بشقاب
بُشقاب، تابک، لبتخت یا دوری ظرفی معمولاً دایره شکل، کم عمق، دارای کف صاف و پهن است. بشقاب به منظور صرف غذا (و گاهی با هدف تشریفاتی و تزئینی) به کار میرود.

پیرامون واژه
ویرایشواژه قاب ریشه سغدی دارد و به معنی ظرف است[۱] است. در مورد واژه بُش، هنوز هیچ منبع آ��ادمیکی دربارهٔ ریشه این واژه اظهار نظر نکردهاست. نظر عامه براین است که این واژه ترکی است و به معنی خالی است، البته چنین ساختی در هیچ واژهٔ ترکی دیگری دیده نمیشود و در هیچیک از زبانهای ترکی نیز رایج نیست و اساساً دلیل آمدن صفت «بش» پیش از قاب نیز مشخص نیست. نظر دیگر، توجه به ریختهای رایج دیگر این واژه مانند پشقاب در فارسی افغانستان، پشخاو (pešxâv) در گویش ابیانه،[۲] انارک و … و همچنین نظرداشت واژگان مشابهش مانند پیش-دستی و …، این واژه فارسی است.[۳][۴] در گذشته در پارسی به بشقاب، دوری (dowri) میگفتند.[۵] امروزه نیز همچنان در برخی زبانهای محلی، برای نمونه مازندرانی[۶]، بشقاب بزرگ را دوری میگویند. از دیگر واژههای پارسی معادل بشقاب، شیلان یا شیلانه،[۷][۸] بَزمِه[۸] و لبتخت[۹] میباشد.
در قدیم بهویژه بشقابهای بزرگ لبهدار را دوری، پردل، و رکابی میگفتند.[۹][۱۰] در پارسی، بشقاب سفالی و سوپخوری، سُکُر (یا سُکوره، سُکُرجه، اُسکُر، اُسکُرچه)،[۱۱][۱۲][۱۳] بشقاب بزرگ زکنج،[۱۴] بشقاب کوچک بَزمَک،[۱۵] بشقاب کشیده دیس،[۱۶] بشقاب ژرف گِردَنَه،[۱۷] بشقاب چوبی چپین،[۱۸] و بشقاب پهن تبرک یا گرباک[۱۹] نامیده میشدهاست.
انواع
ویرایشبشقابها از مواد گوناگونی چون چینی، ملامین، بلور، پلاستیک، سرامیک،[۴] آرکوپال و حتی استیل و گاهی چوب ساخته میشوند.[۲۰] اندازه، شکل و عمق بشقابها بسته به نوع کاربرد آنها (پیشغذا، غذای اصلی، سوپخوری (با عمق کمی بیشتر)، میوه، و دسر) متفاوت است. غذا پیش از توزیع در بشقاب معمولاً در دیس کشیده میشود.[۲۱]
بعضی از بشقابها فقط به عنوان وسیله تزئینی کاربرد دارند.[۴] برخی از بشقابها نیز در شکلهای دیگری بجز دایره (مثلا مربع) تولید میشوند. نوعی از بشقاب با قابلیت نگهداری لیوان و قاشق و حمل همه اینها با یک دست به شکل آرگونومیک طراحی شدهاست.[۲۲] همچنین طرحهایی در دست است تا بشقابهای گرم شونده به تولید برسند.[۲۳]
مجموعه
ویرایشبرخی علاقهمندان، به جمعآوری بشقاب اقدام میکنند. جمعآوری بشقاب به عنوان مجموعه برای نخستین بار توسط یک انگلیسی-هلندی در سال ۱۸۰۰ میلادی صورت گرفت.[۴]
بشقابدرمانی
ویرایشبشقابدرمانی روشی است که با استفاده از آن، گرفتن رژیم غذایی سادهتر میشود. در این روش در درجه اول از بشقاب (و قاشق) کوچکتری برای صرف غذا استفاده میشود و در مرحله بعد، رنگ بشقاب، آبی انتخاب میشود. رنگ آبی بشقاب موجب کاهش اشتها میگردد.[۲۴][۲۵]
منابع
ویرایش- ↑ http://www.etimolojiturkce.com/kelime/kap
- ↑ http://www.myabyaneh.ir/introducing-abyaneh/409-2014-04-03-16-20-56
- ↑ دهخدا. «ظرف». لغتنامه دهخدا. دریافتشده در ۱۱ آبان ۱۳۸۸.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Plate (dishware)». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۱ nov ۲۰۰۹.
- ↑ دهخدا: سکرجه
- ↑ «واژههای شیرین مازندرانی (لوازم آشپزخانه)». پایگاه فرهنگی، اجتماعی، خبری روستای ایمنآباد و کروکلا.
- ↑ کزمُسرِفی به رنگ مصوّر ندیدهاست - بر طاق خانهاش زده شیلان کشیدهاست (سلیم)
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ فرهنگ پارسیمان، سرواژهٔ «بشقاب».
- ↑ ۹٫۰ ۹٫۱ دهخدا. «بشقاب». لغتنامه دهخدا. دریافتشده در ۱۱ آبان ۱۳۸۸.
- ↑ دهخدا. «دوری». لغتنامه دهخدا. دریافتشده در ۱۱ آبان ۱۳۸۸.
- ↑ دائرةالمعارف اسلامی، سرواژهٔ ابومطهر ازدی و لغتنامه دهخدا سرواژههای اسکرجه، اسکره و سکرجه.
- ↑ فرهنگ پارسیمان، سرواژهٔ «بشقاب سفالی».
- ↑ فرهنگ پارسیمان، سرواژهٔ «بشقاب سوپ خوری»، (مأخوذ از فرهنگ برهان).
- ↑ فرهنگ پارسیمان، سرواژهٔ «بشقاب بزرگ».
- ↑ فرهنگ پارسیمان، سرواژهٔ «بشقاب کوچک».
- ↑ فرهنگ پارسیمان، سرواژهٔ «بشقاب کشیده».
- ↑ فرهنگ پارسیمان، سرواژهٔ «بشقاب ژرف».
- ↑ فرهنگ پارسیمان، سرواژهٔ «بشقاب چوبی».
- ↑ فرهنگ پارسیمان، سرواژهٔ «بشقاب پهن».
- ↑ «تندرستی با کاسه و بشقاب». سلامت نیوز. دریافتشده در ۱۱ آبان ۱۳۸۸.
- ↑ مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Platter (dishware)». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۱ nov ۲۰۰۹.
- ↑ «بشقاب، قاشق، لیوان». مجله منزل. دریافتشده در ۱۱ آبان ۱۳۸۸.
- ↑ «غذایی گرم و لذیذ با بشقاب رسانا». معاونت دانشجویی دانشگاه الزهرا. دریافتشده در ۱۱ آبان ۱۳۸۸.
- ↑ آقامیری. «بشقاب درمانی». سایت تبیان. دریافتشده در ۱۱ آبان ۱۳۸۸.
- ↑ «بشقاب درمانی برای لاغر شدن». سایت نگاهک. دریافتشده در ۱۱ آبان ۱۳۸۸.