و در واژگان کتخدا /کدبانو /کدیور /کتایون /کدین/کادین/خدین/خذین نیز دیده میشود فرهنگ دهخدا نیز درباره واژه خذین میگوید : خذین در سمرقند این کلمه اطلاق به «زن بزرگ » و «شاهزاده خانم » میشود. ( از دزی ج 1 ص 356 ). || در برخی از نواحی خراسان در تداول عامه ، ارباب را خذین گویند.

خاتون از سغدی به آثار فارسی دری وارد گردیده بود، بعداً از زبان اهل بخارا بار نخست در کتابهای عربی دربارهٔ فتح بخارا اقتباس گردید و در زبان عربی به گونه «خواتین» جمع بسته شد.[۵][۲]

این واژه در ترکی عثمانی به صورت qādïn (عنوانی احترام‌آمیز برای زنان بزرگ) درآمده‌است و در ترکی استانبولی نیز به شکل kadın باقی‌مانده‌است.[۲] از آن‌جا که این واژهٔ ایرانی در زبان‌های ترکی نیز وارد شده برخی منابع [مانند لغت‌نامهٔ دهخدا] آن را ترکی پنداشته‌اند.[۶] در عربی به‌عنوان یک واژه با ریشهٔ ترکی به‌کار می‌رود و جمع آن خواتین، معنای آن «خانم، بانو، کدبانو» ذکر شده‌است.[۷]

جستارهای وابسته

ویرایش

منابع

ویرایش
  1. تاریخ بخارا. ص۵۳. بازدید: اوت ۲۰۱۱.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ C. Edmund Bosworth. "ḴĀTUN". دانشنامه ایرانیکا. November 15, 2006.
  3. T'u-chüeh
  4. Boyle, J.A (1997) , "Ḵh̲ātūn" in Encyclopaedia of Islam, vol 4 , p.1133
  5. سیم‌الدین‌اف، دادخدا، (رئیس پژوهشگاه زبان و ادبیات فرهنگستان علوم تاجیکستان): خوانش تازه‌ای از سرود اهل بخارا، (در: بی‌بی‌سی)، انتشار: پنج‌شنبه ۲۶ اوت ۲۰۰۴، بازدید: اکتبر ۲۰۰۸
  6. منفرد، افسانه. «خاتون». در دانشنامهٔ جهان اسلام. بازبینی‌شده در ۱۵ فوریهٔ ۲۰۱۲.
  7. الجُر، خلیل (۱۳۸۱). فرهنگ لاروس عربی به فارسی. ج. یکم. ترجمهٔ سید ��مید طبیبیان. تهران: امیرکبیر. ص. ۸۸۱. شابک ۹۶۴۰۰۳۳۰۱ مقدار |شابک= را بررسی کنید: length (کمک).