بحث ویکیپدیا:سرشناسی (افراد)/بایگانی ۲
نظرخواهی افزودن بندهایی به سرشناسی افراد
ویرایش- تغییری در رهنمود سرشناسی افراد اعمال نمیشود Sahehco / گفتگو ۷ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۱۷:۲۱ (UTC)
بر اساس بحث Special:PermaLink/19012301 پیشنهاد میکنم معیارهای سرشناسی افراد دقیقتر شوند. چنانکه میدانید، در رهنمود عمومی سرشناسی افراد گفته شدهاست که یک شخص سرشناس است اگر در منابعی با این مشخصات آمده باشد: ۱. ثانویه ۲. منتشرشده ۳. معتبر ۴. دارای استقلال فکری از یکدیگر ۵. مستقل از شخص ۶. شامل پوشش قابلتوجه.
این شش معیار بهاندازه کافی سرشناسی افراد را مشخص نمیکنند. اولاً تعداد منابعِ لازمِ حائز این شش شرط برای سرشناسی مشخص نیست. به عبارت دیگر، اگر فرد در چند منبع دارای این شش ویژگی آمده باشد، سرشناس است؟ (بهنظرم این مهمترین مسئله است)
ثانیاً «پوشش قابل توجه» مبهم است. ۱. آیا اگر رسانهای با او مصاحبه کرده باشد، پوشش قابل توجه است یا موضوع و شرایط مصاحبه هم مهم است؟ ۲. اگر رسانهای گزارش سخنرانی یا اثری از او را داده باشد، پوشش قابل توجه است؟ ۳. آیا نقد آثار یا نظرها توسط افراد دیگر یا مناظره با افراد سرشناس، یکی از منابع برای اثبات سرشناسی محسوب میشود؟
ثالثاً در برخی موارد، باید روشن شود مشخصاً در ایران چه کارها یا منصبهایی «مهم، درخور، پررنگ، چشمگیر و ...» هستند. لذا باید حداقل برخی جوایز یا جشنوارهها یا منصبها مشخصاً در رهنمودها بیایند (موارد دیگر را در زیر پیشنهاد دهید).
مشخص کردن این موارد میتواند باعث پیشگیری از اتلاف وقت در صفحات «نظرخواهی برای حذف» شود. لذا لطفاً نظر خود را درباره افزودن بندهای زیر به رهنمودهای سرشناسی افراد اعلام کنید. علی پیرحیاتی (بحث) ۱۹ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۱۷ (UTC)
- نظر: رهنمود فعلی ویکیفا برای سرشناسی افراد، در عین اختصار، مفید و موجز است. با احترام Benyamin-ln (بحث) ۱۰ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۰۶ (ایران) ۲۸ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۷:۳۶ (UTC)
تعداد منابع
ویرایشتعداد دقیق منابع لازم برای اثبات سرشناسی را پیشنهاد دهید.
- مخالف مثلا اگر کسی در مجله روزنامه ها شرق و ۱۰ روزنامه و سایت مشابه در موردش مطلبی شده شده بود سرشناس تر از کسی است که فقط در دهخدا و دایره المعارف بزرگ اسلامی و معین در موردش نوشته شده باشد. با ذکر هر گونه تعداد مخالف هستم. وزن خبر و موضوع و وزن محل ارجاع مهم تر از تعداد است. Hootandolati(بحث) «یکشنبه،۱ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۲۴ (ایران)» ۱۹ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۵۴ (UTC)
- رهنمودهای سرشناسی راجع به «وزن» منابع چیزی نگفتهاند. بنابراین مجبوریم با تعداد، وزن را مشخص کنیم. اگر معیاری برای تشخیص وزن دارید، پیشنهاد بدهید. --علی پیرحیاتی (بحث) ۱۹ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۱۴ (UTC)
- بحث اعتبار منابع است شما سه ارجاع به بی بی سی و دویچله و ...را معتبر م یدانید یا ده ارجاع به موارد یکه عرض کردم یعنی اگر در موردی 6 بار ارجاع به منابعی مانند خبرگزاری های مانند ap یا dw یا bbc داده شد ولی در این بحث حداقل ارجاع 10 مورد بود آن موضوع دارای سرشناسی نیست. برعکس تعداد ارجاعات باعث بروز بحث وزن دهی می شود. این چنین مواردی معنا ندارد. ارجاع باید به منابع معتبر باشد تعداد معنا ندارد. Hootandolati(بحث) «دوشنبه،۲ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۲۳ (ایران)» ۱۹ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۲۰:۵۳ (UTC)
- رهنمودهای سرشناسی راجع به «وزن» منابع چیزی نگفتهاند. بنابراین مجبوریم با تعداد، وزن را مشخص کنیم. اگر معیاری برای تشخیص وزن دارید، پیشنهاد بدهید. --علی پیرحیاتی (بحث) ۱۹ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۱۴ (UTC)
- مخالف با یک منبع هم میتوان سرشناسی را احراز کرد؛ فرض کنید مقاله کتابی ادعا کند برنده کتاب سال شده است، یا مقاله شخصی ادعا میکند این فرد نماینده مجلس است؛ برای اثبات این ادعاها یک منبع معتبر هم کفایت میکند. -- آرمانب ۲۵ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۸:۵۵ (UTC)
- بله. بنده هم منظورم غیر از این موارد بود. در غیر از مواردی که مشخصاً فرد سرشناس است، باید چند منبع (یا چه کیفیتی) یافت که فرد سرشناس شود؟ علی پیرحیاتی (بحث) ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۳۲ (UTC)
- من مثال نقضی برای بند پیشنهادی بالا آوردم؛ در این پیام آخرتان منظور شما معیار عمومی سرشناسی است که به تفصیل شرایط را توضیح داده است؛ نمیتوانیم تعداد مشخصی منبع تعیین کنیم، مثلا بگویی�� اگر موضوعی ده منبع داشت سرشناس است اگر نه عدد داشت سرشناس نیست! اصلا خود شما تعداد منبع را پیشنهاد ندادهاید؟--آرمانب ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۵۴ (UTC)
- چرا نمیتوانیم تعیین کنیم؟ و اگر اختلافنظر بر سر تعداد منابع معتبر و مستقل پیش آمد باید چه کنیم؟ فرض کنید برای مقالهای ده منبع معتبر و مستقل یافتهایم. یک نفر میگوید این تعداد برای اثبات سرشناسی کافیست و یک نفر میگوید نیست. (و البته شخص مورد نظر، نماینده مجلس و صاحب جایزه و ... نیست). حال حق با کیست؟ علی پیرحیاتی (بحث) ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۳۵ (UTC)
- چون هیچ دلیل و منطقی پشت تعداد منبع وجود ندارد، فرض کنید ما بند زیر را به اجماع رسیدیم:
- اگر موضوعی ده منبع معتبر مستقل داشت سرشناس است
- اولین سوال که پیش میآید این است که عدد ده از کجا آمده است؟ چه منطقی پشتش است؟
- دومین سوالی که پیش میآید این است که اگر موضوعی نه منبع معتبر و مستقل داشت سرشناس نیست؟
- اصولا اگر اختلافی بر سر تعداد منابع بوجود آید منطقی نیست که بخواهیم برایش راه حل پیشنهاد دهیم.
- حق با هیچ کدام! تعداد منبع معیاری برای احراز سرشناسی نیست! -- آرمانب ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۰۰ (UTC)
- چرا نمیتوانیم تعیین کنیم؟ و اگر اختلافنظر بر سر تعداد منابع معتبر و مستقل پیش آمد باید چه کنیم؟ فرض کنید برای مقالهای ده منبع معتبر و مستقل یافتهایم. یک نفر میگوید این تعداد برای اثبات سرشناسی کافیست و یک نفر میگوید نیست. (و البته شخص مورد نظر، نماینده مجلس و صاحب جایزه و ... نیست). حال حق با کیست؟ علی پیرحیاتی (بحث) ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۳۵ (UTC)
- من مثال نقضی برای بند پیشنهادی بالا آوردم؛ در این پیام آخرتان منظور شما معیار عمومی سرشناسی است که به تفصیل شرایط را توضیح داده است؛ نمیتوانیم تعداد مشخصی منبع تعیین کنیم، مثلا بگویی�� اگر موضوعی ده منبع داشت سرشناس است اگر نه عدد داشت سرشناس نیست! اصلا خود شما تعداد منبع را پیشنهاد ندادهاید؟--آرمانب ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۵۴ (UTC)
- بله. بنده هم منظورم غیر از این موارد بود. در غیر از مواردی که مشخصاً فرد سرشناس است، باید چند منبع (یا چه کیفیتی) یافت که فرد سرشناس شود؟ علی پیرحیاتی (بحث) ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۳۲ (UTC)
- مخالف سرشناسی بر اساس تعداد منابع «داخل مقاله» نیست. سرشناسی اصلاً بر اساس متن مقاله نیست، راجع به موضوع مقاله است. گاهی متن مقاله به تشخیص آن کمک میکند اما الزامی بر این نیست. — حجت/بحث ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۰۲:۳۲ (UTC)
- من اصلا راجع به منابع داخل مقاله حرفی نزدم. میگویم بهطورکلی باید چند منبع یافته شود تا مقاله سرشناس باشد. علی پیرحیاتی (بحث) ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۳۲ (UTC)
مصاحبه
ویرایش- مصاحبه با رسانههای معتبر، یکی از منابع اثبات سرشناسی است.
- مخالف فرضا در حادثه پلاسکو نماینده مغازه داران با ایسنا و ایرنا و برنا - فارس- شبکه خبر مصاحبه کرد آیا سرشناس می شود؟ به خود مصاحبه به دلیل عدم کنترل و تایید محتوا نمی توان رفرنس داد. -- تنها در حالتی که در مورد موضعی مشخص باشد و رسانه در آن مورد بحث کند می تواند یکی از منابع باشد. Hootandolati(بحث) «یکشنبه،۱ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۲۶ (ایران)» ۱۹ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۵۶ (UTC)
- مخالف دیاکو « پیام » ۲۵ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۸:۲۶ (UTC)
- مخالف این که با کسی مصاحبهای شده باشد، معیار سرشناسی نیست. صاحبان خیلی از مشاغل (نظیر هنرمندان، سیاستمداران و ...) به خاطر ذات کارشان مصاحبههای خبری انجام میدهند. یک مصاحبه وقتی برای سرشناسی میتواند در نظر گرفته بشود که خود شخص موضوع مصاحبه باشد. مصاحبه با شخص راجع به کارهایش یا مسایل دیگر، باعث سرشناسی نیست. -- آرمانب ۲۵ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۸:۳۹ (UTC)
- مخالف نیست! همین الان هم در وپ:مصاحبه این را شرح دادهایم.
مثال: رسانهٔ معتبر خبر ورزشی، میتواند با یک هوادار مصاحبه کند. این کار، آن هوادار را سرشناس نمیکند. — حجت/بحث ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۰۲:۳۳ (UTC)
- من نگفتم که «مصاحبهشونده سرشناس است». گفتم این «یکی» از منابع است. بنابراین باید تعداد منابع مشخص شود. علی پیرحیاتی (بحث) ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۳۳ (UTC)
- مخالف چنانکه دوستان بهنوعی اشاره کردند، بهخودیخود عامل سرشناسی نمیتواند باشد. –
Hamid Hassani (بحث) ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۱۰ (UTC)
- مخالف Freshman404Talk ۲ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۵۳ (UTC)
گزارش آثار
ویرایشگزارش آثار (اعم از سخنرانی، کتاب، مقاله، آثار هنری، فعالیت سیاسی و اجتماعی و ...) در رسانههای معتبر، یکی از منابع اثبات سرشناسی است.
- معیار های سرشناسی مشخص هستند. گزارش بازی فوتبال فینال محلات در قسمت چند رسانه مانند ایسنا و ایلنا و ... می آید آیا دو تیم سرشناس هستند یا آن بازی سرشناس می شود.؟؟؟؟؟ ضمن اینکه نمی توان معیار های سرشناسی را تقلیل داد. موارد و معیار ها مشخص هستند اگر موضوع با سیاست های سرشناسی منطبق بود که مشخص است .-- Hootandolati(بحث) «یکشنبه،۱ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۲۸ (ایران)» ۱۹ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۵۸ (UTC)
- مخالف اگر گزارش، در حدی باشد که بتوان آن را «نقد» یا «بررسی» آن آثار دانست، آن وقت آن آثار سرشناس هستند. گاهی کسی که چند اثر سرشناس داشته باشد خودش هم سرشناس است، اما همیشه این طور نیست. — حجت/بحث ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۰۲:۳۴ (UTC)
نقد آثار
ویرایش- نقد آثار (بهصورت مقاله، مناظره و ...) یکی از منابع اثبات سرشناسی است.
این بند نیز مانند برخی دیگر از بند ها تکراری است Hootandolati(بحث) «دوشنبه،۲ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۴۱ (ایران)» ۱۹ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۲۱:۱۱ (UTC)
- نظر: در وپ:سر آمده و تکراری است. — حجت/بحث ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۰۲:۳۴ (UTC)
اعضای فرهنگستانها
ویرایش- اعضای پیوسته فرهنگستانهای ایران، سرشناس هستند.
- تکراری است:
- مخالف فرد به عضویت یک جامعهٔ علمی گزینشی و بسیار معتبر (نظیر یک آکادمی ملی علوم) درآمده باشد یا به عضویت پیوستهٔ یک جامعهٔ علمی گزینندهٔ معتبر نظیر مؤسسه مهندسان برق و الکترونیک درآمده باشد.
- مخالف همچنان که آرمان گفت، تکراری است — حجت/بحث ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۰۲:۳۵ (UTC)
کتاب سال
ویرایش- نویسندگان برگزیدگان کتاب سال ایران (و نه شایستگان تقدیر) سرشناس هستند.
- مخالف این پیشنهاد همین الان هم در رهنمود پیشبینی شده است:
- «شخص پدیدآورنده و یا دارای همکاری مهمی برای ایجاد یک کار مهم و شناختهشده، یا کار گروهی است. کاری که خود موضوع یک کتاب یا فیلم بلند مستقل، یا موضوع چندین نقد و مقاله در نشریههای ادواری مستقل بوده است.»
- بنظرم برنده شدن یک جایزه ادبی از جمله کتاب سال ایران خودبهخود باعث میشود آن کتاب مورد نقد قرار گیرد، برای همین معیار وپ:نویسنده احراز میشود.
- چرا تکرار؟ -- آرمانب ۱۹ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۲۵ (UTC)
- تا تفسیربردار نباشد. :) علی پیرحیاتی (بحث) ۱۹ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۲۸ (UTC)
- چرا برندگان جایزه جلال آل احمد نباشند. این بند اضافه است می توان مصادیق را تعریف کرد که کدام موارد مصداق جشنواره هایی هستند که سرشناس هستند و تکرار این موارد زاید است . پیشنهاد می کنم همه را در یک بند مشخص جمع کنید : جشنواره های ادبی شامل :..... جشنواره های هنری شامل ..... در حقیقت کاری به تعاریف و بندها نداریم فقط مواردی که تکمیل کننده هستند برای تعریف Hootandolati(بحث) «یکشنبه،۱ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۳۳ (ایران)» ۱۹ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۰۳ (UTC)
- تا تفسیربردار نباشد. :) علی پیرحیاتی (بحث) ۱۹ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۲۸ (UTC)
- همچنین با فرض اینکه شخص دانشگاهی باشد معیار تکراری میشود:
- «فرد یک جایزه یا نشان افتخار با اعتبار بالا در سطح ملی یا بینالمللی کسب کرده باشد.»
- آرمانب ۱۹ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۲۴ (UTC)
- مخالف باز هم آرمان درست گفت. اگر مشکلات تفسیر این بندها است، سوال کنید نه این که متن رهنمود را عوض کنید. دلیلی دارد که رهنمود کلی نوشته شده نه مصداقی — حجت/بحث ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۰۲:۳۵ (UTC)
- موافق در پانویس بند مربوطه آورده شود. توضیحات لازم را (در مورد اینکه چرا به تشخیص سرشناسی و نظردهی بهتر کمک میکند) در بخش جشنواره فیلم فجر دادهام. Wikimostafa (بحث) ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۰۲ (UTC)
- موافق همهٔ برگزیدگان کتاب سال و آن دسته از برندگان کتاب شایستهٔ تقدیر که دستکم دو کتاب دیگر تولید (یعنی تألیف، ترجمه، یا تصحیح) کرده باشند، یا دستکم ده مقالهٔ علمی ـ پژوهشی یا دانشنامهای داشته باشند. شاید بهظاهر تبصرهٔ پیچیدهای بهنظر برسد، اما چنین معیاری تکلیفِ خیلیها را روشن میکند. –
Hamid Hassani (بحث) ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۰۹ (UTC)
- مخالف به دلایل گفته شده و توضیحات آرمان Hootandolati(بحث) «جمعه،۱۳ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۵۶ (ایران)» ۲ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۲۲:۲۶ (UTC)
جشنوار�� خوارزمی
ویرایش- برندگان رتبه اول و دوم و سوم جشنواره خوارزمی سرشناس هستند.
- مخالف با فرض اینکه شخص دانشگاهی باشد معیار تکراری میشود:
- مخالفبرای مصادیق نباید بند جداگانه ایجاد کرد باید در تکمیل بند آن را اضافه کرد. Hootandolati(بحث) «دوشنبه،۲ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۲۹ (ایران)» ۱۹ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۲۰:۵۹ (UTC)
- مخالف باز هم بند، تفسیری است. معیار نباید کمی باشد. — حجت/بحث ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۰۲:۳۶ (UTC)
جشنواره فارابی
ویرایش- برندگان رتبه اول و دوم و سوم جشنواره فارابی سرشناس هستند.
- مخالف با فرض اینکه شخص دانشگاهی باشد معیار تکراری میشود:
- مخالفبرای مصادیق نباید بند جداگانه ایجاد کرد باید در تکمیل بند آن را اضافه کرد. Hootandolati(بحث) «دوشنبه،۲ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۲۸ (��یران)» ۱۹ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۲۰:۵۸ (UTC)
- مخالف باز هم بند تفسیری است. — حجت/بحث ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۰۲:۳۶ (UTC)
جشنواره نقد کتاب
ویرایش- برگزیدگان جشنواره نقد کتاب سرشناس هستند.
- مخالفبرای مصادیق نباید بند جداگانه ایجاد کرد باید در تکمیل بند آن را اضافه کرد. Hootandolati(بحث) «دوشنبه،۲ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۲۸ (ایران)» ۱۹ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۲۰:۵۸ (UTC)
- مخالف ایرانیزه و مصداقی است.ش — حجت/بحث ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۰۲:۳۶ (UTC)
- مخالف مصداقی ایرانی، برای برندگان جایزهها بندهای کلی وجود دارد. آرمانب ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۴۶ (UTC)
جشنواره فیلم فجر
ویرایش- برگزیدگان جشنواره فیلم فجر سرشناس هستند.
- مخالف معیار را جهانی کنید، وگرنه برای هر جشنواره باید معیار را تکرار کرد:
- افرادی که یک جایزه معتبر و مشهور در صنعت سینما دریافت کردهاند یا برای یک جایزه چندین بار کاندید شدهاند.
- -- آرمانب ۱۹ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۵۵ (UTC)
- مخالفبرای مصادیق نباید بند جداگانه ایجاد کرد باید در تکمیل بند آن را اضافه کرد. Hootandolati(بحث) «دوشنبه،۲ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۲۸ (ایران)» ۱۹ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۲۰:۵۸ (UTC)
- مخالف ایرانیزه و مصداقی است — حجت/بحث ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۰۲:۳۷ (UTC)
- موافق در پانویس بند مربوطه آورده شود. قریببهاتفاق مخاطبان و ویرایشگران ویکی فارسی ایرانی هستند و اینکه شفاف شود کدام جوایز ایرانی به قدر کافی معتبر و مشهور هستند به تشخیص سرشناسی کمک میکند. Wikimostafa (بحث) ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۱۰ (UTC)
- مخالف با آرمان موافق هستم. Freshman404Talk ۲ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۵۵ (UTC)
جشنواره موسیقی فجر
ویرایش- برگزیدگان جشنواره موسیقی فجر سرشناس هستند.
- مخالف معیار را جهانی تعریف کنید وگرنه برای هر جایزه موسیقی باید معیار را تکرار کرد:
- افرادی که یک جایزه معتبر و مشهور در صنعت موسیقی دریافت کردهاند یا برای یک جایزه چندین بار کاندید شدهاند.
- --آرمانب ۱۹ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۵۷ (UTC)
- مخالفبرای مصادیق نباید بند جداگانه ایجاد کرد باید در تکمیل بند آن را اضافه کرد. Hootandolati(بحث) «دوشنبه،۲ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۲۷ (ایران)» ۱۹ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۲۰:۵۷ (UTC)
- مخالف ایرانیزه و مصداقی است — حجت/بحث ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۰۲:۳۷ (UTC)
جشنواره ملی موسیقی جوان
ویرایش- برگزیدگان رتبه اول جشنواره موسیقی جوان سرشناس هستند.
- مخالفبرای مصادیق نباید بند جداگانه ایجاد کرد باید در تکمیل بند آن را اضافه کرد. Hootandolati(بحث) «دوشنبه،۲ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۲۶ (ایران)» ۱۹ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۲۰:۵۶ (UTC)
- مخالف ایرانیزه و مصداقی است — حجت/بحث ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۰۲:۳۸ (UTC)
- مخالف مصداقی ایرانی، در حالیکه معیارهای کلی برای برندگان جایزهها وجود دارد. آرمانب ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۴۵ (UTC)
جشنواره موسیقی ما
ویرایش- بهترینهای جشنواره موسیقی ما سرشناس هستند.
- مخالفبرای مصادیق نباید بند جداگانه ایجاد کرد باید در تکمیل بند آن را اضافه کرد. Hootandolati(بحث) «دوشنبه،۲ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۲۷ (ایران)» ۱۹ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۲۰:۵۷ (UTC)
- مخالف ایرانیزه و مصداقی است — حجت/بحث ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۰۲:۳۷ (UTC)
- مخالف همین الان در رهنمودهای سرشناسی بندهایی وجود دارد که کاربران میتوانند بر پایه آنها سرشناس بودن یا نبودن برندگان این جایزه را تفسیر کنند آرمانب ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۴۴ (UTC)
کلیات طرح
ویرایش- مخالف بحث بیشتر تکرار مواردی است که در موارد مختلف سرشناسی آمده یا مصادیق انها است برای مصادیق که نباید بند اضافه کرد بند را باید تکمیل کرد. Hootandolati(بحث) «دوشنبه،۲ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۲۵ (ایران)» ۱۹ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۲۰:۵۵ (UTC)
- مخالف کلا این طرح خیلی بد است. دارد سعی میکند یک سری مصداقهایی که را که همین الان به شکل کلیتری در وپ:سر یا وپ:افراد یا رهنمودهای دیگر آمده، عینی در متن رهنمود وارد کنید. این ناشی از عدم درک پیشنهادکننده است؛ رهنمود عمداً کلی (و نه مصداقی) نوشته شده. تفسیر آن با کاربران است و اگر جایی اختلاف شد راجع به آن باید مورد به مورد بحث شود. تبدیل معیار به چیزهای خیلی عینی و کمی کاری بس اشتباه است. — حجت/بحث ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۰۲:۳۸ (UTC)
- مخالف Benyamin-ln (بحث) ۱۱ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۵۹ (ایران) ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۲۹ (UTC)
- مخالف اکثر بندهای پیشنهادی تکراری است، همین الان هم بصورت کلی در رهنمودهای سرشناسی موجود است فقط این پیشنهاد بصورت مصداق مطرح کرده است، بنظرم نیازی به شلوغ کردن بیش از حد رهنمودهای سرشناسی با مصادیق نیست وگرنه فرضا برای هر جایزه باید جداگانه بندی نوشت در حالی که با یک بند کلی همه این جایزهها مورد پوشش قرار میگیرد. -- آرمانب ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۳۸ (UTC)
- مسئله این است که رهنمود کلی است و منوط میشود به تفسیر کاربران. اگر چنین است، پس رسماً اعلام کنیم که سرشناسی افراد، مبتنی است بر «سلیقه تفسیری» کاربران. اگر هم چنین نیست، پس باید کاری کنیم که نشود چندین تفسیر گوناگون از رهنمود داشت (همین مشکلی که در نظرخواهیهای حذف داریم). علی پیرحیاتی (بحث) ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۳۴ (UTC)
- حرف شما این است ما بیایم در بند زیر مثلا بجای جایزه مصداقها را قرار دهیم:
- «فرد یک جایزه یا نشان افتخار با اعتبار بالا در سطح ملی یا بینالمللی کسب کرده باشد.»
- از نظر من این کار مصداق «لقمه دور سر چرخاندن» است، همین الان بندی جامع و کامل داریم، نیازی نیست مصداقها را در این بندها بیاوریم، اصلا مگر میشود همه مصداقها را آورد؟! اگر موضوعی سرشناسی مشکوک دارد در نبح توسط کاربران بررسی میشود و اجماعیابی میشود. -- آرمانب ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۰۵ (UTC)
- البته «بجای» جایزه نه؛ در کنارش، مصداقها را میآوریم تا لازم نباشد هر بار بر سر آنها بحث شود. هر مصداقی که راجع به آن اجماع حاصل شد، در رهنمود میآوریم تا لقمه را چندباره در نبح دور سرمان نچرخانیم. علی پیرحیاتی (بحث) ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۱۴ (UTC)
- فرض کنید کاربری مقاله شخصی که برنده جایزه نوبل شده است را نامزد حذف میکند، نظرخواهی باید بر پایه وپ:برف سریعا جمعبندی شود، این کجایش لقمه دور سر چرخاندن در نبح است؟ -- آرمانب ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۲۷ (UTC)
- چرا مثال نوبل را که وضعیتش مشخص است، میزنید؟ فرض کنید شخصی صفحه کسی را که برنده جشنواره موسیقی ما است، نامزد حذف میکند. چه اتفاقی میافتد؟ هر بار باید بر سر این جشنواره به اجماع برسیم؟ علی پیرحیاتی (بحث) ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۱۸ (UTC)
- چون وضعیتش مشخص است :) یعنی اجتماع ویکیپدیا فارسی از رهنمودهای سرشناسی تفسیر کرده است که برندگان جایزه نوبل سرشناسی هستند، برندگان جایزه فیلم فجر سرشناس هستند، این تفسیر در نبح مشخص شده است؛ آیا لازم است در رهنمود سرشناسی مصداق برنده جایزه نوبل بیاید؟ آیا لازم است در رهنمود سرشناسی مصداق برنده جشنواره فیلم فجر بیاید؟ و بیشمار جایزه دیگر؟ وقتی عرفا برندگان جایزه اسکار سرشناس هستند چه لزومی دارد در رهنمود سرشناسی تکرارش کرد؟ چرا جشنواره موسیقی فجر در رهنمود بیاید ولی جایزه موسیقی آمریکا نیاید؟-- آرمانب ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۴۹ (UTC)
- هر جایزهای که ممکن است تفسیرهای متفاوت از آن بشود، باید یک بار روی آن اجماع کرد و در رهنمود سرشناسی (یا هر جای مشخص دیگر) بیاید تا لازم نباشد هر بار در نبح روی آن اجماع کنیم. بله جایزه موسیقی آمریکا هم بیاید. اصلاً یک صفحه داشته باشیم تحت عنوان وپ:فهرست جوایزی که برندگانشان سرشناس هستند و با اجماع، هر مورد را به آن فهرست اضافه کنیم. چه اشکالی دارد؟ علی پیرحیاتی (بحث) ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۲۷ (UTC)
- با ایجاد صفحه مکملی همچون ویکیپدیا:سرشناسی (افراد)/مصداقها مخالفتی ندارم، چیزی شبیه وپ:اجماع و سکوت-- آرمانب ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۳۱ (UTC)
- من هم با ایجاد چنین صفحهای مخالفتی ندارم، اما آن را کاری بیهوده میدانم. همچنان که اول بیشتر رهنمودهای سرشناسی آمده (و اگر جایی نیامده هم بگویید اضافه کنیم!) رهنمودهای سرشناسی الزام آور نیستند یعنی اگر کسی معیاری را داشت لزوماً سرشناس نیست، و اگر هیچ معیاری نداشت هم لزوماً ناسرشناس نیست. رهنمودها قانون نیستند، رهنمود (مترادف راهنما) صرفاً برای آن است که راه کلی را به ما بنمایاند. این که دوستان سعی دارند قوانین سفت و سخت تعریف کنند، کیفیت پروژه را پایین میآورد. توضیح در پایین — حجت/بحث ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۱۴:۱۹ (UTC)
- هر جایزهای که ممکن است تفسیرهای متفاوت از آن بشود، باید یک بار روی آن اجماع کرد و در رهنمود سرشناسی (یا هر جای مشخص دیگر) بیاید تا لازم نباشد هر بار در نبح روی آن اجماع کنیم. بله جایزه موسیقی آمریکا هم بیاید. اصلاً یک صفحه داشته باشیم تحت عنوان وپ:فهرست جوایزی که برندگانشان سرشناس هستند و با اجماع، هر مورد را به آن فهرست اضافه کنیم. چه اشکالی دارد؟ علی پیرحیاتی (بحث) ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۲۷ (UTC)
- چون وضعیتش مشخص است :) یعنی اجتماع ویکیپدیا فارسی از رهنمودهای سرشناسی تفسیر کرده است که برندگان جایزه نوبل سرشناسی هستند، برندگان جایزه فیلم فجر سرشناس هستند، این تفسیر در نبح مشخص شده است؛ آیا لازم است در رهنمود سرشناسی مصداق برنده جایزه نوبل بیاید؟ آیا لازم است در رهنمود سرشناسی مصداق برنده جشنواره فیلم فجر بیاید؟ و بیشمار جایزه دیگر؟ وقتی عرفا برندگان جایزه اسکار سرشناس هستند چه لزومی دارد در رهنمود سرشناسی تکرارش کرد؟ چرا جشنواره موسیقی فجر در رهنمود بیاید ولی جایزه موسیقی آمریکا نیاید؟-- آرمانب ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۴۹ (UTC)
- چرا مثال نوبل را که وضعیتش مشخص است، میزنید؟ فرض کنید شخصی صفحه کسی را که برنده جشنواره موسیقی ما است، نامزد حذف میکند. چه اتفاقی میافتد؟ هر بار باید بر سر این جشنواره به اجماع برسیم؟ علی پیرحیاتی (بحث) ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۱۸ (UTC)
- فرض کنید کاربری مقاله شخصی که برنده جایزه نوبل شده است را نامزد حذف میکند، نظرخواهی باید بر پایه وپ:برف سریعا جمعبندی شود، این کجایش لقمه دور سر چرخاندن در نبح است؟ -- آرمانب ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۲۷ (UTC)
- البته «بجای» جایزه نه؛ در کنارش، مصداقها را میآوریم تا لازم نباشد هر بار بر سر آنها بحث شود. هر مصداقی که راجع به آن اجماع حاصل شد، در رهنمود میآوریم تا لقمه را چندباره در نبح دور سرمان نچرخانیم. علی پیرحیاتی (بحث) ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۱۴ (UTC)
- @Pirhayati: گفتید «رهنمود کلی است و منوط میشود به تفسیر کاربران». کاملاً درست گفتید. کیفیت ویکیپدیا هم (مثل هر دانشنامهٔ دیگری) به کیفیت ویراستارانش وابسته است. و چون ویرایشگران ویکیپدیا عموماً افراد غیر متخصص هستند، کیفیت ویکیپدیا هم اصولاً بالا دانسته نمیشود (حتی خود ویکیپدیا هم خودش را به عنوان منبع معتبر قبول ندارد).
- این که ما معیارهای عینی برای سرشناسی تعریف کنیم بد است. اعتبار منابع در طول زمان ثابت نیست (جایزهای که امسال معتبر است ممکن است سه سال دیگر به خاطر تغییر هیئت داوران و سیاسی شدنش، اعتبارش از دست برود)؛ معیارهای کمی چه ما عینی بنویسیمشان چه نه سلیقهای هستند (مثلاً اگر بگوییم نفرات اول تا سوم خوارزمی، ممکن است کسی دیگر بگوید نه، فقط نفر اول خوارزمی، و این بحث چه در متن رهنمود بیاید چه نیاید، هرگز جواب درستی نخواهد داشت و منوط به سلیقهٔ جمعی از کاربران خواهد بود؛ حالا یا این جمع، جمعی است که یک زمانی یک جایی به خودش اجازه داده رهنمود را عینی کند، یا یک جمعی است که در یک نظرخواهی حذف در مورد یک مقاله دست به تفسیر رهنمود کلی زده است).
- دلیل این که رهنمودها کلی نگاه داشته میشوند آن است که عموم کاربران در مورد آن مفاهیم کلی موافقت دارند. مثلاً همه موافقت دارند که اگر کسی « جایزه یا نشان افتخار با اعتبار بالا در سطح ملی یا بینالمللی کسب کرده باشد» سرشناس است. اما وقتی وارد مصداقهای میشویم توافق کمتر میشود. در نتیجه رهنمود همیشه در سطحی نگه داشته میشود که اکثر کاربران با آن موافق هستند.
- از دید من (که به وپ:دوزار اعتقاد دارم)، عینی کردن رهنمودها یک مشکل دیگر هم دارد: عموماً کاربران معتقدند که اگر موضوعی فقط یک معیار سرشناسی را احراز کرد، همین برای مقالهدار شدنش کافی است. این به نظر من اشتباه است. داشتن معیارهای سرشناسی شرط لازم است، اما شرط کافی به نظر من احراز «چند معیار»، یا احراز «رهنمود اصلی سرشناسی» (مورد بحث بودن در منابع معتبر و مستقل) است. کسی که فقط یک نشان افتخار ملی برده و هیچ منبعی در موردش بحث نکرده و هیچ معیار دیگری از سرشناسی را هم احراز نمیکند، به نظر من نباید مقاله داشته باشد (متأسفانه بیشتر کاربران چنین فکر نمیکنند و نتیجهاش را در وپ:دوزار شرح دادهام). عینی کردن معیارها باعث میشود که به این حجم مقالههای بیکیفیتِ گسترشناپذیر در مورد موضوعات با «سرشناسی حداقلی» افزوده شود و کیفیت کلی ویکیپدیا کمتر و کمتر شود.
- لذا به نظر من بهتر آن است که معیارها را کلی نگاه داریم و از بحث مورد به مورد سر سرشناسی مقالهها استقبال کنیم. این طوری کاربران بیشتری هم در روند رشد و نمو مفاهیم سرشناسی دخیل میشوند — حجت/بحث ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۱۴:۱۷ (UTC)
- مسئله این است که رهنمود کلی است و منوط میشود به تفسیر کاربران. اگر چنین است، پس رسماً اعلام کنیم که سرشناسی افراد، مبتنی است بر «سلیقه تفسیری» کاربران. اگر هم چنین نیست، پس باید کاری کنیم که نشود چندین تفسیر گوناگون از رهنمود داشت (همین مشکلی که در نظرخواهیهای حذف داریم). علی پیرحیاتی (بحث) ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۳۴ (UTC)
- @Huji: یک. «عینی کردن» را مترادف با «سفت و سخت» کردن گرفتهاید که بههیچوجه چنین نیست. حداقل در این مورد خاص، قصد بنده این است که سرشناسی را «سهلتر» و «عینیتر» کنیم. ۲. همین حالا با این وضعیت نابسامان سرشناسی، کیفیت پروژه ویکیپدیای «فارسی» اُلرِدی پایین آمدهاست. ۳. اینکه کیفیت ویکیپدیا وابسته به کیفیت ویراستارانش است را متوجه نمیشوم. خب کیفیت هر پروژهای وابسته به کیفیت انجامدهندگانش است! ۴. اینکه اعتبار منابع در طول زمان ثابت نیست، درست است. از این نتیجه میگیرید که رهنمود نباید مشخص شود؟ قانونی هست که میگوید «از چراغ قرمز رد نشوید». حالا مگر وضعیت کوچهها و خیابانها و میدانها در شهرها عوض نمیشود؟ از این باید نتیجه بگیریم که «از چراغ قرمز رد نشوید» زیادی عینی است و رانندگان خودشان سر هر چهارراه باید بحث کنند که از چراغ رد بشوند یا نه؟ قانونِ رد نشدن از چراغ قرمز باید عینی باشد، وگرنه تصادف میشود (وضعیت نبح ویکیپدیای فارسی!). حالا اینکه آیا میشود با تغییر وضعیت چهارراه، چراغ قرمز را با چراغ چشمکزن عوض کرد یا خیر، خب بله میشود. ۵. مواردی هم که خودتان با ذکر «به نظر من» و «از دید من» گفتهاید، گویا خودتان هم تأکید کردهاید که نظر خودتان است، چون در رهنمود سرشناسی تأکید شده که حتی احراز «یک» معیار هم کافی است (با تأکید) و البته ارتباطی هم با عینیسازی قوانین ندارد. علی پیرحیاتی (بحث) ۴ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۱۹:۰۸ (UTC)